وقتی دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، اوایل ماه جاری در نشستی در مصر با حضور رهبران خاورمیانه و جهان از طرح خود برای غزه پرده برداشت، نامی از ایران در میان حاضرین نبود. هرچند تهران برای حضور در این نشست و شنیدن «اعلامیه صلح» ترامپ دعوت شده بود، اما دعوت را رد کرد.
تلاش برای تغییر روایت
به نوشته کریستین ساینس مانیتور،این تصمیم چندان شگفتانگیز نبود؛ چراکه ایران از حامیان اصلی حماس و از اعضای «محور مقاومت» است. عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، در توضیح علت غیبت کشورش گفت که مقامهای ارشد با دیپلماسی موافقاند، اما «نمیتوانند با کسانی گفتوگو کنند که به مردم ایران حمله کردهاند و همچنان تهدید و تحریم میکنند».
با این حال، ایران با طرح ترامپ به صراحت مخالفت نکرد و در عوض، بهصورت غیرعلنی از تصمیم حماس برای پذیرش این طرح حمایت کرد. این طرح در نخستین مرحلهاش منجر به برقراری آتشبس، آزادی گروگانهای اسرائیلی و زندانیان فلسطینی، ورود کمکهای بشردوستانه و خروج نسبی نیروهای اسرائیلی از غزه شده است. تحلیلگران میگویند این موضع محتاطانه تهران با تلاش گستردهتر جمهوری اسلامی برای تغییر روایت درباره نقش خود در منطقه همسوست؛ تلاشی که هدف آن معرفی اسرائیل بهعنوان تهدید اصلی خاورمیانه است.
حسن احمدیان، استاد مطالعات خاورمیانه و شمال آفریقا در دانشگاه تهران، میگوید: «ایران درباره این طرح با صدای بلند صحبت نکرد، اما مخالفتی هم نشان نداد. من فکر نمیکنم این نشانهی تسلیم شدن ایران در برابر چیزی باشد که دولت ترامپ در خاورمیانه دنبال میکند. ایران میخواست جنگ متوقف شود. ترامپ آن را متوقف کرد و حماس پذیرفت… و ایران هم گفت اگر شما [حماس] قبول دارید، ما هم قبول داریم». جمهوری اسلامی اسرائیل را به رسمیت نمیشناسد و مقاماتش بارها از «زوال اجتنابناپذیر» آن سخن گفتهاند. هرچند ایران از فاز نخست طرح غزه پشتیبانی میکند، اما گامهای بعدی، که به نفع اسرائیل است، از جمله خلع سلاح حماس و حذف آن از ساختار حکومتی، برای تهران بهمراتب دشوارتر خواهد بود.

چرخش در معادلات منطقه
محور مقاومت و خود ایران در پیامدهای خونین حملهی حماس به اسرائیل در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، متحمل آسیب شدند. اما ابعاد ویرانی ناشی از تلافیجویی اسرائیل و سلسله حوادث منطقهای پس از آن، شوکهایی ایجاد کرده که به باور تهران، میتواند زمینهساز یک تغییر بنیادین به نفع ایران باشد. احمدیان گفت: «آنچه اسرائیلیها انجام دادند، فضای زیادی برای ایران ایجاد کرد تا از مسیر دیپلماتیک عمل کند. اگر تحریکات مداوم اسرائیل نبود، ایران برای نزدیک شدن به جهان عرب و گسترش روابطش با کشورهای عربی کار سختتری داشت».
او اضافه کرد: «پیش از حمله حماس، ایران برای بسیاری از کشورهای منطقه تهدید اصلی تلقی میشد، یا دستکم چنین تصوری وجود داشت که ایران کشوری غیردوستانه است و دولتهای عربی میتوانند با عادیسازی روابط با اسرائیل، موازنهای در برابرش برقرار کنند. اما پس از ۷ اکتبر، این اسرائیل است که بهعنوان تهدید منطقهای دیده میشود و ایران تا حد زیادی از آن نقش منفی رها شده است، البته به لطف اقدامات خود اسرائیل».
ساعاتی پیش از برگزاری مراسم صلح در شرمالشیخ، ترامپ در پارلمان اسرائیل (کنست) سخنرانی کرد و گفت: «خیلی خوب میشد اگر ما با ایران هم به توافق صلح برسیم. عالی نیست؟ فکر میکنم آنها هم میخواهند». اما اندکی تهران چنین احتمالی را رد کرد و اظهار شد ترامپ تلاش کرده «با چند جمله پوچ و دلقکبازیهایش، روحیهی صهیونیستهای مأیوس را در سرزمینهای اشغالی بالا ببرد».
در داخل ایران نیز بحثهایی در گرفته که با وجود تلفات ایران و متحدانش مانند حزبالله، آیا محور مقاومت واقعاً «پیروز» شده است یا نه. در غزه، تلفات انسانی به ۶۷ هزار نفر رسیده و بیشتر خانههای فلسطینیها زیر آوار رفتهاند. این وضعیت سبب شده برخی نهادهای تحقیقاتی سازمان ملل و شماری از پژوهشگران اقدامات اسرائیل را «نسلکشی» بنامند.
در لبنان، حزبالله – قدرتمندترین متحد ایران – بخش بزرگی از رهبرانش را در حملات اسرائیل از دست داده، زرادخانه موشکیاش تحلیل رفته، قدرت سیاسیاش کاهش یافته و مناطق شیعهنشین ویران شدهاند. هزاران رزمنده حزبالله و هزاران غیرنظامی لبنانی جان خود را از دست دادهاند. در خود ایران نیز، پس از تبادل محدود حملات با اسرائیل در سال ۲۰۲۴، کشور شاهد ۱۲ روز حمله گسترده در ژوئن بود که در آن شماری از فرماندهان ارشد نظامی و دانشمندان هستهای ترور شدند، اماکن موشکی و اتمی آسیب دیدند و بیش از هزار نفر جان باختند.

در پاسخ، ایران حدود ۵۵۰ موشک بالستیک و بیش از هزار پهپاد بهسوی اسرائیل شلیک کرد که اهداف نظامی و مناطق شهری را هدف قرار داد. در ادامه، ترامپ دستور داد نیروهای آمریکایی وارد نبرد شوند و برای نخستین بار از بمبهای سنگرشکن علیه تاسیسات زیرزمینی هستهای ایران استفاده کردند. در سطح منطقه، اسرائیل صدها حمله در سوریه انجام داد تا توان نظامی این کشور را پس از سرنگونی بشار اسد، متحد اصلی ایران، از بین ببرد. همچنین، اسرائیل و آمریکا بارها مواضع حوثیهای مورد حمایت ایران در یمن را هدف قرار دادند.
دیپلماسی برای «کسب دوست»
در طول جنگ اسرائیل و حماس، ایران بارها نشان داد که خواهان پرهیز از جنگ تمامعیار با اسرائیل و آمریکاست، هرچند از حملات محدود نیروهای همپیمانش علیه اسرائیل حمایت کرد. به گفته برخی تحلیلگران، این خویشتنداری به اسرائیل مجال داد اقدامات تهاجمی و ویرانگر خود را بهویژه در لبنان و سپس علیه خود ایران گسترش دهد.
با این حال، نرگس باجغلی، استاد مطالعات خاورمیانه در دانشگاه جانز هاپکینز واشنگتن، معتقد است تهران در این روند به هدف مهمتری دست یافته است: تغییر روایت جهانی درباره ایران. او گفت: «چون ایران مدتها در انزوا بود، ناچار بود بازی را بهگونهای خاص پیش ببرد تا با ۴۵ سال تصویری که از آن بهعنوان کشوری خونریز و غیرعقلانی ساخته بودند، مقابله کند. اکنون که دشمن دیرینه ایران، یعنی اسرائیل، رفتاری دارد که برای خودش دشمنان تازه میسازد، تهران تصمیم گرفته برای جذب دوست تلاش کند، نه تثبیت دشمن. این بخشی از محاسبههای تصمیمگیران ایران بود، چون حالا ایران در نگاه عمومی کشوری است که نمیخواهد جهان را به جنگی بزرگتر بکشاند. این برای تهران یک پیروزی روایی بزرگ است، پس از سالها که در سطح جهانی چهرهای خشن و غیرمنطقی از آن ساخته بودند».
منبع: اکوایران





ثبت دیدگاه