قمار با تئوری مرد دیوانه؛ چگونه دکترین ترامپ در حال تغییر شکل دادن دنیا است؟
  • تیر 20, 1404 ساعت: ۱۴:۲۵
  • شناسه : 96650
    0
    تنها چیز قابل پیش‌بینی درباره ترامپ، غیرقابل پیش‌بینی بودن او است.
    پ
    پ

    ماه گذشته میلادی، وقتی از رئیس‌جمهور آمریکا، دونالد ترامپ، پرسیده شد که آیا قصد دارد به اسرائیل در حمله به ایران بپیوندد، گفت: «شاید این کار را بکنم. شاید هم نکنم. هیچ‌کس نمی‌داند من چه کار خواهم کرد». او طوری وانمود کرد که با یک توقف دو هفته‌ای برای ازسرگیری مذاکرات با جمهوری اسلامی ایران موافقت کرده است، ولی سپس تاسیسات اتمی کشور را بمباران کرد

    تغییر شکل دنیا با دکترین مرد دیوانه

    به گزارش بی‌بی‌سی، یک الگو در حال شکل‌گیری است: تنها چیز قابل پیش‌بینی درباره ترامپ، غیرقابل پیش‌بینی بودن او است. او نظرش را تغییر می‌دهد. حرف خودش را نقض می‌کند. ثبات ندارد.

    پیتر تروبویتز، استاد روابط بین‌الملل مدرسه اقتصاد لندن، می‌گوید: «ترامپ یک ساختار تصمیم‌گیری فوق‌العاده متمرکز ایجاد کرده است؛ شاید متمرکزترین ساختار، دست‌کم در حوزه سیاست خارجی، از زمان ریچارد نیکسون. و این باعث می‌شود تصمیم‌های سیاسی بیش از هر چیز به شخصیت، ترجیحات و خلق‌وخوی ترامپ وابسته باشد.»

    ترامپ از این ویژگی استفاده سیاسی کرده؛ او بی‌ثباتی خود را به یک دارایی راهبردی و سیاسی کلیدی تبدیل کرده است. او غیرقابل پیش‌بینی بودن را به سطح یک دکترین ارتقا داده. و حالا همین ویژگی شخصیتی که با خود به کاخ سفید آورد، دارد سیاست خارجی و امنیتی آمریکا را هدایت می‌کند.

    این وضعیت در حال تغییر دادن شکل جهان است.

    ترامپ1

    دانشمندان علوم سیاسی این رویکرد را «تئوری مرد دیوانه» (Madman Theory) می‌نامند؛ تئوری‌ای که بر اساس آن، یک رهبر جهانی تلاش می‌کند به دشمنانش بقبولاند که ذاتاً قادر به انجام هر کاری است تا امتیاز بگیرد. اگر موفق شود، می‌تواند نوعی ابزار فشار باشد، و ترامپ باور دارد که این روش در حال نتیجه دادن است و متحدان آمریکا را به جایی که می‌خواهد می‌کشاند.

    اما آیا این رویکرد علیه دشمنان هم جواب می‌دهد؟ و آیا مشکل این است که به‌جای ترفندی برای فریب حریفان، این رفتار درواقع بر ویژگی‌های شخصیتی تثبیت‌شده و مستند استوار است که باعث می‌شود پیش‌بینی آن آسان‌تر شود؟

    حملات، توهین‌ها و آغوش‌ها

    ترامپ دوره دوم ریاست‌جمهوری خود را با در آغوش گرفتن ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، و حمله به متحدان آمریکا آغاز کرد. او کانادا را تحقیر کرد و گفت باید ایالت پنجاه‌ویکم آمریکا شود. گفت آماده است استفاده از نیروی نظامی را برای ضمیمه کردن گرینلند بررسی کند. همچنین گفت آمریکا باید مالکیت و کنترل کانال پاناما را دوباره به دست بگیرد.

    اصل ۵ منشور ناتو، همه اعضا را ملزم می‌کند به دفاع از یکدیگر برخیزند. ترامپ تعهد آمریکا به این اصل را زیر سوال برد. بن والاس، وزیر دفاع پیشین بریتانیا، اعلام کرد: «فکر می‌کنم اصل ۵ در حال مرگ است.» دومینیک گریو، دادستان کل محافظه‌کار بریتانیا، گفت: «فعلاً اتحاد ترانس‌آتلانتیک تمام شده.»

    مجموعه‌ای از پیام‌های متنی فاش‌شده، فرهنگ تحقیر متحدان اروپایی در کاخ سفید ترامپ را آشکار کرد. پیت هگست، وزیر دفاع آمریکا، به همکارانش نوشت: «من کاملاً با نفرت شما از مفت‌خورهای اروپایی موافقم.» و افزود: «رقت‌انگیزند.»

    در مونیخ اوایل امسال، معاون رئیس‌جمهور ترامپ، جی‌دی ونس، گفت ایالات متحده دیگر ضامن امنیت اروپا نخواهد بود. به‌نظر می‌رسید این حرف نقطه پایانی باشد بر ۸۰ سال همبستگی ترانس‌آتلانتیک.

    ترامپ2

    پروفسور تروبویتز می‌گوید: «آنچه ترامپ انجام داده، این است که تردیدهای جدی و سوالاتی عمیق درباره اعتبار تعهدات بین‌المللی آمریکا ایجاد کرده. هر توافقی که این کشورها در اروپا با آمریکا دارند، چه در حوزه امنیت، چه اقتصاد یا مسائل دیگر، حالا در هر لحظه قابل مذاکره مجدد است. به‌نظر می‌رسد بیشتر اطرافیان ترامپ فکر می‌کنند غیرقابل پیش‌بینی بودن چیز خوبی است، چون به ترامپ امکان می‌دهد نفوذ آمریکا را برای حداکثر دستاورد به‌کار گیرد. این یکی از درس‌هایی است که او از معامله‌گری در دنیای املاک آموخته.»

    رویکرد ترامپ نتیجه هم داد. تنها چهار ماه پیش، سر کیر استارمر در مجلس عوام اعلام کرد بریتانیا بودجه دفاعی و امنیتی خود را از ۲.۳ درصد تولید ناخالص داخلی به ۲.۵ درصد افزایش می‌دهد. ماه گذشته در اجلاس ناتو این رقم به ۵ درصد رسید؛ افزایشی عظیم که حالا همه اعضای دیگر ائتلاف هم آن را دنبال کرده‌اند.

    قابلیت پیش‌بینی غیرقابل‌پیش‌بینی بودن

    ترامپ نخستین رئیس‌جمهور آمریکایی نیست که از «دکترین غیرقابل‌پیش‌بینی بودن» استفاده می‌کند. در سال ۱۹۶۸، زمانی که ریچارد نیکسون رئیس‌جمهور آمریکا در تلاش بود به جنگ ویتنام پایان دهد، دریافت که دشمن ویتنام شمالی سرسخت و انعطاف‌ناپذیر است.

    مایکل دش، استاد روابط بین‌الملل دانشگاه نوتردام، می‌گوید: «در مقطعی، نیکسون به مشاور امنیت ملی خود هنری کیسینجر گفت: باید به مذاکره‌کنندگان ویتنام شمالی بگویی نیکسون دیوانه است و تو نمی‌دانی ممکن است چه کار کند، پس بهتر است قبل از اینکه اوضاع واقعاً دیوانه‌وار شود، به توافق برسید. این همان نظریه مرد دیوانه است.»

    ترامپ3

    جولی نورمن، استاد علوم سیاسی دانشگاه کالج لندن، هم موافق است که حالا یک «دکترین غیرقابل‌پیش‌بینی بودن» وجود دارد. او می‌گوید: «بسیار دشوار است که بدانی هر روز قرار است چه اتفاقی بیفتد. این همیشه رویکرد ترامپ بوده.»

    ترامپ با موفقیت از شهرت خود به‌عنوان فردی دمدمی‌مزاج برای تغییر رابطه دفاعی ترانس‌آتلانتیک بهره گرفت. و ظاهراً برخی رهبران اروپایی برای اینکه ترامپ را در کنار خود نگه دارند، به تملق‌گویی و چاپلوسی متوسل شده‌اند.

    اجلاس ناتو در ماه گذشته در لاهه نمونه‌ای از همین چرب‌زبانی مطیعانه بود. مارک روته، دبیرکل ناتو، پیشتر پیامی متنی برای رئیس‌جمهور ترامپ (یا همان «دونالد عزیز») ارسال کرده بود که ترامپ آن را افشا کرد. او نوشت: «تبریک و سپاس بابت اقدام قاطعانه شما در ایران، واقعاً فوق‌العاده بود.»

    و در ادامه، درباره اعلام قریب‌الوقوع این‌که همه اعضای ناتو توافق کرده‌اند هزینه‌های دفاعی خود را به ۵ درصد تولید ناخالص داخلی افزایش دهند، نوشت: «شما به چیزی دست خواهید یافت که هیچ رئیس‌جمهوری در دهه‌های گذشته نتوانست به آن برسد.»

    ترامپ4

    آنتونی اسکاراموچی، که در دوره نخست ترامپ مدیر ارتباطات او بود، گفت: «آقای روته، او دارد شما را مسخره می‌کند. او در هواپیمای ایرفورس‌وان نشسته و به شما می‌خندد.»

    و این شاید همان نقطه‌ضعف در قلب دکترین غیرقابل‌پیش‌بینی بودن ترامپ باشد. این‌که اقدامات دولت‌ها بر اساس این تصور استوار شده که ترامپ تشنه ستایش است یا دنبال پیروزی‌های کوتاه‌مدت می‌گردد و آنها را به فرایندهای طولانی و پیچیده ترجیح می‌دهد.

    اگر این برداشت درست باشد، توانایی ترامپ برای انجام «ترفندهای فریبنده» علیه دشمنانش محدود می‌شود چرا که رفتار او دیگر به‌واسطه ویژگی‌های شخصیتی شناخته‌شده و مستند، برای آنها قابل پیش‌بینی شده است.

    دشمنانی که نه به جذابیت و نه به تهدید حساس‌اند

    سپس این سوال مطرح می‌شود که آیا «دکترین غیرقابل‌پیش‌بینی بودن» یا «نظریه مرد دیوانه» می‌تواند بر دشمنان هم اثر بگذارد؟

    ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین، متحدی که ترامپ و ونس او را در دفتر بیضی کاخ سفید توبیخ کردند، در نهایت موافقت کرد حقوق سودآور بهره‌برداری از منابع معدنی اوکراین را به آمریکا اعطا کند.

    ولادیمیر پوتین اما ظاهراً نه تحت تأثیر جذابیت‌های ترامپ قرار گرفته و نه تهدیدهای او. روز پنجشنبه پس از یک تماس تلفنی، ترامپ گفت که «ناامید شده» که پوتین آماده پایان دادن به جنگ علیه اوکراین نیست.

    ترامپ5

    و جمهوری اسلامی ایران؟ ترامپ به پایگاه رأی‌دهندگانش قول داده بود که به «جنگ‌های بی‌پایان» آمریکا در خاورمیانه پایان دهد. تصمیم او برای حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران شاید غیرمنتظره‌ترین تصمیم سیاسی او در دوره دوم ریاست‌جمهوری‌اش تاکنون باشد. سوال این است که آیا این اقدام نتیجه موردنظر او را خواهد داشت؟

    ویلیام هیگ، وزیر خارجه پیشین بریتانیا، معتقد است این کار نتیجه‌ای کاملاً معکوس خواهد داشت و باعث می‌شود ایران بیش از پیش به دنبال دستیابی به تسلیحات هسته‌ای باشد، نه کمتر.

    پروفسور دش هم موافق است. او می‌گوید: «فکر می‌کنم حالا احتمال زیادی وجود دارد که ایران تصمیم بگیرد دنبال ساخت سلاح هسته‌ای برود. بنابراین تعجب نمی‌کنم اگر آنها فعلاً در خفا بمانند و هرکاری بتوانند انجام دهند تا چرخه کامل سوخت را تکمیل کنند و یک آزمایش هسته‌ای انجام دهند».

    سلب اعتماد از مذاکره؟

    اگر به آینده نگاه کنیم، ممکن است این غیرقابل‌پیش‌بینی بودن بر دشمنان کارگر نباشد، اما روشن نیست تغییراتی که این رویکرد در میان متحدان ایجاد کرده، تا چه اندازه پایدار بماند.

    در حالی که این امکان وجود دارد، اما روندی است که عمدتاً بر اساس واکنش‌های ناگهانی بنا شده است. و این نگرانی وجود دارد که آمریکا ممکن است به‌عنوان یک میانجی غیرقابل‌اعتماد دیده شود.

    پروفسور نورمن می‌گوید: «مردم علاقه‌ای به معامله با آمریکا نخواهند داشت اگر به ایالات متحده در مذاکرات اعتماد نکنند، اگر مطمئن نباشند که آمریکا در مسائل دفاعی و امنیتی پشت آنها خواهد ایستاد. بنابراین انزوایی که بسیاری در جریان ماگا (MAGA) دنبالش هستند، به‌نظر من نتیجه معکوس خواهد داشت.»

    صدراعظم آلمان، فریدریش مرتس، یکی از کسانی است که گفته اروپا حالا باید از نظر عملیاتی مستقل از آمریکا شود.

    پروفسور تروبویتز می‌گوید: «اهمیت این اظهارنظر صدر اعظم این است که اذعانی است به تغییر اولویت‌های راهبردی ایالات متحده. این اولویت‌ها قرار نیست ناگهان به همان وضعی برگردد که قبل از روی کار آمدن ترامپ بود. پس بله، اروپا مجبور خواهد بود از نظر عملیاتی مستقل‌تر شود.»

    پروفسور دش استدلال می‌کند که این امر مستلزم آن است که کشورهای اروپایی صنایع دفاعی بسیار بزرگ‌تری توسعه دهند تا تجهیزات و ظرفیت‌هایی را که فعلاً فقط آمریکا دارد، خودشان به دست آورند.

    ترامپ6

    او می‌گوید: «اروپایی‌ها برخی توانمندی‌های اطلاعاتی جهانی پیشرفته دارند، اما بخش زیادی از آن را آمریکا در اختیارشان می‌گذارد. اگر اروپا مجبور شود به‌تنهایی عمل کند، نیاز به افزایش چشمگیر ظرفیت تولید تسلیحات مستقل خود خواهد داشت. نیروی انسانی هم مسئله‌ای خواهد بود. اروپای غربی باید به لهستان نگاه کند تا ببیند چه سطحی از نیروی انسانی موردنیازشان است». و همه این‌ها سال‌ها طول خواهد کشید تا ساخته و آماده شود.

    پس آیا اروپایی‌ها واقعاً آن‌قدر از غیرقابل‌پیش‌بینی بودن ترامپ شوکه شده‌اند که دست به بزرگ‌ترین تغییر در معماری امنیتی جهان غرب از پایان جنگ سرد زده‌اند؟

    پروفسور تروبویتز می‌گوید: «این مسئله بی‌تأثیر نبوده. اما به‌طور بنیادی‌تر، ترامپ چیزی را از بطری بیرون آورده. سیاست در ایالات متحده تغییر کرده. اولویت‌ها عوض شده. برای ائتلاف ماگا، چین مشکل بزرگ‌تری از روسیه است. و این شاید برای اروپایی‌ها درست نباشد.»

    به گفته پروفسور میلانی، ترامپ در تلاش است قدرت آمریکا را در نظم جهانی تثبیت کند: «بسیار بعید است که او بخواهد نظمی را که پس از جنگ جهانی دوم ایجاد شد، تغییر دهد. او می‌خواهد جایگاه آمریکا را در همان نظم تحکیم کند، چون چین دارد جایگاه آمریکا را به چالش می‌کشد.»

    اما همه این‌ها یعنی الزامات دفاعی و امنیتی آمریکا و اروپا در حال فاصله گرفتن از یکدیگرند. ممکن است متحدان اروپایی راضی باشند که با تملق‌گویی و تغییرات واقعی در سیاست، ترامپ را تا حدی در کنار خود نگه داشته‌اند؛ او در نهایت در تازه‌ترین اجلاس ناتو دوباره بر تعهد خود به اصل ۵ تأکید کرد. اما همین غیرقابل‌پیش‌بینی بودن باعث شده این موضوع قابل تضمین نباشد و آنها ظاهراً پذیرفته‌اند که دیگر نمی‌توانند با آسودگی خاطر روی پایبندی تاریخی آمریکا به دفاع از آنها حساب کنند.

    و از این جهت، حتی اگر «دکترین غیرقابل‌پیش‌بینی بودن» ترکیبی از انتخاب آگاهانه و ویژگی‌های واقعی شخصیت ترامپ باشد، به هر حال نتیجه خود را دست‌کم روی برخی داشته است.

    منبع: اکوایران

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.