الحاق کرانه باختری؛ گام پنهان صهیونیست‌ها در پسِ شکست غزه
  • آبان 3, 1404 ساعت: ۱۸:۲۵
  • شناسه : 99330
    0
    جامعه جهانی و به‌ویژه جمهوری اسلامی ایران باید با دقت تحولات را رصد کند؛ زیرا موضوع الحاق کرانه باختری امری ساده و گذرا نیست. این روند در صورت پیگیری، قطعاً موجب افزایش وسعت اراضی اشغالی و تشدید واکنش و مقاومت مردم فلسطین خواهد شد و در نتیجه، می‌تواند تحولات منطقه را وارد مرحله‌ای بحرانی کند.
    نویسنده : محسن پاک آئین/ دیپلمات پیشین
    پ
    پ

    پس از اجلاس شرم‌الشیخ و در پی حمایت برخی کشورهای عربی و اروپایی از طرح صلح ترامپ و آغاز مراحل اجرایی آن، جنبش مقاومت اسلامی حماس با هوشمندی توانست شرایط را مدیریت کند؛ به‌گونه‌ای که ضمن آزادی تعدادی از اسرا، رژیم صهیونیستی ناچار شد تا حدی از شدت حملات خود بکاهد و به سمت عقب‌نشینی نظامی به مرزهای میان نوار غزه و سرزمین‌های اشغالی حرکت کند. 

    مجموعه این تحولات و اقدامات مثبت در جهت حفظ آتش‌بس و کمک‌رسانی به مردم بی‌دفاع غزه، در واقع به منزله زیان و شکست آشکار برای رژیمی بود که مدعی نابودی حماس و غزه شده بود.

    پیش‌بینی می‌شد رژیم صهیونیستی، برای سرپوش گذاشتن بر این ناکامی، افکار عمومی جهان را منحرف سازد و با گشودن جبهه‌ای تازه، ناکارآمدی خود در مواجهه با مقاومت فلسطین را پنهان کند. از همین رو شاهد آن هستیم که دو لایحه مربوط به الحاق کرانه باختری و مناطق شرقی قدس اشغالی به  رژیم صهیونیستی در کنست به تصویب رسید. انتشار این خبر، بلافاصله بازتاب گسترده جهانی یافت و توانست تا حدودی افکار عمومی را از موضوع غزه، نقض آتش‌بس و تلاش برای بی‌اثر کردن مفاد طرح صلح منحرف کند و فرصتی برای نتانیاهو فراهم آورد تا رژیم صهیونیستی خود را به‌عنوان قدرت برتر منطقه معرفی کند.

    با این حال، مخالفت سریع جامعه بین‌المللی ــ به‌ویژه از سوی سازمان ملل متحد، کشورهای اروپایی، دولت‌های عربی و حتی آمریکا ــ موجب شد نتانیاهو اعلام کند که این اقدام در شرایط فعلی در اولویت نیست و صرفاً یک تحرک سیاسی بوده است که با هدف مدیریت مخالفت‌های داخلی صورت گرفته است. اما واقعیت آن است که باید این اقدام را آغاز مرحله‌ای جدید تلقی کرد؛ حرکتی که علی‌رغم مواضع اعلامی آمریکا و عقب‌نشینی ظاهری نتانیاهو، ممکن است در آینده  دنبال شود.

    هدف اصلی ترامپ در دور‌اول ریاست جمهوری در طرح موسوم به «معامله بزرگ»، از ابتدا الحاق کرانه باختری به سایر مناطق اشغالی تحت کنترل رژیم صهیونیستی بود. همان‌گونه که در دوره ریاست‌جمهوری وی شاهد انتقال سفارت آمریکا به بیت‌المقدس بودیم، اندیشه الحاق کامل کرانه باختری یک راهبرد مستمر آمریکایی است که از حمایت سیاسی و امنیتی واشنگتن برخوردار است.

    در حال حاضر مخالف‌خوانی ظاهری ترامپ با طرح الحاق، دو دلیل دارد: نخست آنکه وی مایل است طرح صلح خود را به نتیجه برساند؛ دوم آنکه در برابر فشار افکار عمومی و مواضع منفی نهادهای بین‌المللی، کشورهای اروپایی و اسلامی، نمی‌خواهد آمریکا بیش از پیش در جامعه جهانی منزوی شود. 

    با این همه، نباید تصور کرد که مخالفت کنونی کشورهای غربی یا اظهارات نتانیاهو به معنای خاتمه این پرونده است. احتمال بسیار می‌رود که پس از عبور از مراحل کنونی طرح صلح، موضوع الحاق مجدداً مطرح گردد و حتی با همراهی یا سکوت آمریکا همراه شود.

    در واقع ترامپ در کوتاه‌مدت، و به‌منظور پیشبرد طرح صلح مورد نظر خود، از توقف موقت الحاق سخن می‌گوید، اما چنانچه این طرح نتواند منافع رژیم صهیونیستی را تأمین کند، احتمال بازگشت به سیاست توسعه‌طلبی در کرانه باختری وجود دارد.

    نکته قابل توجه این است که چنین اقدامی در تضاد کامل با طرح موسوم به «راه‌حل دو‌دولتی» است که بنابر مصوبه سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۸، تشکیل دو دولت  عربی (فلسطین) و یهودی (اسرائیل) را پیش‌بینی کرده بود. اقدام اخیر رژیم صهیونیستی نه‌تنها مغایر با این مصوبه بین‌المللی است، بلکه با دیدگاه امروز اکثر کشورهای جهان که خواهان شناسایی رسمی کشور فلسطین هستند، نیز در تضاد قرار دارد.

    بر این اساس، جامعه جهانی و به‌ویژه جمهوری اسلامی ایران باید با دقت تحولات را رصد کند؛ زیرا موضوع الحاق کرانه باختری امری ساده و گذرا نیست. این روند در صورت پیگیری، قطعاً موجب افزایش وسعت اراضی اشغالی و تشدید واکنش و مقاومت مردم فلسطین خواهد شد و در نتیجه، می‌تواند تحولات منطقه را وارد مرحله‌ای بحرانی کند.

    منبع: کافه دیپلمات

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.