دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده امریکا ظرف ساعتهای آینده وارد خاورمیانه خواهد شد و با رهبران کشورهای عربی از جمله محمد بن زاید، امیر امارات متحده عربی، ملک سلمان، پادشاه عربستان و پسرش محمد بن سلمان، ولیعهد این کشور و همچنین با شیخ تمیم بن حمد، امیر قطر دیدار خواهد کرد. در حالی که بنا به گزارشها با وجود دو بار سفر بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل به واشینگتن از زمان آغاز به کار دولت ترامپ، رئیس جمهوری امریکا قصدی برای سفر به اسرائیل ندارد.
با این حال هنوز کسی دقیقا نمیداند که دونالد ترامپ در نخستین سفر بینالمللیاش به دنبال چیست و قصد دارد چه اهدافی را دنبال کند. این در حالی است که او در آستانه سفر به خاورمیانه تبلیغات زیادی برای نتایج این سفر به راه انداخته و گفته است که این سفر سفری تاریخی خواهد بود. او وعده داده است که سفرش به کشورهای عربی دستاوردهای بزرگی برای اقتصاد، صلح و ثبات بینالمللی ازجمله امریکا به همراه خواهد داشت.
ترامپ در حالی به خاورمیانه می آید که جنگ اسرائیل در غزه همچنان در جریان است و دولت بنیامین نتانیاهو بر تداوم جنگ و اشغال کامل غزه پافشاری می کند و از سوی دیگر ایران در حال رایزنی و گفت وگو با ایالات متحده امریکا برای رسیدن به توافقی جدید بر سر برنامه هستهایاش است.
بهنظر میرسد که ایران، مهمترین محور این سفر باشد؛ کشوری که گفتوگوهای هستهای آن هماکنون در عمان جریان دارد و دولت ترامپ میان کاهش تنش دیپلماتیک و تدارک مقدمات جنگ دستوپنجه نرم میکند.
با این حال سران کشورهای خلیج فارس که از پیروزی ترامپ استقبال کردند، اکنون متحیر و نگراناند؛ چرا که سیاستهای ترامپ تقریباً همانند سیاستهای جو بایدن بهنظر میرسد و در عمل، نسخهای خشنتر و غیرقابلپیشبینیتر از آن است.
ترامپ با دیدار همزمان از سه کشور، تلاش میکند اختلافات گذشته – مانند تحریم قطر در ۲۰۱۷ – را کنار بزند و یک جبهه متحد علیه ایران و برای احیای توافقهای ابراهیم شکل دهد.
آمریکا خواستار همکاری کشورهای خلیج فارس در کاهش قیمت نفت است تا هم به نفع اقتصاد آمریکا عمل کرده باشد و هم قدرت چانهزنی ایران را تضعیف کند؛ اما عربستان که برای بودجه خود به نفت بالاتر نیاز دارد، تمایلی نشان نمیدهد.
ترامپ در حالی به منطقه آمده که یک هفته پیش در حالی که هنوز بیش از دو ماه از آغاز به کار دولتش بیشتر نگذشته است، تغییرات مهمی را در دولت خود ایجاد کرد. این مساله سبب شد تا نوعی بی ثباتی در دولت امریکا نمایانده شود. فقدان ثبات در تیم ترامپ – مانند برکناری مایکل والتز درست پیش از سفر – موجب شده رهبران خلیج فارس نگران باشند که مبادا آمریکا آنها را به پذیرش همکاری در جنگ علیه ایران یا حمایت از حملات اسرائیل مجبور کند.
از سوی دیگر برخلاف اسرائیل که حمله نظامی به ایران را خواستار است، کشورهای عربی خلیج فارس در حال سازماندهی یک «جبهه ضدجنگ» هستند و مایلند از درگیری بیشتر پرهیز کنند؛ چرخش آرام ریاض به سمت نزدیکی دیپلماتیک با تهران شاهدی بر این موضوع است. سفر عباس عراقچی، وزیر أمور خارجه ایران به ریاض و ابوظبی ساعاتی قبل از سفر رئیس جمهوری امریکا به منطقه نشان میدهد که کشورهای عربی در حال نزدیک شدن به ایران هستند و میخواهند در کاهش تنشهای منطقهای دخالت داشته باشند. چیزی که اسرائیل به هیچ عنوان به دنبال آن نیست.
به نظر میرسد ترامپ باید بهجای استفاده از زور یا گزینه نظامی علیه ایران یا تکرار برجام، پیشنهاد «بیشتر در برابر بیشتر» ارائه کند: لغو تحریمهای بیشتر در قبال محدودیتهای سنگینتر بر برنامه هستهای ایران و کنترل نیروهای مسلح تحت کنترل ایران در منطقهای. برای پایان دادن به چرخه شکستهای سیاست آمریکا در خاورمیانه، شکلگیری چارچوبی جدید ضرورت دارد که بر پایهی مشروعیت، شراکت و مصالحه – و نه زور و معامله – قرار گیرد؛ و این سفر نقطه شروع برای چنین چارچوبی میتواند باشد.
ترامپ در حالی به منطقه سفر کرده که بار دیگر بین دیپلماسی و جنگ در تعلیق است؛ اما او اگر بخواهد به «سیاست اول آمریکا» وفادار بماند، باید نشان دهد که حتی متحدانش نیز میتوانند روی ثبات و پیشبینیپذیری واشینگتن حساب کنند، نه هراس از تصمیمات لحظهای یک رئیسجمهور – که آن هم تنها با یک توافق هستهای گسترده با ایران ممکن خواهد بود. توافقی که آشکارا میتواند نگرانی متحدان امریکا را در منطقه برطرف کند.
منبع: دیپلماسی ایرانی به نقل از فارن افرز
ثبت دیدگاه