در این گزارش آمده است: حملات اخیر [رژیم] اسرائیل و ایالات متحده به برنامه هستهای ایران بسیاری را به گمانهزنی درباره احتمال وقوع تحول سیاسی بنیادین در ایران واداشت اما چند هفته پس از این حملات، امیدها برای دگرگونی داخلی در ایران کمفروغ شدهاند.
این مسئله ممکن است برای برخی شگفتآور باشد. اما با وجود گذشت بیش از چهار دهه و نیم از انقلاب ۱۳۵۷، و علیرغم فشارهای شدید اقتصادی و سیاسی، نشانهای از فروپاشی درونساختاری در ایران دیده نمیشود؛ دوام این کشور تا حد زیادی ریشه در تاریخ پرفراز و نشیب آن دارد.
ایران یکی از تمدنهای باستانی بزرگ جهان است که هزاران سال پیش از ظهور اسلام شکل گرفت و طی بیش از ۲ هزار سال، با تهاجمهای متعددی روبهرو شده، از حمله اعراب گرفته تا مغولها اما با تکیه بر میراث فرهنگی خود، در برابر تهاجم کامل فرهنگی مقاومت کرده است.
این روند در عصر مدرن نیز ادامه یافته است؛ بهعنوان نمونه تهاجم غافلگیرانه عراق به ایران در سال ۱۹۸۰ و جنگ ایران و عراق، در بحبوحه آشفتگی سیاسی پس از انقلاب، باعث همبستگی ملی شد و قدرت حکومت در ایران را تثبیت کرد. همان الگو امروز نیز دیده میشود.
در جریان جنگ ۱۲ روزه اخیر، برخی مقامات آمریکا و [رژیم] اسرائیل، دستکم بهصورت گذرا از امکان وقوع انقلاب دموکراتیک در ایران سخن گفتند و حتی مردم ایران را تشویق کردند تا علیه نظام برخیزند. اما هیچ اعتراض ضدحکومتی شکل نگرفت، و رهبران ارشد ایرانی که توسط [رژیم] اسرائیل ترور شدند، به سرعت جایگزین شدند. پس از آن، مقامهای ایران تلاش کردند تا با استفاده از نمادهای ملیگرایانه، وحدت داخلی را تقویت کنند.
دیپلماسی هم راهحل همهچیز نیست؛ به دلیل همین پیشینه تاریخی، ایران همچنان نسبت به دنیای بیرون بیاعتماد است. حتی در حالی که شعارهایی چون «مرگ بر آمریکا» سر میدهد و از نابودی [رژیم] اسرائیل سخن میگوید. در هر لحظه، حکومت ایران میتواند حمایت از نیروهای مقاومت در منطقه را متوقف کرده، موجودیت [رژیم] اسرائیل را به رسمیت بشناسد و برای بهبود روابط با غرب گام بردارد اما چنین نمیکند؛ چرا که صدور نسخهای انقلابی از اسلام سیاسی بنای انقلاب ایران است. ایران ترجیح میدهد دوباره به یک امپراتوری در حال صعود تبدیل شود تا اینکه به نظم منطقهای خصمانه تسلیم گردد.
به اعتقاد نویسنده این گزارش، در ۲ دهه گذشته، سیاستگذاران آمریکایی بهدنبال یافتن بهترین رویکرد در قبال تهران بودهاند. در نتیجه، سیاست آمریکا میان تعامل و خصومت بهشدت نوسان داشته است، از مذاکره گرفته تا اعمال تحریمهای سنگین و ترور سردار قاسم سلیمانی یکی از چهرههای برجسته نظامی ایران در سال ۲۰۲۰. اکنون و در پی درگیریهای تابستان امسال، ایالات متحده این فرصت را دارد تا راهبردی برای مهار ایران تدوین کند؛ راهبردی که هم اعتماد متحدان منطقهای آمریکا را جلب کند، هم قدرت شبکه مقاومت مورد حمایت ایران را کاهش دهد، و هم معماری امنیتی منطقهای جدیتری را پایهگذاری کند.
تعامل دیپلماتیک نیز بیتأثیر نیست، کاخ سفید نشانههایی از تمایل خود برای توافق هستهای جدید با ایران نشان داده است. اگر دولت آمریکا بتواند میان مشوقهای دیپلماتیک و اهرمهای فشاری استراتژیک تعادل برقرار کند، ممکن است به توافقی دست یابد که گستردهتر و سودمندتر از توافقی باشد که ترامپ در سال ۲۰۱۸ از آن خارج شد.
منبع: ایرنا
ثبت دیدگاه