در شمال ایران، در منطقهای که روسیه آن را حیاط خلوت خود میداند و ترکیه را به دریای خزر متصل میکند، یک گذرگاه ترانزیتیِ به طور بالقوه بسیار سودآور و با اهمیت جهانی وجود دارد که دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، آن را «جاده ترامپ برای صلح و رفاه بینالمللی» یا TIRPP نامیده است.
در ماه آگوست، کاخ سفید چندین توافق را امضا کرد که به آمریکا اختیار ۹۹ ساله نظارت بر ایجاد و بهرهبرداری از این گذرگاه را میدهد که از اراضی ارمنستان به آمریکا اجاره داده شده است.
فرصت تازه آنکارا
به نوشته جورجیو کافیرو، تحلیلگر مسائل خاورمیانه، برای نشریه آینیوز، این گام، مرحلهای تازه برای رئیسجمهور ترکیه، رجب طیب اردوغان، است که با ترامپ روابط شخصی قابل توجهی دارد و میتواند نفوذ جدیدی در واقعیتهای ژئوپلیتیکی در حال تغییر اوراسیا و چالشهای پیچیده آن به دست آورد. با توجه به مذاکرات نظامی روی میز، سبک معامله و کسبوکارمحور ترامپ کانال مستقیمی برای تعامل با آنکارا فراهم کرده است.
با بازگشت ترامپ به کاخ سفید، در پروندههای کلیدی بینالمللی، از جمله سوریه، قفقاز جنوبی و اوکراین، همگرایی استراتژیک زیادی میان آمریکا و ترکیه وجود دارد. علاوه بر این، ترامپ و اردوغان دیدگاههای مشابهی نسبت به اختیارات ریاستجمهوری دارند؛ دینامیکی که به نظر میرسد به آنها کمک میکند در مسائل استراتژیک، توافق نظر پیدا کنند. با این حال، تنشها درباره غزه و نگرانیهای باقیمانده در آنکارا درباره غیرقابل پیشبینی بودن ترامپ و کمبود تعهد او، خوشبینی را محدود میکند و نشان میدهد این رابطه میتواند ناپایدار باشد. از اوکراین تا ایران و یمن، سیاست خارجی «ترامپ ۲.۰» شاهد تغییرات ناگهانی فراوانی بوده است.
در ۲۵ سپتامبر، ترامپ برای نخستین بار از سال ۲۰۱۹، اردوغان را در کاخ سفید میزبانی کرد و بر مسائلی مانند فروش تسلیحات، تجارت و مناقشات جهانی تمرکز داشت. این دیدار گامی مثبت در جهت بهبود روابط بود و ترامپ نقش اردوغان در سوریه را ستود. اردوغان روز چهارشنبه گفت امیدوار است این دیدار به توافقی منجر شود که در نتیجه آن، آمریکا به ترکیه اف-35 بفروشد و تحریمهای کاستا (قانون مقابله با دشمنان آمریکا از طریق تحریمها) که در ۲۰۲۰ به دلیل خرید سامانههای دفاع هوایی روسی S-400 اعمال شده بود، برداشته شود. او اعلام کرد: «دیدار دوباره ما عصر جدیدی در روابط ترکیه و آمریکا آغاز کرده و گفتگو و دوستی میان ما را بیش از پیش تقویت کرده است».
توافق مقدماتی صلح میان آذربایجان و ارمنستان، که اوایل اوت توسط کاخ سفید میانجیگری شد، پیروزی آشکاری برای ترکیه بود. اگر طرح جاده ترامپ تحقق یابد، آنکارا به هدف دیرینه خود در گسترش نفوذ در آسیای مرکزی دست خواهد یافت، بدون نیاز به عبور از مسیرهای گرجستان یا ایران، و چشمانداز گستردهتر «جهان ترک» خود را پیش خواهد برد.
اهداف ترامپ
جاده ترامپ پیشتر تحت نام دیگری توسط آذربایجان پیشنهاد شده بود؛ گذرگاه موسوم به زنگزور، ۴۰ کیلومتر طول دارد و سرزمین اصلی آذربایجان را به منطقه نخجوان و سپس به ترکیه متصل میکند. آنکارا به کاهش نفوذ روسیه و ایران در قفقاز جنوبی و همچنین به امکان باز شدن گذرگاه زنگزور خوشبین است، اما نقش میانجی آمریکا محاسبات استراتژیک ترکیه را کمی پیچیده میکند. با این حال، همگرایی آمریکا و ترکیه بدون مشکل نیست. غیرقابل پیشبینی بودن ترامپ، اختلافات جدی بر سر اسرائیل و حماس و افزایش تردیدها درباره اهداف آمریکا در سوریه و قفقاز جنوبی باعث میشود آنکارا همچنان نگران باشد.
دکتر سرحات چوبوکچولو، مدیر برنامه ترکیه در مرکز تحقیقات و مشاوره ترندز ابوظبی، گفت: «به طور ایدهآل، آنکارا ترجیح میداد خود این فرآیند را هدایت کند تا هویت جدید قفقاز را بر اساس میراث مشترک [آذری] و استقلال از رقابتهای قدرتهای بزرگ تثبیت کند. نگرانی در آنکارا این است که واشنگتن نه تنها به عنوان یک میانجی عمل کند بلکه از موقعیت خود برای نفوذ به شرق استفاده کند، مثلاً با ایجاد پایگاههای نظامی در ارمنستان، که عمق استراتژیک ترکیه را محدود و تنها مسیر زمینی آن به آذربایجان، خزر و در ادامه آسیای مرکزی را مهار کند».
جاده ترامپ منافع ملی ترکیه را در چند جبهه پیش خواهد برد، به ویژه با تقویت کریدور شرق-غرب که چین را به بریتانیا متصل میکند و موقعیت ترکیه بهعنوان یک هاب لجستیکی در تقاطع اروپا و آسیا را ارتقا میدهد. در دهههای آینده، اقتصاد ترکیه از این اتصال گسترده به طور قابل توجهی بهره خواهد برد. این مسیر همچنین میتواند آسیبپذیری آنکارا در برابر اختلالات تامین انرژی را کاهش دهد و کانالهای جدیدی برای واردات نفت و گاز از خزر و آسیای مرکزی فراهم کند.
دوستان نزدیک
به طور کلی، سیاست خارجی دولت دوم ترامپ تاکنون تا حد زیادی با اهداف استراتژیک آنکارا همراستا بوده و کانال انعطافپذیر و شخصیتری برای تعامل نسبت به دولت بایدن ارائه کرده است. دکتر مراد اصلان، دانشیار سیاست بینالملل در دانشگاه حسن کالیونجو ترکیه، گفت: «به جز [غزه]، فکر میکنم هیچ مسئلهای وجود ندارد که واشنگتن و آنکارا در آن با هم تضاد داشته باشند. میتوانیم لیبی، سوریه، عراق، ارمنستان و آذربایجان و روسیه و اوکراین را بررسی کنیم؛ معتقدم سیاست خارجی هر دو کشور مکمل یکدیگر است و به همین دلیل ترامپ مکمل اردوغان است».
این نزدیکی با انتصاب توماس باراک، از دوستان قدیمی و نزدیک ترامپ، به عنوان سفیر آمریکا در آنکارا، تقویت شده است. ترامپ این پست کلیدی را به کسی سپرده که میشناسد، به او احترام میگذارد و به شدت روی او حساب میکند. باراک همچنین به عنوان فرستاده ویژه ترامپ در سوریه و لبنان فعالیت میکند و نقش مشابه یک معاون وزیر را دارد، هرچند در خاورمیانه مستقر است و نه واشنگتن.
با توجه به حساسیت این پروندههای منطقهای و رابطه بسیار نزدیک باراک با رئیسجمهور که وزن بیشتری به تلاشهای دیپلماتیک او میدهد، حضور او اهمیت ویژهای دارد. باراک از حمایت دولت ترامپ از دولت جدید سوریه به رهبری احمد الشرع، که طرفدار آنکارا است، سخن گفته است. اردوغان همراه با محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان، نقش کلیدی در متقاعد کردن ترامپ برای لغو تحریمهای آمریکا علیه سوریه در ماه می ایفا کردند.
متیو بریزا، سفیر سابق آمریکا در آذربایجان گفت: «به نظر میرسد اکنون آمریکا و ترکیه در سوریه، نسبت به دوره بایدن که با یگانهای مدافع خلق (YPG) شاخه پکک در سوریه همکاری میکرد، هماهنگی بیشتری دارند». با این حال، در ماههای اخیر حضور، تعامل و اظهار نظرهای باراک درباره سوریه کمتر شده است، که ممکن است به دلیل مداخلات نظامی اسرائیل در سوریه باشد. عملیات نظامی مداوم اسرائیل همراه با تقسیمات ریشهدار در سوریه، چالشهای جدی برای چشمانداز تثبیت بلندمدت دمشق ایجاد میکند.
این تحولات همچنین آزمونهای مهمی برای انسجام همگرایی آمریکا و ترکیه درباره آینده سوریه پسا اسد فراهم میآورد. در آنکارا، تردیدها درباره تعهد واشنگتن به اصل وحدت ملی سوریه همچنان پابرجاست. دکتر چوبوکچولو گفت در آنکارا این نگرانی وجود دارد که آمریکا ممکن است اجازه دهد یگانهای مدافع خلق به طور نامحدود بر بخشهایی از قلمرو تصرفشده خود حکمرانی کنند، که عملاً یکپارچگی سرزمینی سوریه را نقض کرده و میتواند «تهدیدی برای تمامیت ارضی و حاکمیت ترکیه» ایجاد کند.
تنشهایی که میتواند گسترش یابد
در پرونده اوکراین، ترامپ و اردوغان عمدتاً همسو هستند؛ هر دو خواستار حل دیپلماتیک سریع بوده و خشونت ادامهدار را غیرسازنده میدانند. با وجود حمایت نظامی گسترده ترکیه از کیف – به ویژه از طریق صادرات پهپاد – و مخالفت قاطع با تهاجم و الحاق خاک اوکراین به روسیه، اردوغان به طور مستمر با تلاش اوکراین برای بازپسگیری تمام سرزمینهای از دسترفته از طریق جنگ مخالفت کرده است.
موضع اردوغان درباره اوکراین تا حد زیادی همان موضع ترامپ در دوره دوم ریاستجمهوری او است؛ با استثنای موضع متفاوتی که ترامپ در ماه سپتامبر درباره امکان بازپسگیری تمام سرزمینهای اشغالشده توسط اوکراین ابراز کرد. متیو بریزا، سفیر سابق در آذربایجان، درباره تغییر ناگهانی ترامپ در موضع اوکراین گفت: «ترامپ بسیار غیرقابل پیشبینی است و رویکرد سیاست خارجی او مرتباً تغییر میکند».
اردوغان از حمایت ترامپ از کمپین اسرائیل در غزه عمیقاً ناامید شده است. غزه که همواره اولویت رهبر ترکیه بوده، بار دیگر در مرکز توجه قرار گرفت؛ زمانی که اردوغان در مجمع عمومی سازمان ملل تصاویر گرافیکی قربانیان فلسطینی را نمایش داد و این جنگ را جدیترین بحران انسانی جهان توصیف کرد و به طور مستقیم از حمایت واشنگتن از اسرائیل انتقاد کرد.
با این حال، با حمایت رسمی آنکارا از ابتکار «صلح» ترامپ برای غزه، و حتی سفر رئیس سازمان اطلاعات ترکیه، ابراهیم کالین، برای شرکت در روز سوم مذاکرات در مصر در ۸ اکتبر، امکان همگرایی نسبی آمریکا و ترکیه در پرونده غزه وجود دارد. با توافق روی مرحله اول توافق صلح، فرایندی پیچیده در پیش است و هیچ تضمینی وجود ندارد که این روند بهطور روان پیش برود. با این حال، استقبال ترامپ از نقش کلیدی آنکارا در کمک به پیشبرد دستاورد دیپلماتیک ۹ اکتبر نشان میدهد که کاخ سفید تا چه حد به نفوذ ترکیه بر حماس اهمیت میدهد.
در حالی که اردوغان توانسته مسائل مختلف در روابط آنکارا و واشنگتن را تفکیک کند، غزه همچنان یک پرونده حساس باقی مانده است. افزون بر این، اقدامات آینده اسرائیل میتواند خطر تشدید تنشها میان آمریکا و ترکیه را افزایش دهد، بسته به اینکه دستورکار تلآویو چگونه با اهداف آنکارا در سوریه پس از اسد در تقابل قرار گیرد. دکتر چوبوکچولو میگوید: «منافع اسرائیل و ترکیه… در سوریه بهطور مستقیم با هم در تضاد هستند… که اثرات موجی در سایر مناطق ایجاد کرده و خطر زنجیرهای شدن تنشها را افزایش میدهد، به ویژه اگر این تنشها به درگیری مسلحانه منجر شوند».
در حال حاضر، ترامپ ۲.۰ برای ترکیه بیشتر منفعت داشته تا ضرر، اما تداوم این دستاورد نه تنها به همگرایی منافع، بلکه به ثبات ترامپ و توانایی اردوغان در مدیریت این شراکت پیچیده وابسته است. برای اردوغان، جاده ترامپ ممکن است افقهای ژئوپلیتیکی جدیدی را باز کند، اما حفظ این روند بیشتر از تلاشهای مشترک، به توانایی آنکارا در سوار شدن بر جریانهای غیرقابل پیشبینی سیاست خارجی ترامپ بستگی دارد.
متبع: اکوایران
ثبت دیدگاه