صویب قطعنامه پیشنهادی فرانسه و عربستان سعودی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد با ۱۴۲ رأی موافق، تنها ۱۰ رأی مخالف و ۱۲ رأی ممتنع را میتوان نقطه عطفی در مناقشه دیرینه فلسطین و اسرائیل دانست. این رأیگیری نهتنها بهطور نمادین حمایت گسترده جامعه بینالمللی از راهحل دو دولتی را به نمایش گذاشت، بلکه در عمل نشان داد که اظهارات صریح بنیامین نتانیاهو مبنی بر «عدم تشکیل کشور فلسطین» با مخالفت آشکار جهانی روبهرو شده است.
فرانسه و عربستان سعودی با ارائه این قطعنامه و برگزاری کنفرانس بینالمللی در نیویورک طی ماه ژوئیه، تلاش کردند مسیر بازگشتناپذیری به سمت تشکیل کشور فلسطین ترسیم کنند. وعده امانوئل مکرون برای به رسمیت شناختن کشور فلسطین در نشست آتی ۲۲ سپتامبر نیز بُعد عملیتری به این روند داده است.
از منظر تحلیلی، این تحولات نشان میدهد که توازن دیپلماتیک در مناقشه فلسطین–اسرائیل بهتدریج در حال تغییر است. اگرچه ایالات متحده و اسرائیل با تحریم کنفرانس نیویورک و مخالفت با این قطعنامه تلاش کردند روند بینالمللی حمایت از فلسطین را بیاعتبار جلوه دهند، اما رأی قاطع مجمع عمومی اثبات کرد که روایت تلآویو و واشنگتن دیگر انحصار گفتمان جهانی درباره این بحران را در اختیار ندارد.
مخالفت آمریکا و اسرائیل؛ نگرانی از تغییر موازنه قدرت
واشنگتن و تلآویو، هر دو با شدتی کمسابقه به این قطعنامه واکنش نشان دادند. مورگان اورتگاس، نماینده آمریکا، آن را تهدیدی علیه «ترکیب جمعیتی» اسرائیل خواند و مدعی شد که اجرای راهحل دو دولتی «پاداش دادن به حماس» است. اسرائیل نیز از طریق نماینده خود در سازمان ملل، دنی دانون، این مصوبه را «یکجانبه و غیرواقعبینانه» توصیف کرد که بهزعم او «دروغهای دشمنان اسرائیل» را بازتاب میدهد.
بااینحال، مخالفت آمریکا و اسرائیل بیش از آنکه ناشی از نگرانیهای صرفاً امنیتی باشد، به نظر میرسد ریشه در ملاحظات ژئوپلیتیک و توازن قدرت در خاورمیانه دارد. در سالهای اخیر، ائتلافهای جدید منطقهای از جمله نزدیکی ریاض و پاریس با برخی کشورهای عربی و اروپایی، فضای دیپلماتیک تازهای علیه انحصار آمریکا در روند صلح خاورمیانه ایجاد کرده است. این تحولات، امکان شکلگیری یک محور بینالمللی مستقل برای حل مناقشه فلسطین را تقویت میکند؛ محوری که ممکن است سیاستهای سنتی آمریکا و اسرائیل را به چالش بکشد.
از زاویهای دیگر، مخالفت آشکار واشنگتن با تشکیل کشور فلسطین، در تضاد با گفتمان رسمی آمریکا درباره «دموکراسی و حق تعیین سرنوشت» قرار میگیرد. این تناقض، بهویژه در میان کشورهای جنوب جهانی و حتی برخی متحدان اروپایی آمریکا، بازتابهای منفی گستردهای داشته و ممکن است به تدریج اعتبار اخلاقی و سیاسی واشنگتن را در نظام بینالملل تضعیف کند.
پیامدهای ژئوپلیتیک و آینده روند صلح
تصویب قطعنامه مجمع عمومی را باید نه پایان راه، بلکه آغاز مرحلهای تازه در دیپلماسی خاورمیانه دانست. این قطعنامه صرفاً جنبه نمادین ندارد؛ بلکه با ارائه گامهای عملی و زمانبندیشده، مسیر روشنی برای تحقق راهحل دو دولتی ترسیم کرده است. اگر نشست ۲۲ سپتامبر در نیویورک بتواند حمایت کشورهای بیشتری را برای به رسمیت شناختن کشور فلسطین جلب کند، ممکن است فشار دیپلماتیک بر اسرائیل بهطور بیسابقهای افزایش یابد.
از منظر ژئوپلیتیک، این تحول میتواند چند پیامد مهم داشته باشد که نخستی پیامدن ناظر به تغییر رویکرد اروپا است. چرا که موضع فعال فرانسه در این روند و احتمال پیوستن سایر کشورهای اروپایی به رسمیت شناختن کشور فلسطین، شکاف آشکاری در مواضع غرب ایجاد خواهد کرد. این شکاف میتواند از وزن دیپلماتیک آمریکا در مدیریت بحران خاورمیانه بکاهد. پیامد دوم به افزایش فشار بر اسرائیل باز می گردد. در این باره رأی قاطع ۱۴۲ کشور نشان داد که انزوای دیپلماتیک اسرائیل در حال تعمیق است.
اگر روند به رسمیت شناختن کشور فلسطین در سطح بینالمللی شتاب بگیرد، تلآویو ممکن است با مشروعیتزدایی گستردهتری روبهرو شود. پیامد سوم هم تقویت جایگاه قدرتهای نوظهور خواهد بود. چون عربستان سعودی با ایفای نقش محوری در این روند، تلاش میکند خود را بهعنوان بازیگری کلیدی در معماری جدید خاورمیانه معرفی کند. این رویکرد میتواند نقش سنتی آمریکا در مدیریت مناقشه فلسطین–اسرائیل را به چالش بکشد.
بااینحال، موانع جدی همچنان باقی است. مخالفت سرسختانه اسرائیل، نفوذ سیاسی لابیهای حامی تلآویو در آمریکا و احتمال بروز درگیریهای جدید در غزه و کرانه باختری، روند اجرای راهحل دو دولتی را پیچیده میکند. افزون بر این، نبود یک اجماع روشن در درون جامعه فلسطینی، بهویژه شکاف میان تشکیلات خودگردان و حماس، میتواند تحقق عملی این راهحل را با چالش مواجه سازد.
تصویب قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل در حمایت از راهحل دو دولتی، بازتابدهنده تغییرات عمیق در موازنه دیپلماتیک جهانی است. مخالفت آمریکا و اسرائیل نشان میدهد که این دو بازیگر نگران از دست دادن کنترل انحصاری خود بر روند صلح خاورمیانه هستند. بااینحال، حمایت گسترده ۱۴۲ کشور ثابت کرد که روایت رسمی تلآویو و واشنگتن دیگر تعیینکننده اصلی گفتمان جهانی درباره فلسطین نیست.
آینده این روند به عوامل متعددی بستگی دارد که شامل مواضع اروپا، فشار افکار عمومی جهانی، تحولات داخلی اسرائیل و فلسطین و البته نقش قدرتهای منطقهای مانند عربستان سعودی خواهد بود. با در نظر گرفتن پارامترهای مذکور و سایر عوامل ناگفته، اگر این روند با دیپلماسی فعال و اجماع بینالمللی همراه شود، ممکن است برای نخستینبار در دهههای اخیر چشماندازی واقعی برای حل مسالمتآمیز مناقشه فلسطین–اسرائیل پدیدار گردد
منبع: دیپلماسی ایرانی
ثبت دیدگاه