جایگاه تازه ایران در معادلات اوراسیا بر پایه همکاری راهبردی با چین و روسیه
  • آبان 24, 1404 ساعت: ۱۹:۱۸
  • شناسه : 99889
    0
    یک رسانه عرب‌زبان در یادداشتی نوشت که در میانه تغییرات شتابان در توازن قدرت جهانی و تشدید شکاف میان شرق و غرب، ایران جایگاه خود را بیش از گذشته در محور شرق تثبیت کرده است؛ جایگاهی که بر پایه همکاری‌های راهبردی با روسیه و چین بنا شده است، این رویکرد که پیامد مستقیم فشارهای آمریکا و اروپا و بازگشت تحریم‌ها علیه تهران است، اکنون به یکی از مؤلفه‌های اصلی سیاست خارجی جمهوری اسلامی بدل شده است.
    پ
    پ

    روزنامه الاخبار لبنان در یادداشتی نوشت: «با شتاب گرفتن تحولات در توازن قدرت جهانی، منطقه به صحنه‌ای تازه برای بازترسیم صف‌بندی میان شرق و غرب تبدیل شده و ایران در مرکز این تحولات جایگاه رو به رشدی یافته است. روسیه و چین در سال‌های اخیر بیش از هر زمان دیگری به تهران نزدیک شده‌اند؛ روندی که پس از خروج آمریکا از توافق هسته‌ای در سال ۲۰۱۸ و بازگشت تحریم‌ها تشدید شد و ایران را عملاً به اتخاذ سیاست «چرخش به شرق» وادار کرد.

    این رویکرد به شکل‌گیری توافق‌های همکاری راهبردی بلندمدت با مسکو و پکن انجامید و در نهایت با عضویت ایران در «سازمان همکاری شانگهای» و گروه «بریکس» تکمیل شد؛ اقدامی که با حمایت مستقیم ۲ قدرت شرقی همراه بود. با وجود این نزدیکی، پرسش‌هایی درباره سطح تعهد و میزان حمایت واقعی چین و روسیه از ایران در تهران به‌ویژه پس از جنگ ۱۲ روزه اسرائیل و آمریکا علیه ایران، مطرح است؛ چراکه برخی انتظار واکنش سخت‌تر و کم‌احتیاط‌تری از سوی ۲ کشور داشتند، اما واکنش مسکو و پکن سنجیده، آرام و بر پایه توازن میان «مصلحت و حمایت» بود، نه بر مبنای اتحاد یا درگیری مستقیم.

    در شرایطی که ایران تلاش می‌کند بازدارندگی خود را بازیابی کند، انتظار دارد روسیه و چین نقشی مؤثر در مواجهه با فشارهای غربی ایفا کنند. در همین راستا، منابعی در تهران از رسیدن محموله‌هایی از چین شامل سوخت جامد موشکی و تجهیزات صنعتی پیشرفته و همچنین محموله‌هایی متنوع از روسیه خبر می‌دهند؛ هرچند جنگنده‌های «سوخو-۳۵» و سامانه پدافند هوایی «اس-۴۰۰» – که سال‌ها بحث آن مطرح بود – در این محموله‌ها دیده نشده‌اند. با این وجود، حمایت‌های یادشده با احتیاط همراه بوده، زیرا هیچ‌یک از ۲ کشور تضمین امنیتی رسمی به ایران نداده و در چارچوب سازمان‌های «شانگهای» یا «بریکس» نیز هیچ سازوکار دفاعی سه‌جانبه‌ای تعریف نشده است.

    در واقع، همه اشکال حمایت در چارچوب «منافع ملی» ۲ کشور مذکور قرار دارد؛ تا زمانی که ثبات ایران و مسیرهای انرژی و ترانزیت اوراسیایی حفظ شود، پشتیبانی ادامه دارد، اما اگر تهران به سمت مواجهه مستقیم با واشنگتن حرکت کند، این پشتیبانی به‌سرعت کاهش خواهد یافت.

    تفاوت عمیق در منطق ژئوپلتیک، رفتار روسیه و چین را تعیین می‌کند. برای مسکو، جنگ ۱۲ روزه نشانه‌ای از کاهش هژمونی آمریکا و آغاز شکل‌گیری نظام چندقطبی تلقی شد. چین اما بیشتر از زاویه اقتصاد و انرژی به موضوع می‌نگرد. طبق گزارش «مرکز مطالعات چینی خلیج فارس»، حمله رژیم صهیونیستی به ایران باعث ایجاد شکاف ۳۲ درصدی در امنیت انرژی منطقه شد و قیمت نفت را به ۱۰۴ دلار رساند. از نگاه چین، حفظ ثبات ایران ضرورت ساختاری برای تداوم پروژه «کمربند و جاده» و امنیت مسیرهای انرژی به غرب چین است.

    از سوی دیگر، فعال‌سازی «مکانیسم ماشه» توسط سه کشور اروپایی و بازگشت تحریم‌های سازمان ملل در شهریورماه، آزمونی تازه برای روابط ایران با شرق بود. روسیه و چین به‌سرعت این اقدام را «نقض آشکار» قطعنامه ۲۲۳۱ دانستند و در عمل نیز تلاش کردند تا آثار تحریم‌ها را کاهش دهند. مسکو از طریق سامانه مالی SPFS  (نسخه روسی سوئیفت) امکان تراکنش‌های غیردلاری میان تهران و پکن را فراهم کرد. بنا بر اعلام بانک مرکزی ایران، حدود ۲۲ درصد از مبادلات مالی با روسیه (معادل ۳.۲ میلیارد دلار تا مهرماه) از این مسیر انجام شده است.

    چین نیز تجارت نفتی با ایران را از طریق سامانه CIPS و شرکت‌های واسطه در هنگ‌کنگ و شنژن گسترش داده است. مطابق داده‌های مؤسسه Refinitiv، حجم مبادلات غیردلاری دو کشور در سه‌ماهه نخست سال جاری از ۱۷ میلیارد دلار تجاوز کرده که تنها ۱۸ درصد آن با دلار انجام شده است؛ که نشانه‌ای روشن از «دلاریزدایی» واقعی در روابط مالی دو کشور است.

    در سطحی عمیق‌تر، روسیه و چین ایران را قربانی ساختار غرب‌محور جهانی می‌دانند که به‌تدریج در حال فرسایش است، نه عاملی برای بی‌ثباتی. از نگاه پکن، تحریم‌های غرب شکل جدیدی از «سیاست مهار توان ملی کشورهای مستقل» است. از این منظر، سیاست مسکو و پکن در قبال تهران امروز بر الگوی «حمایت محتاطانه» بنا شده؛ آن‌ها ایران را رکن توازن راهبردی در غرب آسیا می‌دانند، اما در تعامل با تهران منافع بلندمدت خود را اصل قرار می‌دهند. آن‌ها نه متحدان کامل‌اند و نه ناظران بی‌طرف؛ بلکه «شریکانی محتاط» هستند که می‌کوشند ایران را قدرتمند نگه دارند، بدون آنکه وارد رویارویی مستقیم با غرب شوند.

    اکنون، پس از یک دوره پرتنش، ایران نه از طریق وابستگی کامل، بلکه از راه مدیریت هوشمندانه منافع مشترک، توانسته جایگاه خود را در محور شرق تثبیت کند؛ هم‌زمان، رفتار روسیه و چین نمونه‌ای نوین از «شراکت غیرائتلافی» را نمایان می‌کند؛ شراکتی که بر پایه منافع و ثبات شکل گرفته است، نه بر مبنای تعهدات نظامی.

    منبع: ایسنا

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.