خیلی پیش از آنکه بانک «لهمن برادرز» سقوط کند و با آغاز بحران مالی 2008، سرمایهداری به لرزه بیفتد، گِیب توبیاس دیدگاهی چشمگیر درباره چیزی که بعدها بحران مالی جهانی نام گرفت، داشت. توبیاس در سال ۲۰۰۶ به عنوان سازماندهنده اجتماعی در کالیفورنیا مشغول به کار بود و قرار بود به خانوادههای کمدرآمد در زمینه مراقبتهای بهداشتی مشاوره بدهد. با این حال، خیلی زود کارش تغییر کرد.
آکورن (Acorn)، سازمان غیرانتفاعی که او را استخدام کرده بود، شروع به مشاهده موجی از خانوادهها، به ویژه مهاجران اسپانیاییتبار، کرد که میگفتند از خانههای خود اخراج شدهاند. دلیل آن، وامهای مسکن با نرخ بهره متغیر بود که برای آنها ثبتنام کرده بودند اما به ندرت متوجه معنای آن بودند. توبیاس به یاد میآورد: «وضعیت وحشتناک بود. همه داراییشان خانههایشان بود. هیچ چیز دیگری نداشتند».
در ماههای بعد، او با حقههای نامشروع کارگزاران وام مسکن آشنا شد، استفاده از چندین مجموعه مدارک برای گمراه کردن مشتریان، به کار گرفتن رهبران جوامع برای فروش محصولات مشکوک به کسانی که زبان انگلیسی را بهخوبی بلد نبودند و موارد دیگر. او در سنین پایین به نتیجهای تلخ رسید: «صنعتی وجود دارد که برای مکیدن پول از مردم کارگر راهاندازی شده است».
در آستانه تصاحب نیویورک
به نوشته وال استریت ژورنال، در ماه ژوئن، دوست توبیاس، زهران ممدانی، ۳۳ ساله، بهراحتی در انتخابات مقدماتی حزب دموکرات برای شهرداری نیویورک پیروز شد و جهان را شگفتزده کرد و با افتخار خود را یک سوسیالیست معرفی کرد. پیروزی ممدانی دلایل مختلفی دارد: کاریزمای شخصی او، استفاده ماهرانهاش از رسانههای اجتماعی، توانایی او در جذب مهاجران جنوب آسیا به سیاست شهری و ضعفهای رقبا.
اما این پیروزیِ چیز دیگری هم هست: شکوفایی جنبشی که تقریباً ۲۰ سال پیش آغاز شد، زمانی که رنج بحران مالی سال 2008، نسلی را که تازه به سن بلوغ رسیده بودند، شکل داد. برای بسیاری، از جمله توبیاس، اکنون ۳۹ ساله، آن بحران و آنچه آنها واکنش ناکارآمد به آن میدانند، تأثیر ماندگاری بر دیدگاهشان نسبت به نواقص سرمایهداری و ناتوانی احزاب سیاسی اصلی آمریکا در حل مشکلات کشور گذاشت.
با گذشت زمان، برخی از آنها در جنبش ملیگرای «ماگا» که توسط ترامپ ایجاد شد، خانهای پیدا کردند. اما دیگران برای جستوجوی پاسخها به سمت چپ حرکت کردند. در این مسیر، آنها بخشی از حزب دموکرات را که تقریباً راکد بود، احیا کرده و گروهی از فعالان باتجربه را ایجاد کردند که ممدانی را به موفقیت رساندند.
توبیاس که اکنون استراتژیست ارشد «سوسیالیستهای دموکرات آمریکا»، خانه سیاسی ممدانی و دیگر ستارههای پراگرسیو مانند نماینده نیویورک، الکساندریا اوکاسیو-کورتز است، گفت: «بسیاری از ریشههای چپِ تازهنفس امروز از بحران ۲۰۰۸ آمده است. من افرادی زیادی را میشناسم که در جناح چپ کار میکنند و از بحران مالی تجربه شخصی دارند».
کهنهکاران جنبش «اشغال وال استریت»، حرکتی اعتراضی که در پاسخ به بحران ۲۰۰۸ شکل گرفت، اکنون نقشهای ارشدی در گروههایی مانند «حزب خانوادههای کارگر» و «دموکراتهای عدالت» دارند، که با حمایت اولیه خود کمک بزرگی به ممدانی کردند.
جسمن گریپر، مدیر شاخه نیویورک «حزب خانوادههای کارگر»، گفت: «مردم مرتب میگویند: “نیویورکیها محافظهکارتر از چیزی هستند که فکر میکنید. یک سوسیالیست هرگز برنده نخواهد شد.” و من میگویم: “یک سوسیالیست دارد برنده میشود، بچهها”».
در حالی که محبوبیت حزب دموکرات جریان اصلی به پایینترین حد ۳۰ ساله رسیده و رهبری آن در برابر ترامپ نامطمئن به نظر میرسد، جناح چپ بهویژه در میان جوانان پرتوان است. یک نظرسنجی اخیر توسط «مؤسسه کاتو» و «یوگاو» نشان داد که ۶۲٪ از آمریکاییهای ۱۸ تا ۲۹ ساله دیدگاه مثبتی نسبت به سوسیالیسم دارند، چیزی که برای نسلهای دوران جنگ سرد غیرقابل تصور بود.
برخی حتی به سمت چپتر حرکت میکنند. اخیراً، ۱۵ نفر از «رفیق»های سلول فیلادلفیای گروه «انقلابیون کمونیست آمریکا» برای جلسه هفتگی خود در یک کلاس دانشگاه توماس جفرسون گرد هم آمدند. اکثر اعضا ۲۰ و ۳۰ ساله بودند و از کلاههای مائو و تیشرتهای چهگوارا که نسلهای قبلی میپوشیدند، اجتناب کرده بودند. با این حال، زمانی که آنها به بحث جدی درباره مقالهای با عنوان «اخلاق و مبارزه طبقاتی» پرداختند، واژههایی مانند «طبقه حاکم»، «انگلوار»، «بورژوازی» و «دیالکتیک» در اتاق رد و بدل میشد. ارجاعات به بحران ۲۰۰۸ نیز فراوان بود. چندین عضو هنگام توضیح اینکه چرا از جناح چپ «ملایم و تعارفی» فاصله گرفتهاند، به آن بحران اشاره کردند.
گاهی این جلسات شبیه گروههای حمایتی به نظر میرسید، برای کسانی که از اقتصاد مدرن رنج میبردند. آنها اذعان داشتند که کمونیسم تاکنون در هیچ جای جهان موفق نبوده، حداقل هنوز نه. با این حال، یکی از کهنهکاران این گروه به همرزمان تازهوارد توصیه کرد که در کمپین جذب پاییزه با افتخار از علامت چکش و داس استفاده کنند. او گفت: «هر کجا میرویم، باید حضور داشته باشیم و خودمان را نشان دهیم. ما انقلابیون کمونیست هستیم!»
سوسیالیسم بهعنوان یک ضرورت اخلاقی
جِرِمی وارون، استاد تاریخ در نیوسکول نیویورک که جنبشهای اعتراضی دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ را مطالعه کرده و خود را یک پراگرسیو میداند، از این موضوع شگفتزده نشد. او درباره دانشجویانش گفت: «آنها با آن حس بدنامی نسبت به همه چیزهای سوسیالیستی یا کمونیستی بزرگ نشدهاند».
او افزود که اوکاسیو-کورتز، ممدانی و سناتور برنی سندرز با ارائه شکلی از سوسیالیسم بهعنوان یک ضرورت اخلاقی، آن را جذاب کردهاند. وارون توضیح داد: «استدلال آنها ساده است: کشوری با این سطح از تولید و ثروت نباید فقر داشته باشد و این همه مردم نباید اینقدر سخت کار کنند و درآمد کمی داشته باشند، در حالی که تعداد معدودی مالک بسیاری از داراییها هستند. اگر آن را به این شکل بیان کنید، نه تنها قابل قبول است بلکه، فکر میکنم، برای مردم هیجانانگیز هم هست».

ژنویو رَند، ۲۸ ساله و فعال سازماندهنده حقوق مستأجران، آن را اینگونه بیان کرد: «سوسیالیست بودن در مفهوم سنتی، یعنی شما یک آدم کتابخوان و علاقهمند به آثار ۲۰۰ سال پیش هستید». تجربه خود او از بحران ۲۰۰۸ هم شخصی و هم رازآلود است. او در یک خانواده متوسط در جنوب نیوهمپشایر بزرگ شد و والدینش همیشه در مورد امور مالی محتاط بودند.
با این حال، در مقطعی متوجه شد که آنها شروع به لغو کلاسهای موسیقی و ورزشهای بعد از مدرسه و هر چیزی که هزینه داشت کردند. سپس در حدود سال ۲۰۱۱ به او اطلاع دادند که برای صرفهجویی در هزینهها با پدربزرگ و مادربزرگش زندگی خواهند کرد. حدود شش ماه بعد، خانواده به خانهای کوچکتر در مناطق روستایی نیوهمپشایر نقل مکان کردند. نزدیکترین فروشگاه مواد غذایی ۳۰ دقیقه با ماشین فاصله داشت.
والدین رَند برای تحمل بدبختی خود به مذهب روی آوردند و عضو پرشور یک کلیسای انجیلی با گرایشهای آخرالزمانی شدند. او درباره آن روزها گفت: «تحولات زیادی بود. بسیار گیجکننده بود». در نهایت، او به یک کالج کوچک در نیوهمپشایر رفت و کلاسها و کار در یک رستوران فستفود را همزمان مدیریت میکرد. او تا پیش از آشنایی با برنی سندرز، که در آن زمان به دنبال نامزدی حزب دموکرات برای انتخابات ۲۰۱۶ بود، خود را فردی سیاسی نمیدانست.
رَند به یاد میآورد: «او چیزهایی میگفت که منطقی بود، درباره اینکه چرا اوضاع اینقدر سخت است و چه کسانی از آن بهره میبرند. من این را در اینترنت میدیدم و گفتم: “آره، دقیقاً همین!” این تجربه واقعاً برای من شکلدهنده بود».
رَند با همهگیری کووید وارد جنبش مستأجران شد و ترس ناگهانی از اخراج شدن از آپارتمانش در حالی که منتظر دریافت کمکهای دولتی بود، او را به فعالیت واداشت. او با «سوسیالیستهای دموکرات آمریکا» همراه شد، سازمانی که بنیانگذار فقیدش، مایکل هارینگتون، هدف آن را «چپ ممکن» توصیف کرده بود. رَند توضیح داد که در ابتدا عضویتش در این گروه کمتر ایدئولوژیک و بیشتر عملگرایانه بود. او گفت: سیاست نیویورک تحت سلطه بزرگان املاک است و تنها راه متعادل کردن میدان، بسیج نیروهای پایه مردمی است. گروه سوسیالیستهای دموکرات آمریکا در این زمینه مهارت داشت و بر مسائلی تمرکز میکرد که بیش از همه برای او اهمیت داشت.
او گفت: «چرا باید نگران حفظ دموکراسی باشم اگر این دموکراسی نتواند خانهای برای زندگی یا غذایی که توان خرید آن را داشته باشم فراهم کند؟» و مسکن را «مسئله اقتصادی زمان ما» نامید.

«ناامیدی شگفتآور»
برای توبیاس نیز ورود به سازمان سوسیالیستهای دموکرات آمریکا تدریجی بود. او در سال ۲۰۰۸ به عنوان سازماندهنده در کمپین باراک اوباما کار میکرد و امید داشت رئیسجمهور جدید هم جنگ عراق را پایان دهد و هم وال استریت را بابت بحران مالی پاسخگو کند. اما آنچه او میخواست، هرگز واقعاً رخ نداد. توبیاس به یاد میآورد: «دو سال اول واقعاً ناامیدکننده بود». او تصویت اوباماکر را بیاهمیت دانست.
جنبش «اشغال» در حال شکلگیری بود و دیدگاههای سیاسی او در حال تغییر بود. او نهادهای دموکراتیک را وابسته به اهداکنندگان و ثروتمندان میدانست و از نسخه ایدهآلشده حزب که در سریال محبوب «وست وینگ» نشان داده میشد، منزجر شده بود. او توضیح داد: «مسئله فقط تلاش ما برای تصویب یک لایحه نیست. این درباره مشکل بنیادی سیستم است».
شکست سندرز در انتخابات ۲۰۱۶ نقطه عطفی بود. این شکست، جوانان دلسرد در سراسر کشور را گرد هم آورد. ممدانی آن را فصل مهمی در شکلگیری مسیر سیاسی خود میداند. توبیاس نیز متوجه شد که دوستانی که زمانی خود را پراگرسیو مینامیدند، از این سناتور ورمونت الگوبرداری کرده و اکنون خود را سوسیالیست معرفی میکنند.
سال بعد در بروکلین، دوستی به توبیاس اصرار کرد که در کمپین دیگری کمک کند: این بار برای زنی ۲۸ ساله به نام الکساندریا اوکاسیو-کورتز، که یکی از اعضای ارشد حزب دموکرات در کنگره را به چالش کشیده بود. توبیاس گفت: «او شخصیتی درخشان دارد. واقعاً آدم لذتبخشی برای وقت گذراندن است». شجاعت و استواری اوکاسیو-کورتز نیز تأثیرگذار بود.
«فقط گام اول»
در همان زمان بود که توبیاس با ممدانی آشنا شد. مانند بسیاری دیگر، او را فردی بسیار خوشبرخورد و کاریزماتیک توصیف میکرد. توبیاس همچنین به توانایی ممدانی در ترکیب سیاست خشک با روایت جذاب اشاره کرد. توبیاس گفت: «این همیشه بخشی از فرآیند فکری اوست. او میداند چگونه اهداف جناح چپ را با بوروکراسی خستهکننده پیوند دهد».
توبیاس اوایل امسال مسئولیت رهبری صندوق سوسیالیستهای دموکرات آمریکا را بر عهده گرفت، سازمانی غیرانتفاعی که برای کمک به مقامات سوسیالیست منتخب در حکمرانی ایجاد شده است. او گفت: «پیروزی زهران فقط گام اول است.»
او گفت: «هویت سیاسی من به عنوان یک سوسیالیست دموکرات از این تجربیات مستقیم ناشی میشود که چگونه سرمایهداری و سیاست که توسط شرکتها کنترل میشود زندگی مرا بدتر کردهاند. سوسیالیسم زندگی من را بهتر کرد».
منبع: اکوایران
 
           




ثبت دیدگاه