در تحلیل امروز تارنمای فارن پالیسی آمده است: رئیسجمهوری آمریکا در حالی مشغول دیدار از خاورمیانه است که با وجود لابیگری دولت بنیامین نتانیاهو، سفر به اسرائیل را در این تور منطقهای نگنجانده است. وی بهتازگی نیز با حوثیهای یمن به توافق آتشبس دست یافت؛ هر چند که این گروه اعلام کرده که قصد دارد کماکان به حمله به اسرائیل ادامه دهد. او حتی مایک والتز، مشاور امنیت ملی خود را نیز برکنار کرد، چرا که گزارش شده بود بدون مشورت با وی مشغول هماهنگی یکسری اقدامات در مورد ایران با مقامهای اسرائیلی بوده است.
شاید ترامپ نخواهد که مسیری بهکلی متفاوت از اسرائیل را در پیش گیرد، با این حال روزبهروز مشخصتر میشود که ممکن است اسرائیل در سیاست “اول آمریکا” مستثنی نباشد.
در طول نخستین دوره ریاستجمهوری ترامپ، شاکله سیاست او در خاورمیانه توسط دامادش جرد کوشنر – که پدرش دوست بنیامین نتانیاهو بود – و سرمایهداران حامی اسرائیل مانند شلدون ادلسون و تیمی از مشاوران طرفدار اسرائیل در واشنگتن مانند سناتور لیندسی گراهام و جان بولتون، مشاور امنیت ملی کاخ سفید، شکل گرفت.
خطمشی دولت نخست ترامپ نزد دولت نتانیاهو بسیار محبوب بود. به همین دلیل اکثر ناظران سیاست خارجی، در طول مبارزات انتخاباتی ریاستجمهوری ۲۰۲۴ فرض را بر این قرار داده بودند که ترامپ در صورت انتخاب مجدد، بی چون و چرا از اسرائیل حمایت خواهد کرد.
با این حال ترامپ تقریباً از روز اول ثابت کرده که این فرض اگر اشتباه نباشد، دستکم ناقص است. حتی قبل از روز تحلیف، دولت جدید اعتبار آتشبس بین اسرائیل و حماس را به خود نسبت داد. اگرچه بسیاری از جزئیات این توافق در واقع با میانجیگری دولت بایدن انجام شده بود، اما لازم بود تا ترامپ از طریق مباشر خود، استیو ویتکاف، اسرائیلیها را تحتفشار بگذارد تا این توافق به نتیجه برسد.
شکاف میان ترامپ و نتانیاهو در مورد ایران بیشتر بوده است. در دوره نخست ترامپ، واشنگتن و تلآویو تا حد زیادی در زمینه برخورد با ایران هم نظر بودند و فشارها را فشار داده و گزینههای نظامی را بررسی کردند. با این حال رئیسجمهور و اطرافیانش بهوضوح احساس میکنند که این امر به نتایج مورد نظرشان دست نیافته و اکنون بهجای فشار حداکثری و با وجود فشارهای اسرائیل بر ایران، به دنبال دستیابی به یک توافق با هدف آغاز مذاکرات هستند.
رفتار ترامپ بر تحلیلی استوار است که با بیشتر مباحث سیاست خارجی آمریکا تفاوت داشته و در تضاد با بسیاری از اسلاف خود و صاحبنظران سیاست خارجی واشنگتن است. حمایت وی از اسرائیل بی چون و چرا نیست، اما تمرکزی هم بر مسائل بشردوستانه و حقوق فلسطینیان ندارد. در عوض، به نظر میرسد که او مشغول عمل به وعده انتخاباتی خود یعنی سیاست “اول آمریکا” و در اولویت قرار دادن منافع این کشور است.
به نظر میرسد ترامپ و ویتکاف به این مسائل سیاسی حساس اهمیتی نمیدهند. آنها فقط به دنبال بهترین توافق برای واشنگتن هستند. در واقع، این ممکن است عجیبترین بخش از کل ماجرا باشد. ترامپ با اقدامهای اسرائیل در غزه مخالف نیست و بهصراحت گفته که برای خاتمه جنگ، بهخصوص اکنون که آخرین گروگان آمریکایی آزاد شده، به اسرائیل فشار نخواهد آورد. دولت او احتمالاً به سرکوب دانشجویان معترض و چپگرایان منتقد اسرائیل نیز ادامه خواهد داد.
در دهههای اخیر، رئیسان جمهوری آمریکا تا حد زیادی توان هشدار در مورد زیادهرویهای اسرائیل را از دست دادهاند. با این حال، همانطور که ترامپ تصریح کرده، این رویکرد همیشه با اولویت دادن به منافع آمریکا سازگار نیست. اگر او این مسیر را ادامه دهد، ممکن است زمان آن فرارسیده باشد که این فرض را که اسرائیل از “اول آمریکا” مستثنی است، کنار بگذاریم.
منبع: ایرنا
ثبت دیدگاه