سوال بزرگ توافق غزه پس از 2 سال جنگ بی‌ثمر: چرا حالا؟
  • مهر 19, 1404 ساعت: ۱۱:۳۰
  • شناسه : 98966
    1
    نه تسلیم حماس، نه تضمین عدم حمله دوباره اسرائیل. چارچوب کلی این توافق از ماه‌ها پیش روی میز بود، اما چرا دو طرف به توافقی کمتر از اهداف حداکثری خود رضایت دادند؟ و چرا اکنون؟
    پ
    پ

    توافق آتش‌بس میان اسرائیل و حماس که مدت‌ها انتظار آن می‌رفت، هم‌اکنون در غزه اجرایی شده، دستاوردهای قابل‌توجهی برای هر دو طرف دارد. اسرائیل، باقی‌مانده گروگان‌های خود –  حدود ۲۰ نفر که گمان می‌رود زنده باشند – را همراه با اجساد دیگران بازمی‌گرداند. در مقابل، طبق گزارش‌ها، حدود دو هزار زندانی فلسطینی آزاد می‌شوند، جنگ دوساله اسرائیل علیه غزه پایان می‌یابد و نیروهای اسرائیلی از بخش‌های بزرگی از این سرزمین عقب‌نشینی خواهند کرد. دولت ترامپ نیز باید برای پیشبرد این توافق، اعتبار بگیرد.

    اما چارچوب کلی این توافق از ماه‌ها پیش روی میز بود. با پذیرش آن، هر دو طرف از خواسته‌های حداکثری خود چشم پوشیده‌اند. بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، وعده داده بود حماس را نابود کند، اما این گروه همچنان قدرتمندترین بازیگر در غزه است. در مقابل، حماس خواستار خروج کامل اسرائیل و تضمین عدم ازسرگیری عملیات‌های نظامی بود؛ دو مطالبه‌ای که درباره آن‌ها ابهام وجود دارد.

    چرا حالا؟

    پس چرا دو طرف به توافقی کمتر از اهداف حداکثری خود رضایت دادند؟ و چرا اکنون؟ بیایید از حماس آغاز کنیم؛ گروهی که مدت‌ها گروگان‌ها را به‌عنوان اهرم فشار نگه داشته بود. حماس در حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳، 250 نظامی و غیر نظامی اسرائیلی را اسیر کرد، زیرا می‌دانست اسرائیل برای بازگرداندن آن‌ها امتیازات بزرگی خواهد داد. در سال ۲۰۱۱، اسرائیل بیش از هزار زندانی – عمدتاً فلسطینی – را در برابر آزادی یک سرباز، گلعاد شالیت، که او نیز توسط حماس اسیر شده بود، آزاد کرد. علاوه بر مطالبه چنین امتیازات گسترده‌ای، رهبران حماس احتمالاً نگران بودند که با تحویل دادن همه گروگان‌ها، دست اسرائیل برای انجام حملات شدیدتر علیه غزه بازتر شود.

    بااین‌حال، به نوشته فارن پالیسی، گروگان‌ها به‌تدریج به تکیه‌گاهی سست برای حماس بدل شدند. هرچند سرنوشت آنان برای بسیاری از اسرائیلی‌ها دغدغه‌ای جدی بود، اما این مسئله هرگز مانع عملیات‌های نظامی اسرائیل نشد. اسرائیل همواره اولویت را به کشتن رهبران و نیروهای حماس می‌داد – از جمله تخریب تونل‌ها – حتی اگر جان گروگان‌ها به خطر می‌افتاد. پیشروی اخیر اسرائیل تا اعماق شهر غزه آخرین نشانه این واقعیت بود که گروگان‌ها عامل بازدارنده‌ای محسوب نمی‌شوند. اکنون با توافقی که با میانجی‌گری ایالات متحده حاصل شده، حماس می‌تواند از گروگان‌ها به‌عنوان نمادی از پیروزی بهره گیرد؛ اسرائیل را وادار به عقب‌نشینی کند و در عین حال شمار زیادی از زندانیان فلسطینی را آزاد کند.

    غزه

    حماس پس از دو سال نبرد با ماشین جنگی اسرائیل به‌شدت فرسوده شده است. اسرائیل بسیاری از رهبران ارشد این گروه، از جمله یحیی سنوار، طراح حمله ۷ اکتبر را کشته است؛ به‌گونه‌ای که هیچ کشوری برای رهبران حماس امن به نظر نمی‌رسد. اسرائیل در ژانویه اعلام کرد نزدیک به ۲۰ هزار جنگجوی حماس را کشته است. گرچه آمار دقیق محل اختلاف است، اما تلفات قطعاً سنگین بوده است. حماس نیروهای تازه‌ای جذب کرده، اما آنان آموزش‌ندیده و کم‌تجربه‌اند.

    تقریباً هیچ خانواده‌ای در غزه از جنگ در امان نمانده است. شمار قربانیان هفته گذشته از ۶۷ هزار نفر گذشت و خود غزه نیز ویران شده است. فلسطینیان مدت‌هاست خواهان پایان جنگ‌اند. در آستانه قحطی، بدون دسترسی به مراقبت‌های پزشکی و آواره از عملیات‌های پی‌درپی اسرائیل، هر روز ادامه جنگ برای آنان رنجی مضاعف بود. اکنون آن‌ها امید دارند که مواد غذایی و دارویی وارد غزه شود و روند بازسازی آغاز گردد.

    فرسایش ماشین جنگی و فشار خارجی

    اسرائیلی‌ها نیز از جنگی دو ساله و فرسایشی خسته‌اند. فراخوان مکرر نیروهای ذخیره خانواده‌ها و اقتصاد کشور را تحت فشار قرار داده است. اسرائیل می‌گوید ۴۶۶ سرباز خود را از دست داده؛ رقمی بالا در مقایسه با جنگ‌های پیشین در غزه. در یک نظرسنجی اخیر، دو‌سوم اسرائیلی‌ها از آتش‌بس حمایت کردند.

    هر دو طرف همچنین تحت فشار بین‌المللی قرار داشتند. در ماه ژوئیه، اتحادیه عرب از حماس خواست تا خلع سلاح شود و به حکومت خود در غزه پایان دهد و برای نخستین‌بار، حمله ۷ اکتبر را نیز محکوم کرد. کشورهای اروپایی بارها خواستار آتش‌بس شدند و عملیات‌های اسرائیل را مورد انتقاد قرار دادند؛ کانادا، فرانسه و بریتانیا نیز به‌طور رسمی کشور فلسطین را به رسمیت شناختند.

    اسرائیل معمولاً فشار اروپا را نادیده می‌گیرد، اما نمی‌توانست از کنار خواسته دونالد ترامپ بگذرد. رئیس‌جمهور آمریکا در قبال اسرائیل از قدرت سیاسی بالایی برخوردار است. اگر جو بایدن برای توافق به نتانیاهو فشار می‌آورد و او مقاومت می‌کرد، تقریباً همه جمهوری‌خواهان و شماری از دموکرات‌ها جانب نتانیاهو را می‌گرفتند. اما وقتی ترامپ چنین می‌کند، بیشتر دموکرات‌ها نیز موافق‌اند و او می‌تواند حزب خود را نیز با خود همراه کند. افزون بر این، ترامپ سیاست را به‌شدت شخصی می‌بیند و نتانیاهو می‌داند اگر او را نادیده بگیرد، ترامپ نه فراموش می‌کند و نه می‌بخشد. در موضوعاتی مانند سوریه و یمن، ترامپ مواضعی برخلاف اسرائیل اتخاذ کرده است.

    تضمین امنیتی ترامپ برای قطر نیز نقش مهمی ایفا می‌کند. ترامپ از حمله اسرائیل به قطر، متحد نزدیک ایالات متحده و کشوری که به‌طور فعال رئیس‌جمهور را با هدایایی چون یک جت لوکس ۷۴۷ مورد لطف قرار داده، خشمگین بود. با دادن تضمین امنیتی به قطر، ایالات متحده این کشور را به پناهگاهی برای اعضای حماس بدل کرده که اگر در غزه می‌ماندند، هدف اسرائیل قرار می‌گرفتند.

    ترامپ نتانیاهو آمریکا اسرائیل

    برای نتانیاهو، افزایش فشار واشنگتن پس از حمله به قطر به معنای فرارسیدن لحظه تصمیم‌گیری بود. علاوه بر خستگی عمومی و حمایت افکار عمومی از توافق برای بازگرداندن گروگان‌ها، ائتلاف خود او نیز پس از حکم دادگاه عالی اسرائیل در ژوئن، مبنی بر لزوم خدمت نظامی مردان یهودی ارتدوکس، در حال فروپاشی بود. مخالفت با ترامپ در جنگی که به‌طور فزاینده‌ای نامحبوب شده بود، برای نتانیاهو هم از نظر راهبردی و هم سیاسی پرخطر بود؛ و از آن‌جا که بیشتر اسرائیلی‌ها به اهمیت روابط قوی با آمریکا باور دارند، او می‌تواند فشار ترامپ را بهانه‌ای برای پایان دادن به جنگ بداند، بی‌آنکه اعتبار خود را نزد جناح راست اسرائیل از دست بدهد. نتانیاهو همچنین سیاستمداری کارکشته است و اکنون که اسرائیل وارد فصل انتخابات می‌شود، می‌تواند خود را مردی معرفی کند که حماس و حزب‌الله را در هم شکست و برنامه هسته‌ای ایران را عقب راند.

    حفظ آتش‌بس

    توافق کنونی دستاوردی مهم و گامی رو به جلو برای هر دو طرف محسوب می‌شود، اما حفظ آن دشوارتر خواهد بود. خبر خوب آن است که عواملی چون خستگی دو طرف و فشارهای عربی و اروپایی احتمالاً ادامه خواهند داشت. بااین‌حال، برخی عوامل دیگر تضمین‌شده نیستند. نتانیاهو ممکن است برای کسب امتیاز سیاسی در فصل انتخابات آتش‌بس را نقض کند، مثلاً با هدف قرار دادن یکی از رهبران حماس، یا در عمل به تعهدات ناخوشایند مانند آزادی برخی زندانیان فلسطینی تعلل ورزد. در سوی دیگر، حماس ممکن است بر این باور باشد که نمی‌تواند خطر از دست دادن کامل قدرت در غزه یا جایگاه خود به‌عنوان «جنبش اصلی مقاومت فلسطین» را بپذیرد.

    این شرایط بدان معناست که طرف‌های حامی آتش‌بس باید به‌طور مداوم با یکدیگر هماهنگ باشند و همه طرف‌ها را برای پایبندی به توافق تحت فشار بگذارند؛ و هم‌زمان به سمت گام‌های بلندپروازانه‌تری چون بازسازی غزه و پیشرفت به‌سوی تشکیل کشور فلسطین حرکت کند. بااین‌حال، ترامپ سیاستمداری غیرقابل پیش‌بینی است؛ ممکن است مواضعش تغییر کند، تمرکز خود را بر مسئله‌ای دیگر بگذارد یا فشار بر اسرائیل را کاهش دهد.

    در نهایت، این توافق نه پیروزی هیچ‌یک از طرفین، بلکه «وقفه‌ای شکننده» است که از دل خستگی، فشار و محاسبه سیاسی زاده شده است. دوام آن بیش از آنکه به متن توافق وابسته باشد، به اراده همه طرف‌ها، به‌ویژه واشنگتن، برای تبدیل این آتش‌بس شکننده به پایه‌ای برای صلحی پایدار بستگی دارد.

    منبع: اکوایران

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.