عبدالباری عطوان« تحلیلگر جهان عرب در مطلبی با اشاره به اینکه و ناگفتههای دیدار جنجال برانگیز زلنسکی با ترامپ بسیار بیشتر از ان چیزی است که منتشر شده است، نوشت: ترامپ که رئیسجمهور اوکراین را به کاخ سفید فراخوانده بود تا او را توبیخ کند، درست مثل رهبران عربی که با آنها ملاقات کرده بود، هرگز فکر نمیکرد که زلنسکی با شجاعتی غیرمنتظره به او پاسخ دهد و در مقابل دوربینهای شبکههای تلویزیونی با او مشاجره کند، قاطعانه از عذرخواهی خودداری کند و فوراً و بدون امضای توافقنامه تجاری در مورد سهم ایالات متحده از فلزات کمیاب اوکراین در ازای حمایت مالی و نظامی از طرف اوکراینی در جنگ علیه روسیه، ایالات متحده را ترک کند.
سه درس مهم وجود دارد که «رهبران» عرب میتوانند از این رویارویی بیسابقه با کاخ سفید بیاموزند، رویارویی که قطعاً وارد تاریخ سیاسی، نه فقط آمریکا، بلکه جهان خواهد شد:
اول: زانو زدن زیر پای رهبری آمریکا از ترس و وحشت، نوعی دیپلماسی و خویشتنداری نیست، بهویژه زمانی که این رهبری «خیابانی» و متکبر باشد، مانند رئیسجمهور ترامپ و قبل از او جورج بوش پسر، که هر دو «جمهوریخواه» هستند. مقابله، علیرغم تفاوت در موازنه قوا، فقط به گستاخی، توهین و باجگیری بیشتر منجر میشود.
دوم: هرکس که خواهان دریافت کمکهای آمریکا، چه نظامی و چه مالی، است، باید انتظار خضوع و ذلت را داشته باشد و بهای سنگینی از کرامت و امنیت خود بپردازد و در مقابل، امتیازات بزرگی بدهد که مهمترین آنها در مورد اعراب، پذیرش تسلیم شدن در برابر دشمن اسرائیلی و حمایت از جنگ نسلکشی است که در نوار غزه، کرانه باختری و جنوب لبنان به راه انداخته و کوچاندن دو میلیون شهروند غزهای و تبدیل نوار غزه به ریویرا یا سنگاپور، اما برای شهرکنشینان صهیونیست.
سوم: درس گرفتن از پاسخ سریع و متحد اروپا در حمایت از رئیسجمهور اوکراین در مواجهه با رئیسجمهور آمریکایی که رهبری جهان غرب را بر عهده دارد و کشورش در جنگ جهانی دوم ناجی آنها از نازیسم بود. همه رهبران اروپایی، و بالاتر از همه استرالیا، بریتانیا و کانادا، تسلیم نشدند و از توهین و تحقیر یک رهبر اروپایی که او را یکی از خود میدانند، چشمپوشی نکردند و به او میگویند حتی اگر اشتباه کنی، تنها نخواهی بود. در اینجا جایی برای بهانه و حساب و کتاب نیست، زیرا هیچ چیز بالاتر از کرامت ملی نیست.
بهای مقاومت در برابر تکبر آمریکا یا اسرائیل بسیار ارزانتر از بهای تسلیم شدن در برابر آن است. تمام ملتهایی که در برابر این تکبر ایستادگی و مقاومت کردند، در نهایت پیروز شدند، در ویتنام، افغانستان و عراق. و ما در یمن که با پاسخ موشکی و بمباران کشتیها و ناوهای هواپیمابر آمریکایی و حتی زیر و رو کردن تلآویو با موشکها و پهپادها بدون ترس، در همبستگی با مردممان در نوار غزه، با این تکبر مقابله کرد، الگو و امید داریم.
ترامپ در این رویارویی شکست خورد و زلنسکی پیروز نشد. بزرگترین برنده، شی جین پینگ، رهبر چین و ولادیمیر پوتین، رهبر روسیه هستند که از شادی و شماتت به ترامپ و زلنسکی، به ویژه از انفجار اختلافات ویرانگر در داخل اتحاد غربی اروپایی-آمریکایی، دستهای خود را به هم میمالند.
آمریکا رئیسجمهوری احمق، نادان و بازاری مثل ترامپ را به خود ندیده است و فکر نمیکنیم که شکست این تلهی «رکیکگویی» که برای رئیسجمهور اوکراین پهن کرد و نتایج کاملاً معکوس داد، آخرین سقوط او باشد. این رئیسجمهور، خدا را شکر، قبل از اینکه خطری برای متحدان غربیاش باشد، خطری برای کشورش است و سابقهای طولانی در فساد و مسائل اخلاقی دارد.
آمریکای «جدید» که این رئیسجمهور را انتخاب میکند و او را به کاخ سفید بازمیگرداند، از جنگهای نسلکشی در غزه، کرانه باختری، لبنان و یمن حمایت میکند، «مادر بمبها»ی ویرانگر را به رژیم اشغالگر ارائه میدهد و میراث خود در دفاع از عدالت، ارزشهای حقوق بشر و آزادیها را از بین میبرد، شایسته چنین رئیسجمهوری است.
آمریکا در جنگ اوکراین شکست خورد و به همین دلیل، ترامپ که به جیبش فکر میکند نه به عقلش، به اجبار به صلح با روسیه متوسل شده است تا خسارات را کاهش دهد و این به لطف بیاحتیاطی زلنسکی و پذیرش نقش «عروسک خیمه شببازی» در دستان آمریکا و دیگر کشورهای اروپایی است.
بعید نمیدانیم که «نبرد» خیابانی کاخ سفید بین ترامپ و زلنسکی، آغاز پایان هر دوی آنها، فروپاشی اردوگاه غرب، فروپاشی ناتو و ظهور سازمان «بریکس» ضد آن به رهبری دوجانبه چین و روسیه باشد.
منبع: شفقنا
ثبت دیدگاه