رویکرد دونالد ترامپ،رئیس جمهوری آمریکا نه تنها از نظر فکری بیانسجام است، بلکه برای هر نظم جهانی مبتنی بر همکاری، مرگبار محسوب میشود. در همین حال برخی بر این باورند که فروپاشی چنین «جهانیگرایی» حتی مطلوب است.
وولف در گزارش خود تاکید کرد که این دیدگاه که جهانی تحت سلطه قدرتهای بزرگ و غارتگر می تواند بهتر باشد، تصوری احمقانه است. با این حال، در حالی که حمایتگرایی ترامپ باید شکست بخورد، مرکانتیلیسم (تجارتگرایی) چینی نیز نباید پیروز این جنگ اقتصادی شود؛ چرا که این رویداد نیز مشکلات بزرگی را برای جهان ایجاد کرده است.
وولف در این گزارش خاطرنشان کرد که بحران مالی در جهان و در منطقه یورو که در سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۵ بسیار مورد بحث قرار گرفت، یکی از مشکلات اساسی است که در نتیجه عدم تعادل جهانی به وجود آمده است.
لازم به ذکر است که پس از این دوره این عدم تعادل کاهش داشته است، اما تصویر کلی آن تغییر نکرده است.
این گزارش افزود: سالهاست که برخی کشورها از جمله چین و آلمان بیشتر از آنچه وارد میکنند، صادرات دارند و در نتیجه مازاد تجاری دارند. در مقابل، آمریکا همیشه واردات بیشتری دارد و دچار کسری تجاری است. همین روند باعث شد که آمریکا بدهکار بزرگ جهانی شود.
برخی معتقددند که این موضوع اشکالی ندارد، چرا که آمریکا همیشه راههایی برای فرار از بازپرداخت بدهی (مثل تورم یا کاهش ارزش دلار) را دارد.
وولف در گزارش خود تصریح کرد: اما این دیدگاه سه ایراد اساسی دارد: نخست آن که این وضع باعث نارضایتی سیاسی در آمریکا شد و به انتخاب مجدد ترامپ به عنوان رئیس جمهوری کمک کرد. دوم این که کشورهایی مثل چین عمداً این مازاد تجاری را ایجاد میکنند تا قدرت اقتصادیشان بیشتر شود و سوم این که این کسری خارجی در آمریکا با بدهی داخلی دولت همراه است که خطر بحران مالی را افزایش می دهد.
چین نیز در این میان بیش از حد پسانداز و سرمایهگذاری دارد و خیلی کم هزینه میکند به طوری که مصرف خانوار در این کشور فقط ۳۹٪ از تولید ناخالص داخلی است. همین موضوع باعث شده تولید زیادی برای صادرات داشته باشد.
وولف در پایان گزارش خود اظهار داشت که نظام اقتصادی جهانیِ تحت رهبری آمریکا دیگر کارآمد نیست. جهان و به ویژه چین و اروپا باید به دنبال راهحلهای تازه برای تنظیم اقتصاد جهانی باشند.
منبع: ایرنا
ثبت دیدگاه