این روزنامه توضیح میدهد که این شهرک در حال حاضر تنها حدود صد نفر جمعیت دارد و مراحل اولیه ساخت و ساز برای محلههای جدید در حال انجام است.
در مصاحبههایی که در کانال کان ۱۱ پخش شد، ساکنان راضی و خوشبین به نظر میرسیدند، اگرچه یکی از آنها ابراز تردید کرد که ترامپ هرگز از آنجا بازدید کند و اظهار داشت که «سادگی مورد علاقه او نیست».
هاآرتص اشاره میکند که این شهرک فاقد تمام تجملات مورد علاقه ترامپ است. هیچ زمین گلف، سالن ضیافت، آسمانخراش یا پروژههای چند میلیارد دلاری وجود ندارد، به جز کتیبهای طلاکاری شده روی پلاک ورودی.
این روزنامه افزود که ثروت شخصی ترامپ «در محاسبات ارزشی ترامپ لحاظ نمیشود» زیرا رئیس جمهور آمریکا به جتهای مجلل ۷۴۷، مراسمهای مجلل و معاملات عظیمی که میلیاردها دلار برای ایالات متحده یا خانوادهاش درآمد ایجاد میکند، علاقهمند است.
هاآرتص معتقد است که این موضوع، مشکل اسرائیل تحت رهبری ترامپ را آشکار میکند، جایی که پول جایگاه محوری در سیاستهای او دارد، به ویژه پول خلیج فارس که میتواند سخاوتمندانه پرداخت کند.
این روزنامه توضیح میدهد که کشورهای خلیج فارس، در درجه اول عربستان سعودی، امارات متحده عربی و قطر، در جلب نظر ترامپ موفق بودهاند زیرا آنچه را او دوست دارد به او ارائه میدهند: هدایا، سرمایهگذاریها و معاملات.
این روزنامه ادامه میدهد که این کشورها، علیرغم تصویر مدرنیتهای که از خود نشان میدهند – با آسمانخراشها، قطارهای پرسرعت، شهرهای آیندهنگر و پروژههای هوش مصنوعی – فاقد دموکراسی، شفافیت و «جدایی دولت از خانواده حاکم» هستند که تصمیمگیری در مورد سرمایهگذاریهای عظیم را آسانتر و انعطافپذیرتر میکند.
هاآرتص این روزنامه به نمونههایی از این «هدایا» اشاره میکند، مانند هواپیمای لوکس اهدایی قطر برای استفاده آینده ترامپ به عنوان «ایر فورس وان»، سرمایهگذاری ۲ میلیارد دلاری ابوظبی در پروژه ارز دیجیتال خانواده ترامپ، تعهد عربستان سعودی برای خرید ۱۴۲ میلیارد دلار سلاح آمریکایی و افزایش تعهد سرمایهگذاری این کشور در ایالات متحده از ۶۰۰ میلیارد دلار به ۱ تریلیون دلار در جریان سفر اخیر «محمد بن سلمان»، ولیعهد عربستان سعودی به واشنگتن، علاوه بر موافقت ترامپ با فروش جنگندههای اف-۳۵ به ریاض.
هاآرتص توضیح میدهد که این معاملات صرفاً به دلایل اقتصادی نبوده، بلکه در خدمت نمایشی هستند که ترامپ و حاکمان خلیج فارس در آن سرآمد هستند.
این روزنامه میافزاید که اعلام این معاملات در جریان سفر ترامپ به خلیج فارس در ماه مه گذشته و سپس در جریان سفر بن سلمان به واشنگتن در این هفته، نشان دهنده علاقه هر دو طرف به «نمایش» به اندازه پول است، حتی اگر همه این معاملات در نهایت نهایی نشوند.
این روزنامه مینویسد که اسرائیل، با وجود ثروت نسبی خود، نمیتواند در این عرصه با کشورهای خلیج فارس رقابت کند. صندوق ثروت داخلی آن، «صندوق شهروندان اسرائیل»، در پایان سال ۲۰۲۴ کمتر از ۲ میلیارد دلار ارزش داشت و به صورت حرفهای مدیریت میشود و مانع از استفاده سیاستمداران از آن برای اهداف سیاسی میشود. در مقابل، عربستان سعودی صندوقی تقریباً ۹۵۰ میلیارد دلاری دارد که ولیعهد میتواند آزادانه آن را هدایت کند، در حالی که قطر صندوقی ۵۶۰ میلیارد دلاری دارد و امارات متحده عربی صندوقهایی با ارزش ترکیبی بیش از ۲.۵ تریلیون دلار دارد.
هاآرتص همچنین اشاره میکند که خرید سلاحهای آمریکایی توسط اسرائیل با خرید سلاحهای کشورهای خلیج فارس قابل مقایسه نیست. در طول پنج سال گذشته، عربستان سعودی با ۱۲ درصد بزرگترین خریدار سلاحهای آمریکایی بوده است و پس از آن قطر و سپس کویت قرار دارند، در حالی که اسرائیل تنها با ۳ درصد در رتبه یازدهم قرار دارد.
این روزنامه به اظهارات ترامپ در کنفرانس مطبوعاتی آوریل گذشته با «بنیامین نتانیاهو» اشاره میکند: «ما به اسرائیل کمک زیادی میکنیم. ما سالانه ۴ میلیارد دلار به آنها میدهیم. این مقدار زیادی است. تبریک میگویم.» که هاآرتص آن را به عنوان اشارهای به تفکر معاملهگرایانه ترامپ تفسیر کرد.
این روزنامه توضیح میدهد که اسرائیل در تلاش است تا یک توافق کمک ۲۰ ساله را تضمین کند که حمایت مداوم ایالات متحده را در زمانی که نفوذ سنتی آن در واشنگتن رو به کاهش است، تضمین کند. همچنین در تلاش است تا بخش بزرگتری از پروژههای تحقیق و توسعه مشترک را در بر بگیرد تا این کمکها برای اردوگاه «اول آمریکا» خوشایندتر شود.
با این حال، این روزنامه معتقد است که ترامپ «خواستار چیزهای بسیار بیشتری خواهد بود» و اسرائیل میداند که جایگاهش دیگر مانند گذشته محوری نیست.
هاآرتص گزارش خود را با این سوال به پایان میرساند که آیا رویکرد ترامپ مبتنی بر فساد و پارتیبازی است یا بخشی از سیاست «اول آمریکا» است یا ترکیبی از دیدگاه شخصی، تلاش برای کسب افتخار، تمایل به تغییر شکل منطقه و تلاش برای دریافت جایزه نوبل است.
این روزنامه استدلال میکند که شواهد نشان دهنده ترکیبی از «آمریکا، سود و غرور» است، که نشان میدهد ترامپ معتقد است که در حال دستیابی به دستاوردهای بزرگی برای ایالات متحده است و بنابراین مشکلی در دستیابی به «چیزی برای خودش در حاشیه» نمیبیند.
منبع: ایسنا





ثبت دیدگاه