در کل تاریخ آمریکا هیچ رئیس جمهوری در این کشور در مورد یک موضوع مهم سیاست خارجی آمریکا نظیر جنگ اوکراین، همچون دونالد ترامپ با افکار عمومی کشورش در تضاد نبوده است. هم ترامپ و هم افکار عمومی آمریکا با درگیر شدن این کشور در جنگ های خارجی مخالفت می کنند. هیچکدام مایل نیستند آمریکا بیش از این وارد کارزار جنگ های بیحاصل شود. با این حال، نقطه ای که دو طرف از یکدیگر فاصله می گیرند در مورد پایان بازی است. اینکه چه کسی می برد و کدام می بازد؟ پیامد این مساله برای منافع منطقه و کل جهان چیست؟ از منظر اخلاقی و ژئواستراتژیک، چه مسائلی در خطر هستند؟
این سوالات از کمترین اهمیتی برای ترامپ برخوردار نیستند. او به هیچ جنبه ای از رویدادی نظیر جنگ اوکراین توجه ندارد و فقط میخواهد آن را به هر قیمتی خاتمه دهد. او مدعی است که اهداف انساندوستانه را مد نظر دارد. اگر او بتواند به جنگ اوکراین خاتمه دهد، فارغ از اینکه اوکراین چه خساراتی در قالب جنگ دیده، ترامپ صرفا بهانه تازه ای پیدا می کند که بگوید من به یک جنگ دیگر خاتمه دادم و بهتر است جایزه صلح نوبل را بگیرم و جایگاهی هم وزن تئودور روزولت و هنری کسینجر داشته باشم!
این در حالی است که اغلب آمریکایی ها مایل به قضاوتهای سادهتر در مورد امر درست و غلط هستند. آن ها معتقدند که پایان جنگ اوکراین به شیوه کنونی می تواند برای جهان غرب و آمریکا نامناسب باشد. آن ها معتقدند هستند که روسیه نباید در میدان جنگ اوکراین پیروز شود. آن ها استدلال می کنند که روسیه پیشتر کریمه را در سال 2014 ضمیمه خاک خود کرده و البته که در موارد دیگر نظیر حمله به گرجستان در سال 2008 نیز نشان داده که موضع سختی دارد.
این در حالی است که هیچکدام از این موضوعات برای ترامپ مهم نیستند. ترامپ، عملا ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه را فردی قوی و باهوش خطاب می کند. وی در جراین دیدار با پوتین در آلاسکا، او را به مثابه یک قهرمانِ فاتح تحسین کرد. این در حالی است که ترامپ و جی دی ونس معاون وی در کاخ سفید پیشتر با بدترین الفاظ، ولادیمیر زیلنسکی رئیس جمهور اوکراین را در ماه فوریه تحقیر کردند.
مذاکرهکنندگان ترامپ در مساله اوکراین مخصوصا استیون ویتکاف، اولویت های ترامپ در قضیه جنگ اوکراین را دنبال می کنند. برخی گزارش ها حاکی از این هستند که ویتکاف به همتایان روسی خود توصیه کرده تا تملق ترامپ را بکنند و از این طریق زمینه را برای دیدارهای بیشترِ پوتین و ترامپ فراهم کنند. این در حالی است که اساسا نیاز به یکچنین تاکتیکی نیست زیرا ترامپ پیشتر رویکردهای خود که به نفع روسیه بوده اند را به همگان نشان داده است.
طرح اخیر ترامپ برای پایان دادن به جنگ اوکراین این کشور را وادار می کند تا نه تنها کریمه و دیگر بخش هایی که روسیه در سال 2014 اشغال کرده را به طور کامل واگذار کند بلکه بخش های قابل ملاحظهای از دونباس که روسیه قادر به فتح کامل آن نبوده را هم باید تسلیم کند. اوکراین همچنین باید میزان قوای مسلح و ظرفیت های خود در حوزه نظامی را هم محدود کند و متعهد شود که هیچگاه به دنبال عضویت در سازمان ناتو نخواهد بود.
کییف بارها این درخواست های روسیه را رد کرده و قویا خواستار عضویت در سازمان ناتو و اتحادیه اروپا بوده است. البته اروپا هم که اکنون خود را بیش از پیش با تهدید روسیه مواجه میبیند نمی خواهد با سازشکاری، درسهای تلخ جنگ جهانی دوم و دوران جنگ سرد را شاهد باشد.
آنچه که قرار است روسیه در ازای این همه امتیازات اوکراین به این کشور بدهد، چیزی جز این نیست که قول میدهد دیگر به اوکراین حمله نکند! البته که اوکراین دلایل خوبی دارد تا نسبت به این مساله بدبین باشد. ترامپ تمامی این مسائل را بهتر از هر فرد دیگری می داند با این حال، تاکید می کند که اوکراین باید تسلیم خواستههای روسیه شود. پوتین بار دیگر توانسته ترامپ و متحدانش در قدرت را علیه زیلنسکی بسیج کند.
ترامپ در جریان دیدار خود با زیلنسکی در ماه فوریه در کاخ سفید که با تحقیر رئیس جمهور اوکراین همراه بود، خطاب به وی گفت که شما هیچ کارتی برای رو کردن ندارید! منظور او از این مساله حمایت های مالی و نظامی و اطلاعاتی از اوکراین بود که رئیس جمهور آمریکا چند روز بعد دستور قطع این کمک ها برای چند روز را دارد. او اکنون هم می گوید که اگر اوکراین درخواست آتشبس وی را نپذیرد، زیلنسکی می تواند تا هر زمان که خواست به جنگیدن بدون حمایت واشینگتن ادامه دهد.
هم پوتین و هم ترامپ این تفکر را دارند که اروپا به حمایت جدی از اوکراین برنمی خیزد و همین مساله سبب میشود تا این کشور و مردم آن در نهایت تسلیم شوند. مضحک است که آمریکا خود را برای دویست و پنجاهمین سالگرد آزاد شدن از یوغ یک قدرت استعماری و جشن گرفتنِ این رویداد آماده می کند. در آن زمان این کشور هم هیچ کارتی برای رو کردن نداشت. آمریکا بر آن بود تا از استقلال و آزادی خود دفاع کند.
منبع: فرارو
ثبت دیدگاه