در گامی امیدوارکننده به سوی دیپلماسی، ایالات متحده و ایران از آوریل سال جاری، برای نخستین بار از زمان خروج یکجانبه رئیسجمهور دونالد ترامپ از برجام در سال ۲۰۱۸، مذاکرات جدی و در سطح بالا را درباره برنامه هستهای غیرنظامی ایران آغاز کردند.
دونالد ترامپ اخیراً در پستی نوشته است که «بر اساس توافق احتمالی ما هیچگونه غنیسازی اورانیوم را نخواهیم پذیرفت!» در پی این اظهار نظر، یک راهحل نوآورانه برای پل زدن بر این شکاف که میتواند منجر به پایان توافق شود، بهطور ناگهانی مطرح شده است. هنوز مشخص نیست که نخستینبار چه کسی این پیشنهاد را ارائه داده است.
عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران اعلام کرده که واسطههای عمانی پیشنهاداتی ارائه کردهاند که موانع موجود را برطرف کرده است. در مقابل، گزارشهای دیگر ایران را بهعنوان پیشنهاددهنده این ایده معرفی میکنند. برخی نیز معتقدند که این پیشنهاد ابتدا از سوی عمان مطرح شده و سپس با موافقت ایالات متحده روبهرو شده است.
کنسرسیوم هستهای؛ تنها راهحل آمریکا برای مهار غنیسازی ایران یا فریب جدید؟
ایده مطرحشده این است که ایران به همراه عربستان سعودی و امارات متحده عربی در یک کنسرسیوم غنیسازی هستهای عضویت پیدا کند. در برخی نسخهها، دیگر شرکای منطقهای نیز به این کنسرسیوم اضافه شدهاند. این طرح میتواند پارادوکسی را که ایالات متحده ایجاد کرده، حل کند؛ پارادوکسی که از یک سو درخواست برای کنار گذاشتن غنیسازی اورانیوم توسط ایران را مطرح میکند و از سوی دیگر ایران بر حق خود برای حفظ غنیسازی اورانیوم تاکید دارد.
در این مدل، اجزای فرآیند غنیسازی در کشورهای مختلف تقسیم خواهد شد، بهطوری که هر کشور بخشی از فرآیند را انجام داده و هیچکدام بهطور کامل بر تمام مراحل غنیسازی مسلط نخواهند بود. ایران میتواند اورانیوم غنیشده خود را حفظ کند، اما بهطور کامل قادر نخواهد بود که فرآیند غنیسازی را بهطور کامل در اختیار داشته باشد.
این طرح پتانسیل برآورده کردن دو هدف اصلی ایالات متحده و شرکای آن را دارد. از یک سو، یک کنسرسیوم منطقهای میتواند مانع از مشارکت ایران در فرآیند کامل غنیسازی اورانیوم شود که برای ایالات متحده یک اولویت است. از سوی دیگر، اعطای عضویت به عربستان سعودی در این کنسرسیوم میتواند نیاز محسوس این کشور به غنیسازی مستقل اورانیوم را کاهش دهد.
پیشنهاد کنسرسیوم هستهای؛ همکاری منطقهای برای اطمینان از برنامههای صلحآمیز
ایدهی کنسرسیوم هستهای قدمت طولانی تری دارد. باربارا اسلاوین، پژوهشگر برجسته در مرکز استیمسون، در اظهاراتی گفت که این پیشنهاد نخستینبار از سوی ایالات متحده به ایران به محمدرضا پهلوی ارائه شده بود. اغلب فراموش میشود که این ایالات متحده بود که ابتدا پیشنهاد داد ایران یک برنامه هستهای برای تولید انرژی توسعه دهد.
هنری کیسینجر، وزیر امور خارجه وقت، اعلام کرده بود که این برنامه «برای تأمین نیازهای فزاینده اقتصاد ایران و آزاد کردن ذخایر باقیمانده نفت برای صادرات» طراحی شده است. اسناد محرمانه شده نشان میدهند که دولت فورد «برنامههای ایران برای ساخت یک صنعت هستهای عظیم را تأیید کرده بود.»
فرانک فون هیپل، فیزیکدان دانشگاه پرینستون در اظهاراتی گفت که نسخههای متعددی از ایدهی کنسرسیوم هستهای وجود داشته است. ایران حتی پیش از این نیز به ایدههای اولیهای مشابه این پرداخته بود. در سال ۲۰۰۵، حسن روحانی، رئیس وقت هیئت مذاکرهکننده هستهای ایران، پیشنهاد داد که ایران فناوری غنیسازی خود را با سایر کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس به اشتراک بگذارد. همان سال، محمود احمدینژاد، رئیسجمهور وقت، در سخنرانی خود در سازمان ملل اظهار داشت که ایران «آماده است تا در اجرای برنامه غنیسازی اورانیوم در ایران، همکاری جدی با سایر کشورها داشته باشد.»
نسخهی مدرن این ایده مشابه پیشنهاد اولیهای است که فرانک فون هیپل و سید حسین موسویان، مذاکرهکننده هستهای پیشین ایران، در مقالهای در سال ۲۰۲۳ در بولتن دانشمندان هستهای مطرح کردند. آنها در این مقاله استدلال کردهاند که یک کنسرسیوم چندملیتی در خاورمیانه میتواند تضمین کند که اورانیوم تنها برای مقاصد صلحآمیز تولید شود.
فون هیپل میگوید که این ایده از کنسرسیوم غنیسازی یورنکو (URENCO) در سال ۱۹۷۱ بین آلمان، هلند و بریتانیا و همچنین کنسرسیوم ABAAAC میان برزیل و آرژانتین الهام گرفته شده است. در کنسرسیوم یورنکو، یک کشور سانتریفیوژها را تولید میکند، کشور دیگری سانتریفیوژهای نسل بعدی را طراحی میکند و کشور سوم میزبان مقر اصلی است.
وی تاکید می کند که مزیت این مدل این است که کنسرسیوم به متخصصان هستهای از هر کشور اجازه میدهد که «از تأسیسات یکدیگر بازدید کنند تا اطمینان حاصل کنند که فعالیتها صلحآمیز است.» او همچنین تاکید میکند که «تصمیماتی که ممکن است پیامدهای اشاعه هستهای داشته باشند، توسط دولتهای [شرکتکننده] اتخاذ میشود.»
نظارت دقیق عربستان سعودی، امارات و ایران نیز به آژانس بینالمللی انرژی اتمی کمک میکند تا از صلحآمیز بودن این برنامه اطمینان حاصل کند.
تغییرات مداوم در گزارشها؛ آیا ایران و آمریکا هرگز میتوانند به توافق واقعی دست یابند؟
سؤال اساسی همیشه حول این محور بوده که آیا ایران اجازه خواهد داشت که اورانیوم را در خاک خود غنیسازی کند یا خیر. این مسئله همچنان به قوت خود باقی است. موسویان تأکید دارد که مذاکرات هستهای با ایران زمانی شکست خوردهاند که حق این کشور بهعنوان یکی از امضاکنندگان پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) برای غنیسازی صلحآمیز اورانیوم نادیده گرفته شده است و در مقابل، زمانی که این حق به رسمیت شناخته شده، مذاکرات به موفقیت دست یافتهاند.
اکنون، سؤال محوری در جریان مذاکرات این است که آیا ایران همچنان مجاز به غنیسازی اورانیوم در خاک خود خواهد بود یا خیر. از زمان طرح موضوع کنسرسیوم، پاسخ به این پرسش بهطور مداوم در گزارشها دچار تغییرات شده است.
اولین گزارشها در تاریخ ۱۳ مه نشان میداد که ایران به غنیسازی اورانیوم ادامه خواهد داد، اما سقفی معادل ۳.۶۷٪ که برای برنامه انرژی هستهای ضروری است، را پذیرفته است. با این حال، چند روز بعد، گزارشها تغییر کردند. آکسیوس اعلام کرد که ایالات متحده خواستار انتقال تأسیسات غنیسازی به خارج از ایران است.
نیویورک تایمز نیز گزارش داد که سندی که ایالات متحده به ایران ارائه داده است «از ایران خواسته که تمام غنیسازی اورانیوم را متوقف کند.» تا دوم ژوئن، گزارشها دقیقتر شدند. آکسیوس گزارش داد که پیشنهاد ایالات متحده «غنیسازی محدود و کمسطح اورانیوم را در خاک ایران برای مدت زمانی که هنوز مشخص نیست، مجاز خواهد دانست.» در عین حال، رویترز همچنان گزارش میداد که ایالات متحده از ایران «درخواست کرده که به کنار گذاشتن غنیسازی اورانیوم متعهد شود.»
رویترز گزارش داد که به دلیل انکار حق غنیسازی، «ایران در حال تهیه پاسخ منفی به پیشنهاد ایالات متحده است.» روز بعد، آکسیوس گزارش داد که به گفته یک مقام ارشد ایرانی، «اگر کنسرسیوم در داخل خاک ایران فعالیت کند، ممکن است مورد توجه قرار گیرد. با این حال، اگر در خارج از مرزهای کشور مستقر باشد، قطعاً محکوم به شکست است.» طبق گزارش آکسیوس، « پیشنهاد به طور واضح مکانی که کنسرسیوم باید در آن قرار گیرد را تعریف نمیکند.» نیویورک تایمز نیز این نظر را تأیید کرد، اما افزود که «ایالات متحده گفته است که نمیتواند در ایران باشد.»
پیشنهاد جزیره خلیج فارس برای غنیسازی؛ آیا این طرح ممکن است؟
بخشی از سردرگمی قطعاً به این دلیل بود که سندی که ایالات متحده به ایران ارائه داده بود، متن کاملاً توسعهیافتهای نبود، بلکه شامل «ایدههای مقدماتی» بود که قرار بود در مذاکرات آینده مورد بحث قرار گیرند. علاوه بر این، مقامات ایرانی اظهار دارند که این پیشنهاد «در بسیاری از مسائل مهم بهطور مبهمی بیان شده است.» عباس عراقچی اشاره میکند که «بسیاری از مسائل… نامشخص هستند» و «چندین ابهام وجود دارد.» با این حال، بخشی از سردرگمی ممکن است ناشی از جزئیات گزارشها باشد.
بهطور کلی، قطعات مختلف اطلاعات کنار هم قرار گرفتهاند و الگوی روشنی را شکل میدهند که به نظر میرسد پارادوکس را حل میکند. گزارشهای مربوط به ادامه غنیسازی به گزارشهای مربوط به دوره انتقالی تعلق دارند، در حالی که گزارشهای مربوط به عدم غنیسازی به هدف نهایی اشاره دارند.
در تاریخ ۳ ژوئن، نیویورک تایمز گزارشی منتشر کرد که بهطور قابلتوجهی جلب توجه کرد. طبق این گزارش، در حالی که تأسیسات غنیسازی در کشورهای دیگر در حال ساخت بود، ایران ممکن است به غنیسازی سطح پایین خود ادامه دهد، اما این روند تا زمانی که تأسیسات جدید به بهرهبرداری برسند، ادامه خواهد داشت. با این حال، مسئله اصلی این است که ایران بهطور محتمل با پیوستن به کنسرسیومی که اجازه غنیسازی در خاک خود را نمیدهد، موافقت نخواهد کرد.
در واکنش به این چالش، فون هیپل، موسویان و همکارانش در دانشگاه پرینستون راهحل جالبی را پیشنهاد کردهاند؛ آنها به دنبال مدلهایی هستند که در آن ایران بتواند همچنان غنیسازی را انجام دهد، اما نه در خاک خود. طبق این طرح، ایران سانتریفیوژها را در داخل کشور ساخته و سپس آنها را به یک کشور شریک ارسال خواهد کرد، جایی که تکنسینهای ایرانی قادر خواهند بود بر این دستگاهها نظارت کنند و آنها را مدیریت نمایند.
یکی دیگر از راهحلهای مطرحشده که نخستینبار حدود یک دهه پیش توسط فون هیپل به عنوان ایدهای نوآورانه معرفی شد و اکنون گزارشها از در حال بررسی بودن آن حکایت دارند، ساخت تأسیسات غنیسازی اورانیوم بر روی یک جزیره در خلیج فارس است. در این طرح، ایران بر این نکته تأکید خواهد کرد که جزیره متعلق به آنهاست، در حالی که ایالات متحده میتواند بر این امر پافشاری کند که غنیسازی اورانیوم در خاک ایران صورت نمیگیرد. این در حالی است که ایران میتواند همچنان ادعا کند که این فعالیت در خاک خود انجام میشود، موضوعی که بهطور بالقوه میتواند به عنوان یک نقطهی کلیدی در مذاکرات مطرح گردد.
به نظر میرسد ایران با پیشنهادی که بر کنار گذاشتن حق غنیسازی خود تأکید دارد، مخالفت خواهد کرد. همانطور که باربارا اسلاوین تاکید کرد، این مخالفت به دلیل سوءظنهای عمیق و موجه ایران نسبت به قابلاعتماد بودن منابع خارجی است. علاوه بر این، همانطور که موسویان به من گفت، عدم اعطای این حق به ایران، که به تمامی کشورهای امضاکننده پیمان عدم گسترش سلاحهای هستهای (NPT) داده شده است، تحقیر به شمار میرود. توانایی مذاکره در خصوص این جزئیات در چارچوب کنسرسیوم به احتمال زیاد تعیینکننده خواهد بود که آیا این پیشنهاد میتواند به نجات مذاکرات منجر شود یا نه.
منبع: فرارو
ثبت دیدگاه