پیچ تاریخی و بحران رهبری؛ چرا دشمنی با غرب آسان‌تر شده است؟
  • مهر 2, 1404 ساعت: ۱۰:۳۰
  • شناسه : 98481
    0
    ورود پهپادهای روسی به لهستان یکی از جدی‌ترین نقض‌های حریم ناتو در تاریخ این پیمان به شمار می‌آید و هرچند اروپایی‌ها می‌توانند از عملکرد دفاعی خود آسوده‌خاطر باشند، اما باید بیشتر نگران این باشند که روسیه اصلاً جسارت چنین آزمونی را پیدا کرده است.
    پ
    پ

    در شب‌های نهم و دهم سپتامبر، زمانی که روسیه نزدیک به 20 پهپاد را وارد حریم هوایی لهستان کرد، ناتو نشان داد در سرنگون کردن اهداف دشمن کارآمد است. نیروهایی از آلمان، ایتالیا، هلند و لهستان به‌طور مشترک جنگنده، بالگرد، سامانه‌های موشکی و یک هواپیمای پیشرفته شناسایی را به کار گرفتند. چند پهپاد سنگین و کندرو منهدم شد و تلفات انسانی وجود نداشت. این حادثه یکی از جدی‌ترین نقض‌های حریم ناتو در تاریخ این پیمان به شمار می‌آید و هرچند اروپایی‌ها می‌توانند از عملکرد دفاعی خود آسوده‌خاطر باشند، اما باید بیشتر نگران این باشند که روسیه اصلاً جسارت چنین آزمونی را پیدا کرده است.

    کشورهای غربی در بازدارندگی از رقبای خود با چالش مواجه‌اند و دامنه تحریکات رو به افزایش است. رئیس‌جمهور آمریکا، دونالد ترامپ، با بی‌اعتنایی به اعتراض شدید رهبران اروپایی، این فرض را مطرح کرد که پهپادهای روسی «به اشتباه» وارد لهستان شده باشند. چند روز بعد هم یک پهپاد روسی وارد حریم رومانی شد و جنگنده‌های این کشور آن را تا زمان عبور از مرز اوکراین تعقیب کردند.

    همزمان، در نیم‌کره دیگر جهان، چین در هفته‌های اخیر کنترل خود را بر یک جزیره مورد مناقشه در دریای چین جنوبی تشدید کرده است. پکن اعلام کرد که در آب‌های اطراف صخره «اسکاربورو» یک منطقه دریایی حفاظت‌شده ایجاد می‌کند؛ جزیره‌ای کوچک اما بسیار راهبردی که باراک اوباما در سال ۲۰۱۶ به شی جین‌پینگ هشدار داده بود هرگونه تصرف آن می‌تواند واکنش نظامی آمریکا را در پی داشته باشد. در ۱۶ سپتامبر، کشتی‌های گشت چین اطراف صخره را محاصره کردند و با شلیک توپ آب‌پاش، یک نیروی گارد ساحلی فیلیپین – متحد واشنگتن – را زخمی کردند.

    لهستان

    «شمشیری تیز اما دستی لرزان»

    به نوشته نشریه اکونومیست،  کریس کرمیداس، سرهنگ بازنشسته آمریکایی و کارشناس اندیشکده «مرکز سیاست اروپا»، می‌گوید اگر در دوران جنگ سرد ۱۹ هواپیمای شوروی وارد آسمان ناتو می‌شد، «واکنش عظیمی» در پی داشت؛ پرنده‌های متجاوز ساقط می‌شدند و نمایش قدرت گسترده‌ای از سوی غرب آغاز می‌شد. به گفته او، روسیه امروز روی این شرط بسته است که غرب «شمشیری تیز اما دستی لرزان» دارد. دفاع اخیر ناتو از لهستان موفق بود اما هزینه‌ای سرسام‌آور داشت: موشک‌های میلیون‌دلاری برای نابودی پهپادهایی ۲۰هزار دلاری. برای بازداشتن پوتین، اروپا باید ریسک‌های بیشتری بپذیرد؛ از جمله توقیف کشتی‌های نفت‌کش روسیه یا تعهدات جسورانه‌تر در حمایت از اوکراین. به بیان دیگر، شجاعت سیاسی به اندازه تسلیحات پیشرفته اهمیت دارد؛ هرچند تسلیحات ضدپهپاد ارزان‌تر هم لازم است.

    با این حال، انسجام سیاسی ناتو با رفتار قلدرمآبانه ترامپ در قبال متحدان و زیر سؤال بردن تعهد آمریکا به دفاع جمعی تضعیف شده است. در عین حال، توان غرب برای دادن پاسخ قاطع، با تاکتیک‌های مبهم و قابل انکار روسیه فلج می‌شود؛ از جمله حملات پهپادی، سایبری یا عملیات‌های «منطقه خاکستری» همچون خرابکاری، ترور و حتی قطع عمدی کابل‌های اینترنت زیردریایی. به گفته کرمیداس: «در دوران جنگ سرد یک صفحه شطرنج داشتیم و می‌دانستیم مهره‌ها کجاست. امروز نه صفحه‌ای هست و نه قاعده‌ای.»

    ایالات متحده و متحدانش دهه‌ها را صرف تکمیل توان بازدارندگی علیه شوروی کردند. رهبران نظامی و سیاسی بر این اصل تکیه داشتند که جلوگیری از یک حمله پیش از وقوع بسیار آسان‌تر از مقابله با پیامدهای آن پس از وقوع است. «بازدارندگی از راه تنبیه» متکی بر تهدیدی معتبر برای تحمیل هزینه‌های سنگین به مهاجم بود؛ در جنگ سرد این تهدید تا سطح نابودی هسته‌ای متقابل پیش می‌رفت.

    «بازدارندگی از راه انکار» نیز به استفاده از قدرت فیزیکی برای ناکام‌سازی دشمن متکی بود. قدرت آتش آمریکا هرگونه حمله به خاک این کشور را غیرقابل تصور می‌کرد و متحدان هم تحت پوشش «بازدارندگی گسترده» قرار داشتند؛ چه با استقرار تسلیحات هسته‌ای آمریکا در خاکشان و چه با چتر هسته‌ای تئوریک واشنگتن. البته برخی رهبران قانع نمی‌شدند؛ شارل دوگل، رئیس‌جمهور فرانسه، پرسید آیا آمریکا حاضر است «نیویورک را با پاریس معاوضه کند»؟ به این معنا که آیا برای انتقام از حمله شوروی به فرانسه، جنگ هسته‌ای جهانی را به جان می‌خرد یا نه. برخی رهبران هم امید داشتند حضور نیروهای آمریکایی در کشورشان نقش «مین انسانی» را داشته باشد؛ به این معنا که اگر خون سربازان آمریکایی ریخته شود، ابرقدرت ناگزیر به واکنش سریع خواهد بود.

    اوکراین

    اوریانا اسکایلار ماسترو، استاد دانشگاه استنفورد، می‌گوید در دوران جنگ سرد، آمریکا و شوروی تلاش چشمگیری برای مهار خطرها می‌کردند؛ حتی تماس‌های محرمانه برقرار می‌کردند تا مثلاً حملات هوایی آمریکا مشاوران شوروی در ویتنام را هدف نگیرد. اما امروز رقابت دو قطبی جای خود را به نظمی آشفته‌تر داده است. چین با حملات سایبری یا تهدیدهای فضایی امنیت ملی آمریکا را هدف می‌گیرد و از آنجا که این اقدامات «قابل انکار و برگشت‌پذیر» هستند، بازدارندگی دشوارتر می‌شود.

    سیاست‌های نهیلیستی ترامپ

    در این میان، متحدان نسبت به پایبندی آمریکا به تعهداتش تردید دارند؛ امری که پیش از ترامپ هم وجود داشت. کتابی با عنوان «مرز ناآرام» نوشته یاکوب گریگیل و وس میچل (۲۰۱۷) نشان می‌دهد که حتی باراک اوباما نیز نسبت به مداخلات جهانی بدبین بود. او در ۲۰۱۴ زمانی که روسیه به اوکراین حمله و کریمه را ضمیمه کرد، مداخله نکرد و آن را نزاعی منطقه‌ای و بی‌ارتباط با منافع حیاتی آمریکا دانست. همین امر باعث شد متحدان، از اروپای شرقی تا خلیج فارس و ژاپن به بازسازی توان نظامی خود روی آورند.

    با این حال، اوباما به‌رغم واقع‌گرایی بی‌پرده‌اش، اتحادها را منبعی برای قدرت آمریکا می‌دانست. اما فلسفه «اول آمریکا»ی ترامپ، به گفته بسیاری، گرایشی به مراتب نیهیلیستی‌تر است. آمریکا در خاک خود همچنان قدرتی هراس‌انگیز است، اما دشمنان متقاعد شده‌اند که فرصت شکاف انداختن در جبهه غرب فراهم شده است و بازدارندگی از آن‌ها آسان نخواهد بود.

    منبع: اکوایران

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.