«قلدر نباش. احمق نباش!»، این را دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، در نامهای در سال ۲۰۱۹ به رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، نوشت. شاید هنوز بحث بر سر این باشد که اردوغان تا چه اندازه سختگیر یا انعطافپذیر است، اما بیشک او احمق نیست. در واقع، او مهارت خود در بازیدادن ترامپ را ثابت کرده است. مدت کوتاهی پس از دریافت نامه کاخ سفید (که به گزارشها، آن را نمایشی به سطل زباله انداخت)، اردوغان توانست واشنگتن را وادار کند تا مداخله نظامی ترکیه در سوریه علیه متحدان کرد آمریکا
در ۲۵ سپتامبر، رهبر ترکیه دوباره به کاخ سفید بازگشت تا با «دوست ارزشمند» خود، ترامپ، معاملات ژئوپولیتیک بیشتری انجام دهد. اما واقعیت این است که دستاورد اندک گفتوگوها نشان میدهد که ایالات متحده و ترکیه تا چه حد از هم فاصله گرفتهاند. شیمی شخصی میان ترامپ و اردوغان، دو رهبر مقتدر با شهرت در معاملهگری و بدهبستان، اوضاع را کمی بهتر میکند، اما فقط کمی.

واقعیت این است که مشکلات در روابط آمریکا و ترکیه عمیق و ساختاریاند و فرصتهای گشایش بسیار اندک. افزون بر آن، سطح اهمیت این روابط دیگر آنقدر بالا نیست، و روابط دو کشور بهمراتب کسلکنندهتر از دوران نخست ریاستجمهوری ترامپ شده است. نتیجه اینکه هر دو طرف ترجیح میدهند صرفاً یک عکس یادگاری داشته باشند و هر امتیاز کوچکی را که میتوانند به جیب بزنند.
بازگشت ترامپ به قدرت در آنکارا بهعنوان یک فرصت مورد استقبال قرار گرفته است. از همان ابتدا، اطرافیان اردوغان بر این باور بودند که دولت آمریکا پذیرای منافع ترکیه است. وقتی ابتکار ترامپ برای نزدیکی به مسکو به ازسرگیری مذاکرات روسیه و اوکراین در استانبول منجر شد، مفسران ترک آن را نشانهای از جایگاه او بهعنوان بازیگری پرنفوذ در سیاست جهانی دانستند. پس از سقوط بشار اسد که موقعیت ترکیه در سوریه را تقویت کرد، رهبران آنکارا بر این باورند که کارتهای بیشتری در تعامل با دولت ترامپ در دست دارند. اکنون ترکیه امیدوار است که در طرحهای تازه ترامپ برای توافق پس از جنگ در غزه هم نقشی ایفا کند.
تلاش برای پرورش روابط با واشنگتن در چارچوب تلاش گستردهتر ترکیه برای تحکیم روابط با غرب صورت میگیرد. بله، اردوغان در اوت در اجلاس سازمان همکاری شانگهای در چین حاضر شد و در اکتبر ۲۰۲۴ در نشست بریکس+ در روسیه شرکت کرد.

اما در عین حال، ترکیه گامهایی برای تقویت روابط راهبردی با اروپا برداشته است. آنکارا بارها از آمادگی خود برای کمک به «ائتلاف علاقمندان» سخن گفته است؛ گروهی به محوریت فرانسه و بریتانیا با هدف اعزام نیروی اعزامی به اوکراین در صورت برقراری آتشبس.
در همین راستا، آنکارا مشتاق مشارکت در تلاشهای موجود ناتو برای مهار روسیه بوده است. نیروی هوایی ترکیه اخیراً یک هواپیمای هشدار زودهنگام و کنترل هوابرد E-7T (صلحعقاب) را به لیتوانی اعزام کرد؛ بخشی از پاسخ ناتو به افزایش نقضهای پهپادی و پروازی روسیه در جناح شرقی این ائتلاف. افزون بر این، ترکیه برای پیوستن به طرح «اقدام امنیتی برای اروپا» (SAFE) درخواست داده است؛ طرحی به ارزش ۱۵۰ میلیارد یورو (۱۷۶ میلیارد دلار) که کمیسیون اروپا پیشنهاد کرده تا خریدهای مشترک نظامی را در درون اتحادیه اروپا و احتمالاً میان شرکای خارجی آن تشویق کند.
در نهایت، ترکیه همچنان پیگیر بهروزرسانی اتحادیه گمرکی موجود میان اتحادیه اروپا و ترکیه است تا خدمات و مناقصات عمومی را نیز شامل شود. با توجه به اینکه هم اروپا و هم ترکیه زیر فشار تعرفههای ترامپ و گسترش اقتصادی چین قرار گرفتهاند، تعمیق یکپارچگی اقتصادی معنای زیادی دارد.
بخش آمریکایی ماجرا هم وجود دارد، که به قبل از ترامپ برمیگردد. تهاجم روسیه به اوکراین باعث شد جایگاه ژئوپولیتیک ترکیه در دو سوی آتلانتیک بالا برود و اردوغان همچنان مشتاق بهرهبرداری از این فضاست. در سال ۲۰۲۴، ترکیه با دولت بایدن به توافقی دست یافت تا ناوگان موجود جنگندههای F-16 خود را مدرنسازی کند و ۴۰ فروند هواپیمای دیگر نیز خریداری کند. اگرچه بخش مدرنسازی کنار گذاشته شد، بقیه قرارداد همچنان در حال اجراست. این معامله در ازای موافقت آنکارا با پیوستن فنلاند و سوئد به ناتو به دست آمد. اکنون با وجود نگرانیهای آمریکا از اینکه مالکیت سامانه پدافندی روسی S-400 توسط ترکیه امنیت این هواپیماها را به خطر بیندازد، اردوغان امیدوار است که بتواند جنگندههای F-35 نیز خریداری کند.
اما نه رابطه نزدیک اردوغان با ترامپ و نه تلاشهایش برای جلب نظر غرب (یا آنچه از آن باقی مانده) کافی نیست تا آشتی واقعی میان ترکیه و آمریکا ایجاد کند.
نخست، شواهد اندکی وجود دارد که ترکیه و آمریکا بتوانند در موضوع غزه همراستا شوند. اردوغان پس از دیدار با ترامپ تأکید کرد که مقامهای ترک با ترامپ به تفاهم مشترکی رسیدهاند، اما ترامپ این را تأیید نکرد. هنوز پرسشهای بیپاسخ زیادی باقی مانده است؛ از جمله اینکه آیا بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، و حماس با آخرین مجموعه پیشنهادهای استیو ویتکاف، فرستاده ترامپ، موافق هستند یا نه. در نهایت، نقش دقیق ترکیه پس از یک آتشبس احتمالی همچنان نامشخص است: اسرائیل نسبت به مشارکت ترکیه بدبین است و آنکارا نیز شاید ناراضی باشد اگر در جایگاهی پایینتر از کشورهای خلیج فارس قرار بگیرد.
دوم، ترکیه روابط انرژی خود با روسیه را قطع نخواهد کرد تا به سمت آمریکا بچرخد؛ یکی از خواستههای اصلی ترامپ. درست است که شرکت دولتی بوتاش (BOTAS) پیش از سفر اردوغان، یک قرارداد ۲۰ ساله برای خرید گاز طبیعی مایع (LNG) از آمریکا امضا کرد. اما حجم سالانه این قرارداد تنها ۴ میلیارد مترمکعب است، تقریباً یکپنجم گازی که ترکیه هر ساله از روسیه از طریق خطوط لوله ترکاستریم و بلواستریم وارد میکند. مانند سایر قراردادهای بوتاش، توافق LNG با آمریکا بیشتر بهعنوان بیمهای در برابر اختلالات آینده و نوسانات قیمت است، نه جایگزینی برای حجم واردات از روسیه.

افزون بر این، ترکیه هنوز از جاهطلبی دیرینه خود برای فروش مجدد گاز روسیه به مشتریان دیگر در اروپا دست برنداشته است. شرکتهای ترکیه پیشتر با خرید نفت خام از روسیه و فروش محصولات پالایششده آن به کشورهای اتحادیه اروپا سود زیادی به دست آوردهاند. همه اینها باعث میشود خواسته ترامپ برای ترک روسیه دشوار باشد.
همین وضعیت در مورد یادداشت تفاهم در زمینه انرژی هستهای غیرنظامی که در جریان دیدار اردوغان از کاخ سفید امضا شد هم صدق میکند. هرچند آمریکا مایل است سهمی از بازار انرژی ترکیه داشته باشد، واقعیت این است که تنها نیروگاه هستهای موجود ترکیه، آککویو، توسط یکی از شرکتهای تابعه روساتم روسیه ساخته و اداره میشود و قرار است تا سال ۲۰۲۸ وارد مدار شود. پیشرفت در هر نیروگاه جدیدی که توسط آمریکا ساخته شود کند خواهد بود و تردید درباره تأمین مالی و قیمت انرژی بهراحتی میتواند پروژه را پیش از آنکه از نظر اقتصادی توجیهپذیر شود، از مسیر خارج کند.
سوم، با وجود لحن خوشبینانه و اشارههای ترامپ به اینکه ترکیه شاید بتواند F-35 بخرد، گفتوگوهای او با اردوغان دستاورد کمی در این زمینه داشت. موانع ساختاری همچنان باقی است، از جمله تحریمهای آمریکا علیه ترکیه به دلیل خرید موشکهای S-400 روسی. در کنگره آمریکا نیز حمایت کافی برای از سرگیری همکاری با سازمان خرید تسلیحات ترکیه وجود ندارد.
اشارات حسننیت اردوغان مانند کاهش برخی تعرفهها بر واردات آمریکا و گزارشها درباره پیشنهاد خرید صدها هواپیمای بوئینگ شاید بر ترامپ اثر بگذارد، اما قانونگذاران کنگره را راضی نخواهد کرد.
اما اگر هیچیک از امیدهای بزرگ برای این دیدار دوجانبه محقق نشود، شاید چندان اهمیتی نداشته باشد. ترکیه بهخوبی خود را با جهان چندقطبیای که با کاهش نفوذ آمریکا تعریف میشود، وفق داده است. برای اردوغان، بزرگترین دستاورد این سفر ایجاد این تصور بود که ترامپ از سرکوب او علیه حزب جمهوریخواه خلق (حزب اصلی اپوزیسیون) حمایت میکند. بااینحال، حرکت اقتدارگرایانه اردوغان در هر صورت رخ میداد.
بهطور خلاصه، ایالات متحده و ترکیه دیگر به اندازه گذشته به یکدیگر نیاز ندارند. آنکارا دیگر به حمایت آمریکا علیه روسیه مانند دوران جنگ سرد احتیاج ندارد. واشنگتن هم دیگر روی ترکیه برای مهار روسیه یا بهعنوان شریکی در خاورمیانه حساب باز نمیکند. ترامپ شاید بخواهد حمایت ترکیه را برای تحقق برخی از اهداف (همیشه در حال تغییر) خود در منطقه جلب کند، اما او شرکای زیادی در همسایگی دارد. در نتیجه، هر دو طرف میتوانند با ابهام زندگی کنند، هر زمان منافعشان همپوشانی داشت با هم همکاری کنند و در جاهایی که توافق ندارند، بر سر اختلاف باقی بمانند.
منبع: اکوایران به نقل از فارن پالسی





ثبت دیدگاه