دلیل اصلی اینکه اقتصاددان برجسته دانشگاه هاروارد، «جان کنت گیلبریت» اغلب به عنوان اقتصاددان سیاسی شناخته می شود را می توان با مطالعه کتاب معروف او با نامِ «فرهنگِ رضایت» متوجه شد. ایده اصلی وی در کتاب مذکور توضیح می دهد که چرا اقدامات ترامپ رئیس جمهور آمریکا که تا حد زیادی آمریکا را با چالش رو به رو کرده، حمایت عمومی از وی را از بین نبرده است و به طور خاص، این حمایت به زیرِ 39 درصد سقوط نکرده است.
در آمریکا، طبقات راضی و دارا از هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه استقبال می کنند. آن ها بخش اعظم جمعیت آمریکا را نمایندگی نمی کنند زیرا نیمی از آمریکایی ها یا فقیر و یا نزدیک به موقعیت فقر قرار دارند. طبقات راضی در آمریکا عموما جمعیتی را دربرمی گیرند که از منظر اقتصادی و سیاسی ذینفوذ هستند و از سیاست هایی حمایت می کنند که منافع آنها را تامین می کنند.
آن ها صرفا راحتی خود را مد نظر دارند حتی اگر قرار باشد دیگران آسیب ببینند. طبقات راضی و برخوردار در آمریکا دربرگیرنده گروه هایی نظیر ابرثروتمندان و همچنین: مدیران، افراد فعال در کسب و کارهای پیشرو و حرفهای، و طبقات کارگری ثروتمندتر می شود. اضافه بر این ها، میزان مشارکت آن ها در انتخاباتهای مختلف نیز از فقرا به مراتب بیشتر است.
قبل از ترامپ، طبقه برخوردار و راضی در آمریکا، که شامل اعضای کنگره می شد به خوبی کار می کرد به نحوی که آن ها مانع از افزایش حداقل دستمزد کارگران می شدند. در نتیجه این رویکرد آن ها، حقوق هر ساعت کار روی عدد 7.25 دلار ثابت مانده بود. در مورد مزایای امنیت اجتماعی شاهد ثابت ماندن سیاست ها و منابع برای چیزی در حدود 40 سال بودیم. علی رغم دیدگاه افکار عمومی که حامی توسعه شبکه امنیت اجتماعی هستند، طبقات برخوردار و راضی به دنبال حفظ وضعیت موجود هستند و نمی خواهند سیاست هایی نظیر عدم پرداخت حقوق در دوره مرخصی درمانی یا مرخصی بارداری و زایمان و همچنین پرداخت یارانه برای مسائل درمانی کودکان، رنگ واقعیت به خود بگیرد. کشورهای اروپای غربی، همگی شبکه امنیت اجتماعی به مراتب قوی تری در قیاس با آمریکا دارند.
طبیعی است که طبقات برخوردار و راضی در آمریکا از سیاست های ناامیدکننده ترامپ در حوزه های گوناگون چندان ناراضی نیستند و یا از آن ها آسیب نمیبینند. بسیاری از اقدامات ترامپ در حوزه تغییرات اقلیمی و یا برخورد با مهاجران و همچنین تعمیق همکاری با مجتمع های نظامی و صنعتی، تاثیر چندانی بر طبقات برخوردار و کسب و کارهای آن ها و یا کلیت زندگیشان ندارد. حتی بیراه نیست اگر بگوییم برخی از سیاست های دولت ترامپ، برای این طبقات حامل سود و منفعت نیز است.
دیگر اقدامات ترامپ که بسیاری از آن ها غیرقانونی و فاقد مجوز از کنگره آمریکا هستند نیز این طبقه را خوشحال و خشنود می کنند. آن ها از مالیات پایین برای افراد با درآمد بالا و همچنین کسب و کارهای مختلف حمایت میکنند. بسیاری از صنایع خدماتی اکنون با کاهش 15 درصدی مالیات های خود رو به رو هستند. رشد بازار سهام آمریکا نیز بر رضایت طبقات برخوردار در این کشور می افزاید.
اقدامات ترامپ در قطع بودجه بسیاری از نهادهای دولتی نظیر آژانس کمک های خارجی آمریکا، زندگی میلیونها انسان را که به صورت روزانه به این کمک ها وابسته هستند، تحت تاثیر قرار می دهد با این حال، تاثیری بر طبقات راضی و برخوردار در آمریکا ندارد. لازم به گفتن نیست که طبقات برخوردار در آمریکا به هیچ عنوان اهمیت نمیدهند که چه بر سر هموطنانشان می آید.
نگاه به جهان از منظر طبقات برخوردار سبب می شود تا افراد رویکردهای کوتهبینانه ای پیدا کنند و یا در زمینه سرمایهگذاری روی کالاهای عمومی با کاهش چشمگیر رو به رو شویم و میزان شکاف طبقاتی نیز بیش از پیش تعمیق شود. نابرابری همچنین ناشی از پول درآوردن از پول است. موضوعی که افراد عادی در جامعه را ضعیفتر می کند.
در این نقطه این سوال مطرح می شود که ترامپ با چه اقداماتی احتمالا زمینه نارضایتی طبقات برخوردار و پولدار در آمریکا را از خود فراهم خواهد کرد؟ چه زمان آن ها علیه ترامپ خواهند خروشید و فریاد می زنند: دیگر بس است! در پاسخ به این سوال باید گفت که وقتی: تورم و رکورد جدی شود، جنگ تعرفه ای موجب بیثباتی اقتصادی شود و یا دولت آمریکا به جنگ های خارجی بی پروا دست بزند و موجب سقوط بازار سهام گردد و فساد گسترش پیدا کند و هرج و مرج غالب گردد، به احتمال زیاد طبقات برخوردار در آمریکا نیز بر علیه ترامپ و جنون وی به پا می خیزند.
در سال 1974، جمهوریخواهان به این جمعبندی رسیدند که زمان رفتنِ ریچارد نیکسون فرارسیده است. این در حالی بود که او در انتخابات ریاست جمهوری سال 1972 آمریکا، پیروزی بزرگی کسب کرده بود و میزان رضایت عمومی از او هم در سطح 60 درصد بود. او دیگر از نگاه بسیاری از دلالان قدرت، فردی مفید و به درد بخور به نظر نمی رسید.
ظلم و خیانت های ترامپ، نقض صریح قوانین توسط وی، و موضع گیریهای تهاجمی و توهینآمیز او، همه و همه همان مسیر خروج تحقیرآمیز ترامپ از قدرت را تسهیل و تضمین می کنند. تاریخ نشان داده که انزجار و ترسهای نهفته نخبگانِ قدرت اغلب با خشم و قلدوری به فضای عمومی و سیاسی وارد شده است. از این رو، همراه باشید! هنوز چیزهای بدترِ دیگری نیز از ترامپ وجود دارند که خیلی زود روی صحنه خواهند رفت…
منبع: فرارو





ثبت دیدگاه