چگونه بازیگران مخرب زیر میز دیپلماسی با ایران زدند/ ضرورت تغییر فرمان واشنگتن
  • تیر 26, 1404 ساعت: ۲۰:۰۹
  • شناسه : 96824
    1
    «سیاستگذاران آمریکایی باید مراقب بازیگرانی باشند که ممکن است تلاش کنند مذاکرات حیاتی با ایران و اسرائیل را خراب کنند و در مقابل آن‌ها مقابله کنند.»
    پ
    پ

    «نشنال اینترست» در گزارشی با این مقدمه نوشت: اجتناب از درگیری‌های غیرضروری برای پیشبرد امنیت آمریکا و همچنین حفظ رفاه و سلامت مردم این کشور حیاتی است. حتی جنگ‌های موفق نیز منابع را مصرف می‌کنند و توجه سیاستگذاران را که می‌توانستند روی نیازهای انسانی دیگر متمرکز شوند، به خود جلب می‌کنند. جنگ‌های ناموفق یا بی‌نتیجه مانند جنگ‌های عراق و افغانستان هزینه‌بر و غیرسازنده بوده‌اند. بنابراین، بسیاری از آمریکایی‌ها به تلاش برای حل اختلافات از طریق دیپلماسی و گفت‌وگو تمایل دارند.

    دلیل اعلام شده برای حملات اسرائیل که از ۱۳ ژوئن آغاز شد، جلوگیری از دستیابی ایران به بمب هسته‌ای بود. مقامات اسرائیلی ادعا کردند ایران تنها چند روز با تهیه مواد لازم برای ساخت سلاح فاصله دارد. این ادعا برخلاف نظر جمع‌بندی شده سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا بود که قبلاً نتیجه گرفته بودند ایران تا این حد به ساخت سلاح هسته‌ای نزدیک نیست و حتی معلوم نبود ایران تصمیم به ساخت آن گرفته باشد. دونالد ترامپ به خوبی از چنین احساساتی آگاه بود. از آغاز کمپین موفق خود در سال ۲۰۱۵، او رقبای سیاسی‌اش را به دلیل حمایت از درگیری‌های بی‌فایده سرزنش می‌کرد و به توانایی خود برای اجتناب از آن‌ها از طریق توافق‌های دوجانبه و دیپلماسی شخصی‌محور افتخار می‌کرد؛ مثلاً نامه‌های «زیبایی» که با کیم جونگ‌اون رهبر کره شمالی رد و بدل کرده بود.

    متأسفانه، چندین تلاش اخیر آمریکا برای رسیدن به توافق با دشمنان دیرینه یا ترغیب دشمنان سرسخت به مصالحه، توسط خرابکاران به شکست انجامیده است. ترامپ و دیگر مقامات آمریکایی باید این شکست‌ها را هنگام برنامه‌ریزی برای تلاش‌های دیپلماتیک آینده در نظر بگیرند.

    برنامه‌ریزی عملیات «شیر در حال طلوع» اسرائیل ممکن است بیش از یک سال در جریان بوده باشد، اما تصمیم به حمله به ایران، توافق هسته‌ای جدید آمریکا و ایران را به تأخیر انداخته است.

    اثرات کامل شکست دیپلماسی و روی آوردن به جنگ هنوز مشخص نیست. جنگ دوازده روزه میان اسرائیل، ایران و آمریکا صدها کشته و هزاران زخمی بر جای گذاشت. اگر آتش‌بس حفظ شود، ممکن است از مرگ و ویرانی‌های بیشتر جلوگیری شود. اما خطر تشدید و جنگ گسترده‌تر که فراتر از حملات دقیق به تأسیسات هسته‌ای باشد، همچنان وجود دارد.

    دلیل اعلام شده برای حملات اسرائیل که از ۱۳ ژوئن آغاز شد، جلوگیری از دستیابی ایران به بمب هسته‌ای بود. مقامات اسرائیلی ادعا کردند ایران تنها چند روز با تهیه مواد لازم برای ساخت سلاح فاصله دارد. این ادعا برخلاف نظر جمع‌بندی شده سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا بود که قبلاً نتیجه گرفته بودند ایران تا این حد به ساخت سلاح هسته‌ای نزدیک نیست و حتی معلوم نبود ایران تصمیم به ساخت آن گرفته باشد.

    اولین حملات اسرائیل تنها دو روز پیش از ششمین دور مذاکرات آمریکا و ایران در مسقط عمان رخ داد. نماینده ویژه استیو ویتکاف مأموریت داشت از طرف ترامپ توافق هسته‌ای حاصل کند. اما به جای اجازه دادن به مذاکرات برای ادامه روند، دولت اسرائیل تصمیم به حمله گرفت.

    اسرائیل تحت رهبری بنیامین نتانیاهو موضعی حداکثری نسبت به ایران اتخاذ کرده است. نتانیاهو همواره با هرگونه مذاکره مخالف بوده و اغلب خواستار حملات نظامی به تأسیسات هسته‌ای، زیرساخت‌های غیرنظامی یا رهبران ارشد ایران شده است.

    پس از اینکه دولت اوباما توافق جامع هسته‌ای ۲۰۱۵ را به نتیجه رساند، نتانیاهو با آن مخالفت کرد و حتی به لابی مستقیم با اعضای کنگره پرداخت. اکثر ناظران مستقل نتیجه گرفته‌اند که توافق ۲۰۱۵ توانسته بود توان ایران در ساخت سلاح هسته‌ای را محدود کند. این توافق منتقدانی هم داشت اما شورای امنیت سازمان ملل و اتحادیه اروپا آن را پذیرفته بودند. حتی پس از خروج آمریکا از توافق در ۲۰۱۸، ایران مدتی به مفاد توافق پایبند ماند.

    نقادانی مانند نتانیاهو هشدار داده‌اند که کاهش تحریم‌ها بدون سرنگونی «محور مقاومت» امکان ساخت بمب را از بین نمی‌برد. آن‌ها خواستار غنی‌سازی صفر بودند، در حالی که تهران حق برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز را حفظ کرده بود. خواسته‌های حداکثری باعث بن‌بست شدند و ادعاهایی که تهران با حسن نیت مذاکره نمی‌کند را ایجاد کردند. برخی تنها راه‌حل را تغییر رژیم دانستند.

    نتانیاهو و کابینه‌اش انتظار داشتند ترامپ از اهداف اسرائیل حمایت کند اما وقتی ترامپ تمایل به مذاکره دوجانبه با ایران نشان داد و تهدید کرد توافقی حاصل کند که اسرائیل مخالف آن است، غافلگیر شدند. ترامپ علاقه زیادی به کاهش تنش‌ها نشان داد و در مارس گفت: «ترجیح می‌دهم توافق کنم چون نمی‌خواهم به ایران آسیب بزنم. آن‌ها مردم خوبی هستند.» اما در مه، به ویتکاف دستور داد هیچ‌گونه غنی‌سازی پذیرفته نشود، دقیقاً موضعی که مذاکرات قبلی را مختل کرده بود.

    خرابکاران نگرانند که هر نوع مذاکره، حداکثر به یک توافق نیم‌بند منجر شود. آن‌ها همه یا هیچ چیز می‌خواهند. با توجه به این موارد اخیر، سیاستگذاران آمریکایی باید پیش‌بینی کنند که طرف‌های علاقه‌مند چگونه ممکن است برای خراب کردن مذاکرات و دیپلماسی عمل کنند. ترامپ بعداً اظهارات متناقضی درباره احتمال رسیدن به توافق داشت. کمی پس از آغاز حملات اسرائیل، در پستی در شبکه Truth Social نوشت: «ایران باید توافق کند، قبل از اینکه چیزی از برنامه هسته ای آنها باقی نماند.» اما در روزهای پس از حملات آمریکا به فردو، اصفهان و نطنز، او نسبت به مذاکرات ابراز تردید کرد: «فکر نمی‌کنم لازم باشد.» او افزود: «ممکن است توافق کنیم، اما برایم مهم نیست که توافقی باشد یا نه.»

    فعلاً گزینه نظامی جایگزین راه‌حل دیپلماتیک شده است. خرابکاران اغلب اهدافی حداکثری دارند. آن‌ها نگرانند که هر نوع مذاکره، حداکثر به یک توافق نیم‌بند منجر شود. آن‌ها همه چیز یا هیچ چیز می‌خواهند. با توجه به این موارد اخیر، سیاستگذاران آمریکایی باید پیش‌بینی کنند که طرف‌های علاقه‌مند چگونه ممکن است برای خراب کردن مذاکرات و دیپلماسی عمل کنند.

    اگر دولت ترامپ تصمیم دارد بیشتر به مذاکرات دو جانبه باشد یا حتی میانجی‌گری برخی را بپذیرد، باید ریسک‌ها را درک کند. نادیده گرفتن نگرانی‌های دیگر طرف‌های علاقه‌مند، توافق‌های دوجانبه را در معرض تخریب قرار می‌دهد. هر بازیگری که مذاکرات یا هر نوع توافقی را تهدیدی می‌داند که باید متوقف شود، خود تهدیدی برای دیپلماسی آمریکا و در نهایت منافع آمریکا است.

    اگر ترامپ مصمم به پایبندی به تعهد خود برای اجتناب از جنگ و برقراری صلح هستند، او و دیگران در دولتش باید برنامه‌ای داشته باشند که دیگر طرف‌های علاقه‌مند قادر یا مایل به ایفای نقش خرابکار نباشند.

    منبع: ایرنا

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.