نمایندگان کنگره پس از تعطیلات کوتاه، به واشنگتن بازگشتند. این تعطیلات دو هفتهای با تحولات عمدهای در خاورمیانه همزمان شد. ایالات متحده و ایران سه دور مذاکرات مستقیم درباره برنامه هستهای ایران برگزار کردهاند، اما وضعیت همچنان حساس است. گرچه این دیپلماسی تحولی مهم بهشمار میآید، اما رویکرد بیثبات دونالد ترامپ در سیاست خارجی، هرگونه پیشبینی درباره نتایج این لحظه را دشوار کرده است.
از ژانویه، قانونگذاران دموکرات و جمهوریخواه بهطور فعال کار کردهاند تا عناصر سیاست «فشار حداکثری» دولت ترامپ علیه ایران را به قانون تبدیل کنند. دولت ترامپ این سیاست را در یادداشت امنیت ملی مورخ ۳ فوریه ترسیم کرد که در آن چندین هدف برای آمریکا در قبال ایران تعیین شد.
با وجود علاقه گسترده به مساله ایران در سراسر کنگره، قانونگذاران تمایلی به سهیم شدن در مواضع تندروانه دولت ترامپ نشان ندادهاند. در این شرایط، ایران بهطور برجستهای در دستور کار قانونگذاری کنگره قرار گرفته است. اما با وجود علاقه گسترده به مساله ایران در سراسر کنگره، قانونگذاران تمایلی به سهیم شدن در مواضع تندروانه دولت ترامپ نشان ندادهاند. بهویژه، لایحهای که نماینده دوموکرات «جرد ماسکویتز» در فوریه ۲۰۲۵ معرفی کرد و در آن تأکید شده بود که «تمام گزینهها» باید برای مقابله با تهدیدات ایران علیه ایالات متحده، اسرائیل و متحدان مدنظر قرار گیرد، نتوانسته است توجه چندانی جلب کند.
سناتور «لیندزی گراهام» نماینده جمهوریخواه رهبری جناح تندرو سنا را بر عهده داشته، اما در آنجا نیز حمایت معنیداری برای هرگونه حمله مستقیم نظامی به ایران محدود بوده است. لوایحی که گراهام رهبری کرده که هر دو بهطور بالقوه حمایت از حملات مستقیم به ایران را مطرح میکنند، از زمان معرفی در ژانویه و فوریه گذشته از حمایت چندانی برخوردار نبوده است.
در عوض، قانونگذاران به دنبال راههای دیگری برای اعمال فشار بر ایران بودهاند. جلسه استماعی که کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان در ۱ آوریل برگزار کرد با عنوان «بازگشت به فشار حداکثری: مقابله جامع با فعالیتهای ایران» بهخوبی لحن این دستور کار را مشخص کرد.
در نتیجه، قانونگذاران به سمت هدف قرار دادن امور مالی ایران حرکت کردهاند، بهطوری که اکثر تلاشهایشان بر گسترش تحریمها متمرکز بوده است. از ۱۲ فوریه تا ۱ آوریل، حداقل یازده طرح قانونی جدید در کنگره معرفی شد که یا به دنبال گسترش تحریمها علیه ایران بودند یا دسترسی ایران به سرمایه مالی را هدف قرار میدادند.
علاوه بر این، کنگره بر آنچه تهدیدات منطقهای ناشی از ایران خوانده و در قالب آن ادعاهای بی پایه و اساس خود را درباره ایران تکرار میکند نیز تمرکز کرده است حضور منطقهای ایران موضوع بحثهای مهمی در جلسه استماع ۲۵ مارس کمیته منتخب اطلاعاتی سنا درباره تهدیدات جهانی بود و ایران موضوعی رایج در ارزیابی سالانه تهدیدات جامعه اطلاعاتی آمریکا در سال جاری است.
اعضای کنگره همچنین نگرانی خود را نسبت به توانایی ایران برای اعمال نفوذ در داخل ایالات متحده ابراز کردهاند. برای مثال، بخش قابل توجهی از هیاهوی کنگره درباره اعتراضات طرفدار فلسطین در دانشگاهها بر پایه ادعاهایی است که میگویند معترضان دانشجویی عوامل خارجی یا حداقل تحت حمایت ایران و دیگر بازیگران خارجی هستند. این ادعاها هم برای بیاعتبار کردن اعتراضات مطرح میشوند و هم برای ایجاد وحشت از توانایی ایران برای تهدید امنیت ملی آمریکا از درون.
گرچه کنگره رسماً با حمله مستقیم به ایران موافقت نکرده، اما قانونگذاران اشتیاق زیادی برای پیشبرد دستور کار «فشار حداکثری» ترامپ نشان دادهاند. لوایح قانونی برای اعمال تحریمها و فشارهای جدید بر دولت ایران جزو پرشمارترین طرحهای ارائهشده در مدت کوتاه فعالیت کنگره صد و نوزدهم بودهاند. چندین مورد از این لوایح قبلاً از کمیتههای مربوطه عبور کردهاند و زمینه را برای رأیگیری سراسری در صحن مهیا کردهاند. بدون تردید، ایران حوزهای نسبتاً آسان برای همکاری دوحزبی محسوب میشود.
در نتیجه، میتوان انتظار داشت که کنگره در ماههای آینده همچنان سیاستهای مشابه با دستور کار ترامپ در قبال ایران را دنبال کند؛ مگر اینکه تحولات جدیدی ناگهان رخ دهد و وضعیت کنونی را تغییر دهد.
منبع: ایرنا
ثبت دیدگاه