امپراتوری‌های نوین؛ ترامپ و رؤیای تقسیم جهان با چین و روسیه
  • خرداد 6, 1404 ساعت: ۹:۲۶
  • شناسه : 95276
    3
    اقدامات و اظهارنظرهای اخیر دوناللد ترامپ نشان می‌دهند که او ممکن است خواهان نوعی ترتیب باشد که در آن ایالات متحده، چین و روسیه هر یک بر حوزه نفوذ خود مسلط باشند.
    پ
    پ

    برای دونالد ترامپ، هر زمانی فرصت خوبی برای معامله است، اما اکنون بیش از همیشه، آن‌هم با رهبران چین و روسیه.

    هفته گذشته، آقای ترامپ گفت که خواهان عادی‌سازی روابط تجاری با روسیه است؛ اظهارنظری که به نظر می‌رسید فشار بر مسکو برای پایان‌دادن به جنگ با اوکراین را کاهش می‌دهد. او همچنین تلاش دارد پیامدهای جنگ تجاری جهانی خود را محدود کند، و از رهبر چین خواسته با او تماس بگیرد.

    ترامپ در گفت‌وگویی اخیر با مجله تایم گفت: «ما همه می‌خواهیم معامله کنیم، اما من مثل یک فروشگاه غول‌پیکر هستم. فروشگاهی عظیم و زیبا که همه می‌خواهند در آن خرید کنند.»

    بازگشت به سبک حکمرانی امپراتوری‌ها

    برخی تحلیلگران سیاست خارجی معتقدند که ترامپ ممکن است حتی به چیزی بزرگ‌تر شامل روسیه و چین فکر کند: یک معامله بزرگ. رفتارها و سخنان او نشان می‌دهند که شاید به جهانی فکر می‌کند که در آن، هر یک از سه قدرت بزرگ بر بخش خاصی از جهان سلطه دارند. این دیدگاه، بازگشتی خواهد بود به سبک حکمرانی امپراتوری‌ها در قرن نوزدهم.

    ترامپ گفته است که می‌خواهد گرینلند را از دانمارک بگیرد، کانادا را ضمیمه کند و کنترل آمریکا بر کانال پاناما را بازگرداند. این تلاش‌ها برای گسترش سلطه ایالات متحده در نیمکره غربی، آشکارترین نشانه‌های تمایل او برای ایجاد حوزه نفوذ در حیاط خلوت آمریکا به شمار می‌رود.

    او از متحدان انتقاد کرده و درباره خروج نیروهای آمریکایی از نقاط مختلف جهان صحبت کرده است، اقداماتی که می‌تواند به نفع روسیه و چین تمام شود؛ کشورهایی که در پی تضعیف حضور امنیتی آمریکا در اروپا و آسیا هستند. ترامپ اغلب از ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، و شی جین‌پینگ، رهبر چین، به‌عنوان مردانی «قوی و باهوش» یاد می‌کند و آن‌ها را دوستان نزدیک خود می‌خواند.

    در همین راستا، ترامپ در تلاش بوده تا کنترل روسیه بر بخشی از سرزمین‌های اوکراین را به رسمیت بشناسد و در کنار آن، دسترسی آمریکا به منابع معدنی اوکراین را در قالب یک توافق صلح احتمالی که منتقدان می‌گویند عملاً به تقسیم اوکراین می‌انجامد، تضمین کند؛ مشابه آنچه قدرت‌های بزرگ در دوران امپراتوری‌ها انجام می‌دادند. ترامپ و پوتین هفته گذشته در یک تماس تلفنی دو ساعته درباره اوکراین گفت‌وگو کردند. ترامپ در شبکه‌های اجتماعی نوشت: «لحن و روح گفت‌وگو عالی بود».

    آمریکا روسیه

    مونیکا دافی تافت، استاد سیاست بین‌الملل در مدرسه فلتچر دانشگاه تافتس، گفت که رهبران ایالات متحده، روسیه و چین، همگی در پی احیای «گذشته‌ای خیالی» هستند که در آن، جهان آزادتر و باشکوه‌تر بوده است. او گفت: «به‌نظر می‌رسد که حاکمیت و گسترش حوزه‌های نفوذ، حس محو‌شده‌ای از شکوه و عظمت را احیا می‌کند.

    اصطلاح «حوزه‌های نفوذ» نخستین‌بار در کنفرانس برلین سال ۱۸۸۴–۸۵ به کار رفت؛ جایی که قدرت‌های اروپایی برنامه‌ای رسمی برای تقسیم قاره آفریقا طراحی کردند.

    برخی از ناظران نزدیک به ترامپ، از جمله مقاماتی از دولت نخست او، هشدار می‌دهند که نباید تصور کرد سخنان و اقدامات او بر پایه استراتژی هستند. آن‌ها می‌گویند که اگرچه ترامپ در مورد برخی مسائل – مانند مهاجرت و تجارت – دیدگاه‌های محکم و دیرپا دارد، اما فاقد یک چشم‌انداز مشخص از نظم جهانی است.

    «حوزه‌های نفوذ»

    با این حال، نشانه‌هایی وجود دارد که ترامپ و شاید برخی از مشاورانش به سبکی می‌اندیشند که زمانی امپراتورها هنگام تصور «حوزه‌های نفوذ» در ذهن داشتند.

    استیفن ورتهایم، مورخ سیاست خارجی ایالات متحده در بنیاد کارنگی برای صلح بین‌المللی، گفت: «بهترین شاهد، تمایل ترامپ به گسترش آشکار حوزه نفوذ آمریکا در نیم‌کره غربی است». اما در عصر پساامپراتوری، برپایی یک حوزه نفوذ، حتی برای یک ابرقدرت آسان نیست.

    ماه گذشته، کانادایی‌ها نخست‌وزیری ضدترامپ به نام مارک کارنی را انتخاب کردند؛ رهبر حزب لیبرال که به نظر می‌رسید در آستانه شکست در انتخابات بود، تا زمانی که ترامپ به‌طور تهاجمی درباره کانادا سخن گفت. رهبران گرینلند، که یک قلمرو خودگردان دانمارک است، ایده تسلط آمریکا بر سرزمینشان را رد کرده‌اند. مقام‌های چینی نیز تهدید کرده‌اند که ممکن است مانع فروش یک شرکت هنگ‌کنگی به سرمایه‌گذاران آمریکایی شوند که دو بندر در کانال پاناما را اداره می‌کند.

    یون سون، تحلیل‌گر چین در مرکز استیمسون در واشنگتن، گفت: «چین به این آسانی از منافعش در نیم‌کره غربی چشم‌پوشی نمی‌کند».

    از شمالگان تا پاتاگونیا

    با این حال، ترامپ و مشاورانش همچنان بر تلاش برای افزایش نفوذ آمریکا از مدار شمالگان تا منطقه پاتاگونیا در آمریکای جنوبی پافشاری می‌کنند. زمانی که کارنی این ماه در دفتر بیضی کاخ سفید به ترامپ گفت «کانادا برای فروش نیست»، ترامپ پاسخ داد: «هرگز نگو هرگز.»

    در ماه مارس، معاون رئیس‌جمهور، جی‌دی ونس، از یک پایگاه نظامی آمریکا در گرینلند بازدید کرد تا بار دیگر تمایل ترامپ به تصاحب این سرزمین را یادآوری کند. و اینکه سفرهای مهم مارکو روبیو، وزیر امور خارجه آمریکا، پس از به دست گرفتن مسئولیت عمدتاً به آمریکای لاتین و کارائیب بوده، تصادفی نیست.

    مارکو روبیو

    در السالوادور، آقای روبیو با نایب بوکله، رهبر مقتدر این کشور، مذاکره کرد تا این کشور مهاجران اخراج‌شده توسط دولت آمریکا را زندانی کند؛ که عملاً این کشور را به یک مستعمره کیفری آمریکایی تبدیل می‌کند. روبیو همچنین بر بنادر پاناما فشار آورد. او در زمان سناتوری، در جلسه‌ای در ژوئیه ۲۰۲۲ گفت تمرکز بیشتر روی نیم‌کره غربی «برای امنیت ملی و منافع اقتصادی کشور ما حیاتی است. جغرافیا اهمیت دارد، چون نزدیکی اهمیت دارد.»

    در سفر اواخر مارس به سورینام، از روبیو سوال شد که آیا مقامات دولت درباره ایجاد حوزه‌های نفوذی صحبت کرده‌اند که شامل مذاکره درباره محدوده نفوذ هر ابرقدرت، از جمله در آسیا، باشد. روبیو که دیدگاه‌های سیاست خارجی‌اش نسبت به ترامپ سنتی‌تر است، تأکید کرد که آمریکا همچنان به پیمان‌های نظامی خود در آسیا پایبند خواهد بود و این پیمان‌ها اجازه می‌دهد نیروهای آمریکایی در سراسر منطقه مستقر باشند.

    او گفت: «ما درباره حوزه‌های نفوذ صحبت نمی‌کنیم. ایالات متحده یک کشور حوزه هند-آرام است. ما روابطی با ژاپن، کره جنوبی و فیلیپین داریم و این روابط را ادامه خواهیم داد.»

    برخی تحلیل‌گران می‌گویند رویکرد ترامپ به جنگ اوکراین با مفهوم حوزه‌های نفوذ همخوانی دارد. آمریکا با یک قدرت بزرگ دیگر درباره تعیین مرزهای کشوری کوچک‌تر مذاکره می‌کند و خود تلاش دارد کنترل منابع طبیعی آن را در دست گیرد.

    ترامپ شروطی برای توافق پیشنهاد داده که عمدتاً به نفع روسیه است، از جمله به رسمیت شناختن حاکمیت روسیه بر کریمه و تأیید اشغال بخش‌های وسیعی از شرق اوکراین توسط روسیه. حتی هفته گذشته به نظر رسید که از درخواست خود برای آتش‌بس فوری روسیه با اوکراین عقب‌نشینی کرده است. او پیش‌تر نیز اوکراین را وادار کرده بود توافقی را امضا کند که شرکت‌های آمریکایی به منابع معدنی این کشور دسترسی داشته باشند.

    هواداران پیشنهاد توافق ترامپ می‌گویند این طرح بازتاب واقعیت‌های میدانی است، زیرا اوکراین برای بیرون راندن نیروهای اشغالگر روسیه با مشکل مواجه است. اما ستایش پوتین و روسیه توسط ترامپ و تردیدهای مداوم او نسبت به نقش آمریکا در ناتو، نگرانی کشورهای اروپایی را درباره کاهش احتمالی حضور آمریکا در حوزه جغرافیایی‌شان افزایش داده است.

    آمریکا ناتو

    توافق با چین

    وضعیت تایوان و امنیت آسیا نیز به همین شکل است. ترامپ طی سال‌ها بارها از تایوان انتقاد کرده و تحسین زیادی نسبت به شی جین‌پینگ، رهبر چین، ابراز داشته است، به گونه‌ای که مسئولان تایوان و آمریکا در این باره تردید دارند که آیا او در حمایت تسلیحاتی آمریکا از تایوان که بر اساس قانون کنگره الزامی است، تردید خواهد کرد یا خیر.

    ترامپ می‌گوید می‌خواهد با چین به توافق برسد، اما اینکه این توافق فراتر از تعرفه‌ها باشد و مسائلی مانند تایوان و حضور نظامی آمریکا در آسیا را شامل شود، هنوز مشخص نیست.

    یون سان، تحلیلگر چین، می‌گوید: «پکن دوست دارد یک معامله بزرگ با آمریکا در زمینه حوزه‌های نفوذ داشته باشد و تمرکز اول و آخر آن‌ها روی تایوان خواهد بود.»

    مقامات دولت ترامپ جزئیاتی درباره میزان تعهد آمریکا به دفاع از تایوان در صورت تهاجم چین ارائه نکرده‌اند. البریج ای. کالبی، معاون وزیر دفاع در امور سیاست‌گذاری، در جلسه تأییدیه‌اش، در پاسخ به سناتور تام کاتن، جمهوری‌خواه که از او پرسید چرا موضعش درباره دفاع از تایوان اخیراً «نرم‌تر» به نظر می‌رسد، پاسخ داد: «تایوان یک منافع وجودی برای آمریکا نیست» و تعهد مبهمی نسبت به آسیا داد: «مهم است که منافع اصلی آمریکا جلوگیری از هژمونی منطقه‌ای چین باشد.»

    منبع: اکوایران به نقل از نیویورک تایمز

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.