انچه از پنج سال پیش بارها تاکید شده است الهام علی اف و نیکول پاشینیان مانند دو لبه قیچی هر دو در قالب نظم آنگلوساسکونی فعالیت می کنند و تحولات امروز گویای این موضوع است. چشم پوشی پاشینیان از پاکسازی قومی ارامنه بومی قراباغ، دلیل بارز همسوی دولت ایروان با محور آنگلوساکسونی است.
جمهوری آذربایجان در پس از جنگ دوم قراباغ (۲۰۲۰) علیرغم اینکه به تمامیت سرزمینی دست یافته بود بمنظور اخذ کریدور جعلی زنگزور از طریق تهدید نظامی حدود پنجاه رزمایش به صورت انفرادی یا مشترک با برادران مورد تاکید خود (اسرائیل و ترکیه و پاکستان) برگزار کرده است، دولت ارمنستان نیز از این تهدیدات نظامی به عنوان توجیه برای اقناع افکار عمومی ارمنستان برای واگذاری کریدور استفاده کرده است .
رحب طیب اردوغان چندین بار ایران را تنها مانع برای اجرای کریدور جعلی زنگروز خوانده بود؛ باکو و آنکارا پس از آنکه با اقتدار تهران نتوانستند راسا مانع ایران برای اجرای دالان تورانی ناتو را مرتفع سازند تلاش کردند بازیگران پشت صحنه یعنی انگلستان و امریکا را مستقیم در موضوع وارد سازند. ایده کریدور ترامپ، پیشنهاد اردوغان است که در سفر ۳۰ خرداد ۱۴۰۴ پاشینیان به ترکیه مطرح و ابتدا از زبان سفیر امریکا در ترکیه عنوان شد و سپس از سوی امریکا به ارمنستان ابلاغ گردید.
کریدور ترامپ همان دالان تورانی ناتو یا کریدور جعلی زنگزور است که اهداف ژئوپلیتیکی، ژئواکونومیکی و ژئوکالچرال علیه ایران، روسیه و چین دنبال می کند، برای تسریع اجرای این کریدور و از بین بردن مانع ایران و روسیه و چین؛ دو کشور ترکیه و جمهوری آذربایجان تلاش کردند منافع و علایق شخصی دونالد ترامپ را نیز به این کریدور گره برنند، بنابراین با پیشنهاد اعطاء جایزه صلح نوبل، نام ترامپ را برآن نهادند و قرار است شرکت های وابسته به ترامپ در این طرح سرمایه گذاری بلند مدت کنند.
اسنادی که در کاخ سفید امضاء شده اند شامل بیانیه سران سه کشور بهمراه اسناد امضا شده توسط وزیران امور خارجه دو کشور در خصوص چارچوب و بندهای توافق شده صلح و درخواست پایان فعالیت گروه مینسک می باشد که از سال ۱۹۹۴ برای حل مناقشه قرباغ به ریاست امریکا ، روسیه و فرانسه فعالیت می کرد.
در بند یک بیانیه هفت ماده ای سران امریکا ، ارمنستان و جمهوری آذربایجان آمده است که باکو و ایروان در آینده تلاشهای تکمیلی خود برای امضاء و تصویب نهایی توافقنامه صلح را ادامه خواهند داد؛ این بدان معناست که دو طرف تنها در مورد موارد توافق شده، سند چارچوبی را امضاء کردند و «معاهده صلح» که می بایست توسط سران امضاء شود، هنوز نهایی نشده است. برخی وجوه اختلاف از جمله در مورد زندانیان نظامی ارمنی، نحوه تعیین مرزها، درخواست تغییر قانون اساسی ارمنستان و حق بازگشت ارامنه به قراباغ باقی است.
برای احتراز از تحریک افکار عمومی ارمنستان و کشورهای منطقه بویژه ایران و روسیه، در سند مربوط به «مسیر ترامپ برای صلح و امنیت بین المللی» (Trump Route for International Peace and Prosperity: TRIPP) از واژه «کریدور» استفاده نشده است و در عین حال بر تمامیت ارضی، حاکمیت، صلاحیت قضایی ارمنستان بر این مسیر، و برابری مدیریت در کنسرسیوم مشترک تاکید شده است، اما پلان نهایی و اعلام نشده جبهه آنگلوساکسونی، ایجاد کریدوری به عرض حدود شش کیلومتر و عرض حدود ۴۳ کیلومتر و واگذاری زمین و فضای آن به امریکا و ناتو در پوشش یک کنسرسیوم امریکایی – ارمنی می باشد، قرار است در این خصوص امریکا و ارمنستان سند مجزایی امضاء کنند.
ایران با رفع عادی انسداد خطوط مواصلاتی البته به صورت جامع در قفقاز مخالف نیست اما هر گونه کریدوری که موجد تغییرات ژئوپلیتیکی باشد، موجب مخدوش شدن شناسایی حقوقی جمهوری آذربایجان و ارمنستان توسط ایران خواهد شد.
اقدام پاشینیان در موافقت با پایان فعالیت گروه مینسک بنوعی به معنای چشم پوشی از سرنوشت ارامنه قراباغ است که در سال ۲۰۲۳ دچار پاکساری قومی شده اند، ایده کریدوری، بقاء ارمنستان را به خطر می اندازد.
جمهوری آذربایجان در حال حاضر به قرارگاه تامین انرژی محور ضدایرانی، ضد روسی و ضد چینی تبدیل شده است. باکو بیش از ۶۰ درصد نفت اسرائیل، گاز سوریه، و نفت و گاز اوکراین را تامین کند.
اقدام روسیه در حمله به اطراف ساختمان سفارت جمهوری آذربایجان در کی یف، انفجار انبار نفت سوکار در مرز اوکراین – رومانی و حمله به ایستگاه کمپرسور گاز جمهوری آذربایجان در دونتسک حاکی از عصبانیت مسکو از اقدامات فریبکارانه علی اف می باشد و نشان می دهد روسیه کریدور ترامپ را صرفا یک طرح ترانزیتی نمی داند.
اندیشکده استراتفور در تگزاس امریکا که برای نهادهای امنیتی و نظامی این کشور گزارشهای راهبردی آماده می کند، در برآوردی اعلام کرده است که هر کشوری کنترل جنوب ارمنستان (سیونیک) را به عهده بگیرد، بیشترین ابزار تاثیرگذاری برروسیه، ایران، ترکیه و چین را خواهد داشت. از اینرو کریدور ترامپ نه یک طرح ترانزیتی بلکه یک کریدور با کارکردهایی ناتویی، تورانی، تکفیری و عبری می باشد که در ادامه کریدور صهیونی داود قابل ارزیابی است.
تحولات کنونی نشان می دهد رویکرد محافلی که از سال ۲۰۲۰ تحولات قفقاز را یک بازی روسی پنداشته و موجب اشتباه در تصمیم گیری نظام می شدند، اشتباه راهبردی و در راستای خط نفوذ بوده است، چون اساسا پروژه جنگ دوم قراباغ یک فتنه آنگلوساکسونی با مشارکت تکفیری ها و صهیونیست ها برای تغییرات ژئوپلیتیکی و کریدوری تحت پوشش آزادی اراضی اشغالی جمهوری آذربایجان بود. روسیه در اثنای این جنگ کوشید ابتکار عمل را در دست بگیرد و حتی بدنبال نوعی کریدور روسی بود، اما در چندین مرحله از جمله در جنگ سوم قراباغ (۲۰۲۳) که منجر به اخراج صلح بانان روسی شد، توسط باکو و آنکارا از طریق شکلات آنگلوساکسونی (انتقال پنهانی بخشی از گاز روسیه از طریق خطوط لوله باکو به اروپا)، فریب داده شد.
در صورت موفقیت اجرای کریدور ترامپ، عضویت فوری جمهوری آذربایجان و ارمنستان در ناتو، طرح بعدی واشنگتن و لندن در منطقه خواهد بود، در قالب این طرح تداوم حاکمیت دولت های باکو و ایروان برای دو دهه آتی تضمین شده است.
در صورت تحقق کریدور ترامپ که دقیقا روز پایان ضرب الاجل ترامپ به پوتین برای توقف جنگ در اوکراین یا پذیرش تحریم های بیشتر، اسناد آن امضاء شد، روسها از قفقاز اخراج می شوند و گسترش ناتو به شرق وارد فاز جدیدی می گردد.
الهام علی اف یک روز پس از آغاز جنگ اوکراین در روسیه با شخص پوتین بیانیه «اتحاد موتلفین» را امضاء کرد و اکنون با فراخواندن اوکراین به مقاومت علیه روسیه، نفت و گاز اوکراین را تامین می کند و در امریکا با شرکت اکسون موبیل و در حضور ویتکاف مسئول طرح آبراهام، قرارداد بزرگ نفتی امضاء می کند تا مسکو را از معادلات انرژی منطقه حذف نماید.
ایران به دنبال صلح و توسعه پایدار در منطقه قفقاز در قالب رهنمود چهارگانه مقام معظم رهبری در سال ۱۳۹۹ است که در آن در کنار احترام به تمامیت ارضی و مرزهای بین المللی کشورها، بر ضرورت عدم حضور تکفیریها و صهیونیستها در جمهوری آذربایجان و حفظ امنیت اقلیت ارمنی که امروز در تضمین ضرورت حق بازگشت ارامنه به قراباغ قابل تفسیر می باشد، تاکید شده است.
کریدور ارس تنها راهگذر منطقه ای در جنوب قفقاز است که برخلاف کریدور جعلی زنگزور یا کریدور ترامپ، اهداف ترانزیتی دارد و می تواند در قالب طرح ۳+۳ که سه دهه پیش، ایران پیشنهاد داده است، موجّد صلح پایدار در منطقه باشد.
برای مقابله با کریدور ترامپ یا همان دالان تورانی ناتو، ایران علاوه بر فرصت بی نظیر همکاری با روسیه و چین، باید بساط شبکه نفوذ در داخل کشور که با ایجاد نبرد ادارکی و شناختی، شائبه پراکنی، ساده سازی فتنه ها و خودمقصر نمایی، مانع اجماع ملی می شوند، جمع کند.
برای مقابله با کریدور ترامپ، باید فرایند تصمیم گیری قفقازی در کشور در شعام در دوره جدید متحول گردد و در عین حال نباید در برابر جریان های خودجوش مردمی خصوصا در مناطق آذری نشین ایران که بدنبال انجام رسالت تاریخی خود در صیانت از ایرانیت، اسلام و تشیع در کهن سرزمین ایرانی قفقاز هستند، مانع آفرینی شود.
ثبت دیدگاه