ترامپ یا راه نفوذ در قفقاز
  • مرداد 19, 1404 ساعت: ۱۰:۴۶
  • شناسه : 97400
    2
    امنیت و ثبات منطقه، خط قرمز ملت‌هاست و هیچ پروژه‌ای که با فشار خارجی پیش برود، مشروعیت مردمی نخواهد داشت".جوهره موضوع: رسانه ها دقیق تر بنویسند و بگویند، "کریدور ترامپ" پل صلح نیست "راه نفوذ" در قفقاز است.
    نویسنده : اردشیر زابلی زاده
    پ
    پ
    طرح موسوم به ” کریدور ترامپ ” که اتصال آذربایجان به نخجوان از طریق خاک ارمنستان را دنبال می‌کند، این روزها به صدر تحولات قفقاز جنوبی بازگشته است. حامیان غربی و متحدانشان در باکو و آنکارا، آن را “پل صلح” می‌نامند، اما تجربه تاریخی قفقاز نشان می‌دهد که هر تغییر مسیر ترانزیتی در این منطقه، پیامدهای ژرف امنیتی، اقتصادی و حتی هویتی به دنبال دارد.ایران، با سابقه هزارساله حضور تمدنی در قفقاز، امروز در برابر پرسشی قرار دارد که فراتر از یک اختلاف منطقه‌ای است: آیا باید اجازه داد مرزها و مسیرهای حیاتی تحت کنترل فشار قدرت‌های فرامنطقه‌ای قرار گیرد؟ قفقاز، نقطه تلاقی تاریخ و ژئوپولیتیک و از دیرباز چهارراه برخورد امپراتوری‌ها بوده است.منطقه قفقاز در طول تاریخ خود شاهد حضور و تأثیر امپراتوری‌های مختلفی بوده است. این منطقه به دلیل موقعیت جغرافیایی استراتژیک خود، همواره مورد توجه امپراتوری‌های بزرگ بوده و در طول تاریخ، صحنه رقابت و کشمکش بین قدرت‌های مختلف قرار داشته است. امپراتوری‌های ایرانی، رومی، بیزانسی، عربی، مغولی، عثمانی و روسی، هر یک به نوعی بر قفقاز تأثیر گذاشته‌اند و این تأثیرات در فرهنگ، مذهب و ساختار سیاسی منطقه مشهود است. و امروز امریکا با سابقه 249 سال با کمک برخی کشورهای جدا شده از ایران به این منطقه طمع کرده است. سابقه تاریخی منطقه باعث شده که هر تغییر ژئوپولیتیک در قفقاز، در حافظه راهبردی ایران به‌عنوان “هشدار امنیتی” ثبت شود. نقشه‌های تاریخی نشان می‌دهد که مرزهای امروز، محصول فشار خارجی بوده و هرگاه ایران از موضع خود عقب‌نشینی کرده، بازیگران فرامنطقه‌ای جایگزین شده‌اند.
    “راه نفوذ” عملاً مسیر زمینی ایران–ارمنستان را قطع یا بی‌اثر می‌کند. این مسیر، تنها راه ارتباطی ایران با قفقاز بدون عبور از خاک ترکیه یا آذربایجان است. ایجاد یک کریدور تحت نظارت بازیگران غربی یا ناتو، می‌تواند به معنای حضور نیروهای نظامی بیگانه در چند کیلومتری مرز ایران، روسیه و کشورهای منطقه باشد. تجربه پایگاه‌های آمریکایی در آسیای مرکزی پس از ۲۰۰۱ به‌خوبی نشان می‌دهد که حضور موقت می‌تواند به استقرار طولانی‌مدت تبدیل شود.ایران طی دو دهه گذشته بر توسعه کریدور بین‌المللی شمال–جنوب سرمایه‌گذاری کرده است؛ مسیری که بندرعباس و چابهار را به روسیه و اروپا متصل می‌کند. راه نفوذ با حذف نقش ایران، مسیر جایگزینی برای ترانزیت کالا میان اروپا، قفقاز و آسیای مرکزی ایجاد می‌کند که هم درآمدهای ترانزیتی ایران را کاهش می‌دهد و هم نقش راهبردی آن را تضعیف می‌سازد. روایت ایران در مقابل این اقدام خطرناک می تواند بر “حفظ حاکمیت ملی کشورها و جلوگیری از تغییر مرزها با فشار خارجی” استوار باشد. ورود ایران به این پرونده تنها در قالب اظهارنظر سیاسی یا رزمایش مرزی خلاصه نمی‌شود. بلکه در این مقطع از تاریخ و در نقطه آغاز هر بحران ژئوپولیتیک، اهمیت شورای دفاع کشور بیش از پیش آشکار می‌شود. این شورا باید پیش از آنکه تغییرات میدانی یا سیاسی رخ دهد، چارچوبی شفاف از تهدید، اهداف، و خطوط قرمز ایران تدوین و ابلاغ کند. نخستین گام، جمع‌آوری اطلاعات جامع از همه منابع میدانی، دیپلماتیک و امنیتی است تا تصویری دقیق از اهداف واقعی طراحان “راه نفوذ” به دست آید.
    گام دوم، ترسیم سناریوهای محتمل و ارزیابی میزان تأثیر هرکدام بر امنیت ملی، اقتصاد ترانزیتی و جایگاه ژئوپولیتیک ایران است. در کنار این، شورای دفاع باید سیاست ارتباطی روشنی با افکار عمومی داخلی و شرکای منطقه‌ای داشته باشد تا فلسفه و ضرورت وجودی آن نه به‌عنوان یک نهاد واکنشی، بلکه به‌عنوان مرکز پیشگیری و هدایت راهبردی از همان ابتدا برای همگان آشکار شود. چنین رویکردی باعث می‌شود پیام ایران، پیش از شکل‌گیری واقعیت میدانی، در معادلات منطقه‌ای وزن پیدا کند. همچنین ایران می‌تواند از کانال‌های دیپلماتیک در سازمان همکاری شانگهای، اکو و بریکس، ائتلافی برای مقابله با این تغییر ژئوپولیتیک تشکیل دهد.اما پرسش بنیادین از آذربایجانسابقه تاریخی نشان داده که ورود قدرت‌های فرامنطقه‌ای به قفقاز، هرگز به سود مردم منطقه نبوده است. سؤال اینجاست. چه مجوز و حقی، دولت آذربایجان را مجاب کرده که پای یک قدرت دشمن خاورمیانه را به مرزهای مشترک با ایران و ارمنستان باز کند؟ این اقدام، نه‌تنها خطر بی‌ثباتی را افزایش می‌دهد، بلکه وابستگی راهبردی باکو به قدرت‌های خارجی را تثبیت می‌کند.
    جای تردید نیست، ” کریدور ترامپ ” در ظاهر یک پروژه اقتصادی است، اما در عمل، تلاشی است برای بازترسیم موازنه قدرت و راه نفوذ در منطقه. ایران باید از ابزارهای نظامی، دیپلماتیک و رسانه‌ای خود به‌طور همزمان استفاده کند تا از تکرار تجربه‌های تلخ تاریخی جلوگیری شود. کوتاه‌آمدن در برابر چنین طرحی، معنایی جز واگذاری بخشی از امنیت و نقش ژئوپولیتیک ایران ندارد.اما وظیفه مردم و رسانه‌ها در این موضوع مهم تاریخی چیست؟در کنار اقدامات دیپلماتیک و امنیتی، صدای مردم می‌تواند به یک عامل بازدارنده جدی تبدیل شود. ملت‌های ایران و منطقه که طعم تلخ دخالت بیگانگان و تغییر مرزها را در تاریخ چشیده‌اند، باید با راه‌اندازی پویش‌های فراگیر رسانه‌ای و اجتماعی، اعتراض خود را به هر کشوری که زمینه ورود دشمنان این منطقه و بر هم زدن ثبات آن را فراهم می‌کند، به‌طور گسترده اعلام کنند.رسانه‌ها نیز وظیفه دارند این پیام را شفاف و پیوسته منتقل کنند. “امنیت و ثبات منطقه، خط قرمز ملت‌هاست و هیچ پروژه‌ای که با فشار خارجی پیش برود، مشروعیت مردمی نخواهد داشت”.جوهره موضوع: رسانه ها دقیق تر بنویسند و بگویند، “کریدور ترامپ” پل صلح نیست “راه نفوذ” در قفقاز است.

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.