در روزهای پس از حملات ۷ اکتبر ۲۰۲۳ حماس علیه اسرائیل، به نشان همبستگی غرب، نمادهای جهانی چون برج امپایر استیت، برج ایفل و دروازه براندنبورگ به رنگهای آبی و سفید پرچم اسرائیل درخشیدند. اما کمتر از دو سال بعد، این موج همدلی جای خود را به تردید و فاصلهگیری داده است. کارزار نظامی بیوقفه اسرائیل در غزه، که به کشته شدن دهها هزار غیرنظامی، آوارگی صدها هزار نفر و بحرانی کمسابقه از گرسنگی و خطر قحطی انجامیده، جایگاه بینالمللی تلآویو را متزلزل کرده و حتی روابطش با متحدان دیرینه را در معرض فرسایش قرار داده است.
هزینه سنگین تلآویو در نبرد دلها و ذهنها
این تحولات در دورانی رقم میخورد که شبکههای اجتماعی، تصاویر ویرانی و رنج انسانی را بیوقفه به صفحه تلفنهای میلیاردها نفر میرسانند. هاوارد ولفسون، استراتژیست برجسته حزب دموکرات آمریکا، اخیراً در یک پادکست تاکید کرد: «جنگ برای دلها و ذهنها از دست رفته است؛ واقعیت این است که افکار عمومی با سرعت و شدتی کمسابقه علیه اسرائیل در حال چرخش است.»
حمله اخیر اسرائیل به رهبران سیاسی حماس در قطر، تازهترین نشانه از سیاست بیپروای دولتی است که به رهبری بنیامین نتانیاهو در هدفگیری دشمنان خود کمتر از همیشه به پیامدهای بینالمللی میاندیشد. اسرائیل پیشتر عملیاتهای مشابهی را در لبنان و ایران انجام داده بود، اما این بار دست به اقدامی زد که در خاک یکی از متحدان آمریکا رخ داد؛ درست زمانی که سران حماس برای بررسی طرح آتشبس پیشنهادی واشنگتن در غزه گرد هم آمده بودند. پیامی که از این اقدام مخابره شد آشکار بود: اسرائیل تمایلی به گفتوگو ندارد.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، با وجود همدلی با هدف حذف حماس، به تندی این حمله را نکوهش کرد و آن را اقدامی «بیثمر برای منافع آمریکا و اسرائیل» دانست. آلمان و بریتانیا نیز صریحاً این عملیات را محکوم کردند و دولت کانادا اعلام کرد روابط خود با تلآویو را مورد بازنگری قرار خواهد داد. دونالد ترامپ در کنار دیگر متحدان قدیمی اسرائیل، نگرانی اصلی را متوجه وجهه این کشور میداند؛ وجههای که سالها بهعنوان تنها دموکراسی خاورمیانه بر آن تأکید میشد. او هفته گذشته هشدار داد: «شاید جنگ نظامی را ببرند، اما جنگ افکار عمومی را از دست میدهند ـو این برایشان پرهزینه است.»
چرخش تاریخی افکار عمومی آمریکا علیه اسرائیل
اکنون اکثریت آمریکاییها با ادامه عملیات نظامی اسرائیل در غزه مخالفاند. تازهترین نظرسنجیها نشان میدهد ۶۰ درصد از شهروندان ایالات متحده با این جنگ همراهی نمیکنند، در حالیکه تنها ۳۲ درصد حامی آن هستند ؛ رقمی که پس از حملات ۷ اکتبر بیش از ۵۰ درصد بود. در تحولی تاریخی، برای نخستین بار از سال ۲۰۰۱، شمار آمریکاییهایی که با فلسطینیان همدلی دارند (۳۷ درصد) از حامیان اسرائیل (۳۶ درصد) پیشی گرفته است. همچنین نیمی از جمهوریخواهان جوان یا رأیدهندگان متمایل به این حزب، اسرائیل را با نگاهی منفی مینگرند.
فراتر از آمریکا، جایگاه اسرائیل در اروپا نیز به پایینترین سطح در تاریخ نظرسنجیها رسیده است. در بریتانیا، تقریباً نیمی از بزرگسالان بر این باورند که رفتار اسرائیل با فلسطینیان شباهتی هولناک به رفتار نازیها با یهودیان در هولوکاست دارد. همزمان، نگرشهای ضدیهودی در این کشور طی پنج سال اخیر دو برابر شده است. ادامه جنگ، موج تازهای از یهودستیزی را در سراسر جهان دامن زده؛ موجی که زندگی میلیونها یهودی را پیچیده کرده و پرسشی بنیادی را پیش روی صهیونیسم قرار داده است: آیا امنیت یهودیان در اسرائیل باید به بهای افزایش خطر برای یهودیان در دیگر نقاط جهان تمام شود؟
اسرائیل در دو سال گذشته توانست با تضعیف حماس در غزه، فشار بر حزبالله در لبنان و عقب راندن برنامه هستهای ایران، دستکم در کوتاهمدت احساس امنیت بیشتری به دست آورد. با این حال، بسیاری از تحلیلگران هشدار میدهند که همین جنگها ممکن است در بلندمدت نتیجهای معکوس داشته باشد. خصومتها در جهان عرب و اسلام حتی در میان دولتهای میانهروی خلیج فارس افزایش یافته و در عین حال حمایت متحدان دیرینه اسرائیل بهویژه آمریکا، بریتانیا و آلمان رو به افول گذاشته است.
مایکل کاپلو، پژوهشگر اندیشکده انجمن سیاسی اسرائیل در واشنگتن معتقد است: « وقتی جنگ متوقف شود، اوضاع به حالت پیشین بازنخواهد گشت. نگاه افکار عمومی به اسرائیل تغییر کرده و این تغییر پایدار خواهد بود؛ تغییری که پیامدهای گستردهای در عرصه اقتصادی، دیپلماتیک و نظامی برای این کشور به همراه دارد.»
پیامدهای این شرایط برای سیاست داخلی آمریکا میتواند چشمگیر باشد. به باور مایکل کاپلو، مناقشه اسرائیل و فلسطین در انتخابات ریاستجمهوری پیشِرو به مهمترین چالش سیاست خارجی حزب دموکرات تبدیل خواهد شد. او پیشبینی میکند که دولت دموکرات آینده ( هر زمان که روی کار آید) احتمالاً فروش سلاح به اسرائیل را محدود خواهد کرد. این روند پرسشهای تازهای را در میان استراتژیستهای دموکرات برانگیخته است؛ از جمله اینکه آیا کاهش محبوبیت اسرائیل میتواند به زیان جاش شاپیرو، فرماندار یهودی پنسیلوانیا و از حامیان دیرینه تلآویو تمام شود اگر او در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۸ نامزد حزب دموکرات شود؟
همزمان، فضای جدید سیاسی در آمریکا به صعود ظهران مامدانی، سیاستمدار ۳۳ ساله سوسیالیست و منتقد جدی اسرائیل شتاب بخشیده است. او اکنون شانس بالایی برای پیروزی در رقابت شهرداری نیویورک دارد؛ شهری که پس از تلآویو دومین جمعیت بزرگ یهودیان جهان را در خود جای داده است. پیروزی او نهتنها نیویورک را صاحب نخستین شهردار مسلمان خواهد کرد، بلکه نماد تغییر در معادلات سیاسی آمریکا خواهد بود. بردلی توسک، استراتژیست نامدار دموکرات میگوید: «میتوانم استدلال کنم که اگر نتانیاهو نبود، مامدانی هم وجود نداشت.» در همین حال، در جناح راست نیز برخی از چهرههای بانفوذ جنبش ماگا نزدیک به دونالد ترامپ، همچون تاکر کارلسون و استیو بنن، موضعی آشکارا انتقادی نسبت به اسرائیل اتخاذ کردهاند؛ نشانهای از شکافی فزاینده که از مرزهای حزبی گذشته است.
تعلیق صادرات تسلیحات آلمان و شکاف در جبهه حامیان تلآویو
اسرائیل همواره به تصویر خود در خارج از مرزها حساس بوده است؛ بخشی به دلیل نیاز یک کشور کوچک در منطقهای خصمانه به حمایت قدرتهای بزرگ و بخشی هم از منظر عاطفی، چرا که تنها دولت یهودی جهان به دنبال جایگاهی پذیرفتهشده در عرصه بینالمللی است. اما جنگ کنونی هر دو بُعد این معادله را به چالش کشیده است.
چند کشور غربی که سنتاً روابطی دوستانه با اسرائیل داشتهاند از جمله فرانسه، بریتانیا، کانادا، استرالیا و بلژیک اکنون تصمیم دارند تا پایان ماه جاری کشور فلسطین را به رسمیت بشناسند؛ اقدامی که سالها از آن پرهیز میکردند. مقامات اسرائیلی میگویند چنین تصمیمی در جهان عرب بهمنزله پاداشی برای حملات حماس تلقی خواهد شد. در همین حال، آلمان، دومین تأمینکننده بزرگ تسلیحات اسرائیل بخشی از صادرات نظامی خود به این کشور را به حالت تعلیق درآورده است. حتی جورجیا ملونی، نخستوزیر ایتالیا و یکی از حامیان سرسخت تلآویو، اخیراً هشدار داد: «ما در دفاع از اسرائیل تردیدی نداشتیم، اما اکنون نمیتوانیم در برابر واکنشی که فراتر از اصل تناسب رفته است، سکوت کنیم.»
دهها دانشگاه بهویژه در اروپا، همکاریهای علمی خود با مؤسسات اسرائیلی را متوقف کردهاند. رئیس دانشکده پزشکی دانشگاه تلآویو هشدار داده که در حوزه پزشکی نوعی «تحریم خزنده» در حال شکلگیری است؛ از جمله جلوگیری از پذیرش پزشکان اسرائیلی در دورههای کارآموزی بینالمللی. این تغییر تصویر بهوضوح در عرصه فرهنگی هم مشهود است. در سال ۲۰۱۹، اسرائیل میزبان جشنواره یوروویژن بود و اورشلیم و تلآویو در تبلیغات گردشگری اروپا حضوری پررنگ داشتند. اما امروز، به گفته آمیت سگال، روزنامهنگار اسرائیلی، «نام اسرائیل بیش از هر چیز با غزه، قحطی و گرسنگی گره خورده است.» اکنون اتحادیه پخش اروپایی قرار است در دسامبر آینده درباره احتمال اخراج اسرائیل از یوروویژن تصمیم بگیرد؛ ایرلند نیز اعلام کرده اگر اسرائیل حضور داشته باشد، از شرکت انصراف خواهد داد. در حوزه ورزش، انجمن مربیان فوتبال ایتالیا تعلیق اسرائیل از فیفا، نهاد جهانی فوتبال را خواستار شده است.
غفلت تلآویو از میدان جنگ اطلاعاتی و پیامدهای آن
نسل جوان امروز، اسرائیل را نه بهعنوان کشوری کوچک و محاصرهشده، بلکه بهعنوان قدرتی اشغالگر میبیند که با سرسختی سرزمینهای فلسطینی را در کنترل خود نگه داشته است. در همین حال، سیاست داخلی اسرائیل هرچه بیشتر به سمت راست متمایل شده و ایده الحاق دائمی کرانه باختری که در ادبیات مذهبی یهودیان با نامهای «یهودا» و «سامره» شناخته میشود از حاشیه به متن سیاست رسمی راه یافته است. نتیجه این تغییرات روشن است: اسرائیل کمتر در قامت «داوود» و بیشتر در هیئت «جالوت» دیده میشود.
در منازعات پیشین با حماس، بنیامین نتانیاهو همواره تأکید میکرد که نگاه جهانی به اسرائیل پس از پایان جنگ بهبود خواهد یافت. اما این بار، طولانی شدن درگیری وضعیت را متفاوت کرده است. برخی از اسرائیلیها نیز بهنظر میرسد دیگر تلاشی برای توجیه اقدامات کشورشان در سطح جهانی نمیکنند و باور دارند که افکار عمومی جهان همواره علیه آنان خواهد بود. اشاره مکرر به اتهام «نسلکشی» که تقریباً بلافاصله پس از آغاز ضدحمله اسرائیل مطرح شد، برای این گروه نشانهای از همین باور است.
بسیاری از نزدیکترین دوستان اسرائیل، حتی در میان یهودیان، از بیتوجهی این کشور به تصویر بینالمللیاش دلخورند. هاوارد ولفسون، استراتژیست دموکرات، دراینباره گفته است: «یا نمیدانند چه رخ میدهد، یا از پیامدهای آن غافلاند.» او یادآور میشود که هر جنگ در دو میدان موازی جریان دارد: یکی میدان واقعی نبرد، و دیگری عرصه اطلاعاتی و روابط عمومی برای جلب افکار عمومی. به باور او، اسرائیل در جنگ غزه اگرچه در میدان نظامی دست بالا را دارد، اما در نبرد برای «دلها و ذهنها» با چالشهای سختتری روبهرو است.
حمله ۷ اکتبر تنها یک روز به طول انجامید، اما پاسخ نظامی اسرائیل نزدیک به دو سال است ادامه دارد. تصاویر اولیه از حمله حماس خیلی زود جای خود را به عکسهای ویرانی غزه و اجساد غیرنظامیان دادند؛ تصاویری که اکنون ۲۳ ماه است بیوقفه در شبکههای اجتماعی بازنشر میشوند. شلومو بنعمی، وزیر خارجه پیشین اسرائیل، در تحلیلی نوشت: «اسرائیل هنوز ماهیت میدانهای نبرد امروز را درک نکرده است؛ میدانهایی که دیگر محدود به خاک جنگ نیستند، بلکه به عرصه عمومی جهانی و گرداب پرآشوب شبکههای اجتماعی کشیده شدهاند؛ جایی که حماس در چشم بسیاری به نماد مقاومت قهرمانانه تبدیل شده است.»
اهداف متناقض؛ از آزادی گروگانها تا الحاق کرانه باختری
آنچه اسرائیلیها از جنگ میبینند، با برداشت جهانی فاصلهای عمیق دارد. رسانههای داخلی اسرائیل بهندرت تصاویر قربانیان غزه را نمایش میدهند؛ در عوض، تمرکز اصلی بر ماجرای گروگانهاست. همین تمرکز سبب شده بسیاری از شهروندان اسرائیل درنیابند چرا جامعه جهانی تا این حد خشمگین است، بهویژه آنکه به باور آنان آغازگر درگیری حماس بوده است.
پیتر لرنر، سخنگوی پیشین ارتش اسرائیل استدلال میکند که کشورش پاسخهای محکمی برای رد اتهامهای جنایات جنگی یا نسلکشی دارد. او میگوید: اگر بیش از ۶۰ هزار فلسطینی کشته شده باشند و یکسوم آنها عضو حماس بوده باشند، نسبت تلفات غیرنظامیان در مقایسه با بسیاری از جنگهای مدرن بهویژه در مناطق شهری متراکم و بیپناه پایینتر است. با این حال، لرنر اذعان دارد که چنین محاسباتی در برابر تصاویر تلخ رنج و مرگ غیرنظامیان عملاً کارایی ندارد و افکار عمومی را قانع نمیکند.
اتهامهای نسلکشی علیه اسرائیل تا حد زیادی از سخنان رهبران این کشور پس از ۷ اکتبر اعتبار گرفته است. در اواخر ۲۰۲۳، آفریقای جنوبی پروندهای را در دیوان بینالمللی دادگستری گشود و به نقلقولهای صریحی از مقامات اسرائیلی استناد کرد. یوآو گالانت، وزیر دفاع، پا را فراتر گذاشت و گفت اسرائیل با «حیوانات انسانی» میجنگد و وعده داد که هیچ برق، آب، غذا یا سوختی به غزه وارد نخواهد شد. او بیپرده اعلام کرد: «ما همهچیز را نابود خواهیم کرد.»
پیتر لرنر، سخنگوی پیشین ارتش اسرائیل، بر این باور است که دولت فاقد روایتی یکپارچه درباره چرایی جنگ در غزه بوده است. اهداف رسمی یعنی آزادی گروگانها و پایان حاکمیت حماس و جایگزینی آن با نهادی غیرتهدیدکننده بارها با اظهارنظرهای متناقض مقامات در مورد جابهجایی فلسطینیان یا الحاق کرانه باختری تضعیف شده است. او هشدار میدهد: «برای موفقیت، نیاز به هدفی نهایی و دستیافتنی است؛ هدفی که مردم آن را بفهمند و همه نهادهای حکومتی در یک مسیر حرکت کنند. بدون چنین هدفی، هر مقام راه خود را میرود و این میان، تنها سردرگمی و بیاعتمادی در میان متحدان اسرائیل برجای میماند.»
دیپلماسی فراموششده در میانه میلیاردها هزینه نظامی
آمیت سگال، روزنامهنگار اسرائیلی، برآورد کرده است که جنگ برای کشورش تا کنون حدود ۳۰۰ میلیارد شکل (نزدیک به ۸۹ میلیارد دلار) هزینه داشته است. با این حال، او تردید دارد که حتی یک میلیارد شکل از این رقم صرف ابتکارهای دیپلماسی عمومی یا روابط بینالملل مانند دعوت از سیاستگذاران و تأثیرگذاران شبکههای اجتماعی به اسرائیل شده باشد.
الیاهو استرن، استاد تاریخ یهود در دانشگاه ییل تاکید می کند که اسرائیل در گذشته با نوعی عملگرایی استراتژیک توانسته بود خواستههای خود را با واقعیتهای پیرامون متوازن کند. او به سال ۱۹۴۸ اشاره میکند؛ زمانیکه اسرائیل طرح تقسیم سازمان ملل را پذیرفت، هرچند قلمرویی بهمراتب کمتر از ادعای اولیه به دست آورد ؛ تصمیمی که رهبران فلسطینی از اتخاذ آن سر باز زدند. در دهههای بعد نیز اسرائیل در سازشهای گوناگون بخشی از سرزمینهای تصرفشده را در ازای صلح واگذار کرد.
به باور استرن، اما جنگ کنونی و هدف اعلامشده آن یعنی نابودی کامل توان نظامی و حکمرانی حماس نقطه گسست از این عملگرایی تاریخی است. او میگوید: «اسرائیل هیچگاه پیشتر چنین زبان حذفگرایانهای به کار نبرده بود. هرگز نگفته بود میخواهد ایران را نابود کند. شما نمیتوانید همه دشمنانتان را ریشهکن کنید؛ باید یاد بگیرید این چالشها را مدیریت کنید.» از منظر راهبردی، استرن هشدار میدهد که سود حاشیهای کشتن شمار بیشتری از نیروهای حماس باید در برابر خطرات ادامه جنگ در غزه سنجیده شود. او یادآور میشود حتی اگر دیوان بینالمللی دادگستری حکم دهد که اسرائیل مرتکب نسلکشی شده است، تلآویو ممکن است این حکم را نادیده بگیرد؛ اما پرسش اصلی آن است که در چنین شرایطی چه بر سر جایگاه شهروندان اسرائیلی خواهد آمد، وقتی یک سرباز پیشین بخواهد از اروپا یا آمریکای جنوبی عبور کند؟ استرن در نهایت میگوید: «اسرائیل کشوری کوچک است؛ انزوا برایش اهمیت حیاتی دارد. دولت اسرائیل میگوید که باید حماس ریشهکن شود، اما چه ارزشی دارد اگر حق با شما باشد ولی در نهایت منزوی بمانید؟»
منبع: فرارو
ثبت دیدگاه