دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران به ریاض سفر کرد تا با محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی، و دیگر مقامات ارشد این کشور دیدار کند. سفر علی لاریجانی به عربستان، که پس از دیدار رئیسجمهور ایران با بن سلمان صورت گرفت، در رسانههای ایران گمانهزنیهایی درباره تمرکز مشترک بر مقابله با اسرائیل و مدیریت اختلافات بر سر آینده لبنان برانگیخته است.
نکته قابلتوجه این است که سفر لاریجانی درست پیش از اعلام توافق دفاعی مشترک میان پاکستان و عربستان انجام شد؛ توافقی که نشاندهنده تلاش ریاض برای تنوعبخشی به شراکتهای امنیتی خود است.
به گزارش امواجمیدیا، لاریجانی در ۱۶ سپتامبر به ریاض سفر کرد و با بن سلمان، خالد بن سلمان وزیر دفاع، و مساعد العیبان مشاور امنیت ملی عربستان دیدار داشت. خبرگزاری دولتی ایرنا گزارش داد که گفتوگوها بر روابط دوجانبه، همکاریهای دفاعی، تحولات منطقه و رفع موانع سرمایهگذاری متمرکز بوده است.
لاریجانی بعدها به رسانههای ایرانی گفت همکاریهای اقتصادی و امنیتی به شکل «منسجمتر» پیش خواهد رفت. او همچنین اشاره کرد که حمله اخیر اسرائیل به رهبران جنبش فلسطینی حماس در قطر موجب یکپارچگی مواضع منطقهای شده و دیدگاه ایران درباره نقش بیثباتکننده اسرائیل را تأیید کرده است.
این سفر پس از دیدار مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران، با ولیعهد سعودی در حاشیه اجلاس اضطراری سران عرب و مسلمان در قطر در ۱۵ سپتامبر انجام شد. بر اساس گزارشها پزشکیان به بن سلمان گفته بود: «اگر کشورهای اسلامی متحد باشند، اسرائیل جرأت حمله به هیچ کشور مسلمانی را نخواهد داشت» و تأکید کرده بود که عربستان میتواند نقشی کلیدی در تحقق این انسجام ایفا کند.
رسانههای ایران عمدتاً افزایش این تعاملات را در چارچوب تنشهای رو به افزایش منطقه پس از حمله اسرائیل به قطر و فشارهای مداوم آمریکا بر حزبالله برای خلع سلاح، تفسیر کردهاند.
نورنیوز، رسانه نزدیک به علی شمخانی دبیر پیشین شورای عالی امنیت ملی، سفرهای اخیر لاریجانی به بغداد، بیروت و حالا ریاض را بهعنوان بخشی از یک معماری راهبردی «امنیت چندلایه» توصیف کرده و استدلال کرده که تهران امنیت را نه فقط بر پایه بازدارندگی نظامی بلکه از طریق گفتوگوهای سیاسی و اقتصادی با همسایگان از جمله رقبایش، دنبال میکند.
سعدالله زارعی، تحلیلگر سیاسی اصولگرا، به خبرگزاری فارس گفت: «نکته مهم در سفر آقای لاریجانی به عربستان، موضوع لبنان است.»
رسانههای اصلاحطلبی مانند سازندگی و ابتکار هم بر زمینه امنیت منطقهای تأکید کردهاند. ابتکار مأموریت لاریجانی را «ساخت معماری جدید امنیت چندلایه در خاورمیانه» تعبیر کرده که در آن تعاملات سیاسی، اقتصادی و امنیتی مکمل یکدیگر هستند.
اظهارنظرها در شبکههای اجتماعی ایران صریحتر بوده است. مصطفی نجفی، تحلیلگر در ایکس نوشت: «بازیگر اصلی پشتپرده پیگیری پروژه خلع سلاح حزبالله، عربستان است» و افزود: «مهمترین دستور کار سفر لاریجانی به ریاض، موضوع لبنان و حزبالله است.»
مهدی خانعلیزاده، چهره تلویزیونی تندرو، مدعی شد که دیپلماسی لاریجانی در بیروت پیشتر موفق شده «پرونده خلع سلاح مقاومت را از اولویتهای لبنان خارج کند» (اشاره به حزبالله) و تکمیل این روند در ریاض به معنای «بازآرایی قدرت منطقهای تهران» خواهد بود.
نکته قابل توجه اینکه سفر لاریجانی به ریاض و همچنین دیدارهای اخیر او از پایتختهای منطقهای دیگر، بحثهایی را درباره سیاست در ایران برانگیخته است.
خانعلیزاده گفت: «انتقال مدیریت پروندههای مهم دیپلماتیک از وزیر خارجه عباس عراقچی به علی لاریجانی نویدبخش تأمین منافع ملی است» و به نوعی القا کرد که شورای عالی امنیت ملی در حال تحتالشعاع قرار دادن وزارت خارجه است.
اما علیاصغر شفیعیان، روزنامهنگار اصلاحطلب و مشاور رئیسجمهور، این ادعاها را رد کرد و گفت: «هیچ تغییری در مأموریتهای وزیر خارجه رخ نداده است.» او افزود پروندههایی که خنالیزاده به آنها اشاره کرده، توسط رئیسجمهور مستقیماً به لاریجانی واگذار شده و پیشتر در اختیار دو فرد دیگر بوده است.
افزایش تعاملات سیاسی و امنیتی ایران و عربستان در فضایی به شدت متشنج در منطقه صورت میگیرد. حمله اسرائیل به دوحه در ۹ سپتامبر شاید کاتالیزوری برای نزدیکی بیشتر این روابط بوده باشد. این بمباران، کشورهای عرب خلیج فارس را شوکه کرد و موجب شد برداشتهایی درباره همگرایی منافع ایران و عربستان در مهار عملیات تهاجمی اسرائیل شکل بگیرد، هرچند اختلافات عمیق همچنان پابرجاست.
تمرکز بر لبنان در تحلیلهای ایرانی قابل توجه است، چراکه عربستان بهطور سنتی از جناحهای سیاسی لبنان که مخالف حزبالله هستند حمایت کرده است. در واقع، این پادشاهی سالهاست در کنار اسرائیل و آمریکا برای مهار حزبالله قرار گرفته است. در مقابل ایران، به عنوان حامی اصلی حزبالله، در چند دهه گذشته زرادخانه این گروه را بخش مهمی از بازدارندگی در برابر اسرائیل دانسته است.
روایت ایران نشان میدهد که حمله به دوحه ممکن است فرصتی برای قانع کردن ریاض ایجاد کرده باشد که همسویی با فشار آمریکا و اسرائیل علیه حزبالله برخلاف منافع امنیتی خود پادشاهی است.
پویایی بین شورای عالی امنیت ملی و وزارت خارجه یکی دیگر از محورهای بحث کنونی در ایران است. شورای عالی امنیت ملی که مدیریت پرونده هستهای و دیگر مسائل کلیدی مرتبط با امنیت ملی را در دست دارد، همواره مرکز ثقل سیاست منطقهای بوده است. وزارت خارجه در این معادله بیشتر مجری سیاستها بوده است، هرچند وزیر خارجه در شورا حضور دارد.
انتصاب اخیر لاریجانی به دبیر شورای عالی امنیت ملی و سفرهای منطقهای پرسر و صدای او میتواند نشاندهنده تلاشی برای تمرکز بر دیپلماسی منطقهای باشد؛ بهویژه با توجه به جایگاه او بهعنوان یک چهره میانهرو که همواره طرفدار تعامل با همسایگان و غرب بوده است.
هیات همراه لاریجانی در سفر به ریاض شامل علی باقریکنی بهعنوان معاون امور بینالملل نیز بود. سابقه باقریکنی بهعنوان مذاکرهکننده هستهای با سمت معاون وزیر خارجه در دولت ابراهیم رئیسی (۲۰۲۱–۲۰۲۴) بر ماهیت درهمتنیده این نهادها تأکید میکند و نشان میدهد که میان آنها هماهنگی وجود دارد نه رقابت.
آینده نزدیک روابط ایران و عربستان به احتمال زیاد به این بستگی دارد که آیا گفتوگوهای دو طرف میتواند نگرانی مشترک از اقدامات اسرائیل را به همکاری ملموس، حتی اگر محدود باشد، تبدیل کند یا نه. یکی از آزمونهای کلیدی، موضع عربستان در قبال لبنان خواهد بود؛ جایی که دولت این کشور زیر فشار اسرائیل و آمریکا برای خلع سلاح حزبالله قرار دارد. همچنین پرسش مهم این است که پادشاهی سعودی در صورت حمله مجدد اسرائیل به ایران چه رویکردی در پیش خواهد گرفت. در این میان، بیاعتمادی عمیق میان ایران و عربستان و همچنین روابط نزدیک ریاض با واشنگتن همچنان موانع ساختاری جدی برای یک تحول جامع در روابط دوجانبه محسوب میشوند.
احتمالاً تعاملات سطح بالای بیشتری میان ایران و عربستان صورت خواهد گرفت، اما دستیابی به یک پیشرفت عمده در مورد مسائل بسیار مناقشهبرانگیز مانند یمن در افق میانمدت قابل انتظار است. در هر صورت، اگر فرض کنیم توافق دفاعی مشترکی که اسلامآباد و ریاض اعلام کردند فراتر از شعار باشد، نقشه ژئوپلیتیکی منطقه به احتمال زیاد پیچیدهتر خواهد شد.
منبع: اکوایران
ثبت دیدگاه