توهم بزرگی که در منطقه فروریخت؛ متحدان عبور از ترامپ را کلید می‌زنند؟
  • مهر 1, 1404 ساعت: ۱۸:۲۶
  • شناسه : 98469
    0
    حمله هوایی اسرائیل به دوحه در ۹ سپتامبر، توهم امنیتی را که اعضای شورای همکاری خلیج فارس طی سال‌ها ساخته بودند، فرو ریخت.
    پ
    پ

    ، قطر سال‌ها توانست با مهارت در سیاست خلیج فارس عمل کند و روابط خود را با قدرت‌های منطقه‌ای و ایالات متحده متوازن نگاه دارد. اما بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید در اوایل امسال، همراه با حملات ایران و اسرائیل در سه ماه گذشته، دوحه را وارد جدی‌ترین معضل امنیتی‌اش تاکنون کرده است.

    در حالی‌که قطر تلاش کرده با سرمایه‌گذاری‌های راهبردی رضایت دولت ترامپ را جلب کند، حمله هوایی اخیر اسرائیل به مقامات حماس در خاک این کشور عربی حوزه خلیج فارس، محدودیت‌های این رویکرد را آشکارکرد. آمریکا نه تنها قطر را از حمله قریب‌الوقوع مطلع نکرد، بلکه دارایی‌هایش در پایگاه هوایی «العدید» را نیز منفعل نگاه داشت. این مسئله پرسش‌های عمیقی درباره ارزش میزبانی پایگاه‌های آمریکایی و اعتبار تعهدات امنیتی واشنگتن ایجاد کرده است.

    معضل امنیتی بزرگ دوحه

    به گزارش امواج‌میدیا، معضل امنیتی کنونی قطر، که حول فرسایش جدی تضمین‌های آمریکا می‌چرخد، بدون بازگشت به بحران خلیج فارس در سال ۲۰۱۷ قابل درک نیست. آن زمان، در نخستین دوره ترامپ (۲۰۱۷-۲۰۲۱)، برخی در دولت آمریکا فعالانه محاصره علیه قطر را تحریک و حمایت کردند، در حالی‌که قطر بزرگ‌ترین پایگاه نظامی آمریکا در غرب آسیا را در خود جای داده بود.

    موضع آمریکا در قبال محاصره، بسیاری از متحدانش را در منطقه و فراتر از آن شوکه کرد. هرچقدر هم تضمین‌های امنیتی محکم به نظر می‌رسیدند، در آزمون واقعی، آمریکا این پیام را داد که ممکن است متحدانش را به استثنای اسرائیل، رها کند. این برداشت با بی‌عملی آمریکا پس از حمله ۲۰۱۹ به تأسیسات نفتی عربستان (که انصارالله یمن مسئولیت آن را بر عهده گرفت) تقویت شد. همین الگو در سال ۲۰۲۰ هم برای امارات تکرار شد.

    پس از شکست ترامپ در انتخابات نوامبر ۲۰۲۰ و پایان محاصره قطر در ژانویه ۲۰۲۱، دوحه تصور کرد اوضاع به حالت عادی بازمی‌گردد و سیاست‌های ترامپ تنها یک اختلال ناخوشایند بوده، نه روندی جدید. در واقع، در دوره جو بایدن (۲۰۲۱-۲۰۲۵)، شراکت قطر و آمریکا شکوفا شد. قطر در سال ۲۰۲۲ به‌عنوان متحد اصلی غیرناتویی (Major Non-NATO Ally) معرفی شد و توافقی برای تمدید حضور نظامی آمریکا به مدت یک دهه دیگر به دست آمد.

    اسراییل قطر دوحه

    استراتژی دلجویی قطر

    در سال ۲۰۲۴، بازگشت احتمالی ترامپ به قدرت آشکار شد. قطر ابتدا برای پوشش ریسک، روابط نظامی خود را با ترکیه تقویت کرد. در ژوئیه ۲۰۲۴، آنکارا دو ناوچه کلاس «توزلا» و شش جنگنده اف-۱۶ به قطر اعزام کرد تا نیروی مشترک ترکی-قطری را در برابر یک واشنگتن غیرقابل پیش‌بینی تقویت کند.

    اما با نزدیک شدن به انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا در نوامبر ۲۰۲۴، استراتژی قطر به سمت دلجویی مستقیم از ترامپ تغییر کرد؛ رویکردی که بعدها توسط چندین متحد دیگر آمریکا در جهان هم اتخاذ شد. در همین راستا، امیر قطر، شیخ تمیم بن حمد آل‌ثانی، در سپتامبر ۲۰۲۴، پیش از دیدار رسمی‌اش با بایدن، با ترامپِ دیدار کرد. این حرکت تأثیر مثبتی بر ترامپ گذاشت و روابطش با دوحه را متحول کرد.

    زمانی‌که ترامپ جمهوری‌خواه در انتخابات پیروز شد، در دوحه با شکوهی بی‌سابقه از او استقبال شد؛ از جمله هدیه‌ای ۴۰۰ میلیون دلاری به شکل یک جت خصوصی که قرار است به «ایرفورس وان» جدید تبدیل شود. در جریان سفر او، قطر تعهد داد ۱۰ میلیارد دلار برای گسترش پایگاه العدید، مقر پیشروی فرماندهی مرکزی آمریکا، سنتکام سرمایه‌گذاری کند. این اقدام با یک قرارداد عظیم ۹۶ میلیارد دلاری با بوئینگ تکمیل شد که بخشی از بسته اقتصادی ۱.۲ تریلیون دلاری بود. قطر همچنین نتایج مثبت نقش میانجی‌گری خود در برخی منازعات را به‌عنوان دستاوردهای دولت ترامپ معرفی کرد.

    تا همین اواخر، سیاست دلجویی قطر مؤثر به نظر می‌رسید، چراکه ترامپ بارها از این کشور و امیرش تمجید می‌کرد. اما شرایط با شدت گرفتن عملیات نظامی اسرائیل از غزه و کرانه باختری اشغالی گرفته تا لبنان، سوریه، یمن و ایران تغییر کرد. اسرائیل با مصونیت کامل و عمدتاً با حمایت آمریکا عمل کرده است؛ در حالی‌که روابط آن با کشورهای عربی دارای روابط عادی‌سازی‌شده مانند مصر، اردن و امارات، در بدترین وضعیت قرار داشته است.

    توهم امنیت در هم شکست

    حمله هوایی اسرائیل به دوحه در ۹ سپتامبر، توهم امنیتی را که اعضای شورای همکاری خلیج فارس طی سال‌ها ساخته بودند، فرو ریخت. این حمله تنها دو ماه و نیم پس از اصابت موشک‌های ایرانی به تأسیسات سنتکام در پایگاه العدید رخ داد و موقعیت قطر در برابر درگیری‌های منطقه‌ای را آشکار کرد.

    این واقعیت که آمریکا با وجود حضور گسترده نظامی در قطر، هیچ هشدار یا اقدام دفاعی‌ای برای رهگیری حمله انجام نداد، برای دوحه بسیار تلخ بود. این امر نشان داد که نه میزبانی پایگاه‌های نظامی آمریکا و نه دلجویی از ترامپ، معادل تضمین امنیتی نیست؛ به‌ویژه زمانی که منافع اسرائیل در تضاد کامل قرار می‌گیرد.

    پس از حمله، نخست‌وزیر و وزیر خارجه قطر، شیخ محمد بن عبدالرحمن آل‌ثانی، آشکارا اعلام کرد قطر احساس «خیانت» دارد. او تأکید کرد که تجهیزات دفاعی ساخت آمریکا نتوانستند حمله را خنثی کنند، زیرا «دشمن اسرائیلی از سلاح‌هایی استفاده کرد که رادارها قادر به شناسایی آن نبودند؛ حمله‌ای کاملاً ناجوانمردانه و بدون اطلاع قبلی». این اظهارات می‌توانست پیامی ضمنی باشد که آمریکا در حمله نقش داشته، هرچند مقامات قطری چنین چیزی را صریحاً بیان نکرده‌اند.

    بسیاری از ناظران می‌گویند واشنگتن بی‌شک از قبل از حمله مطلع بوده و می‌توانست آن را رهگیری کند، اما تصمیم گرفت چنین نکند. وقتی ترامپ گفت حمله می‌تواند «فرصتی برای صلح» باشد، بر شدت این تلخی افزود. سپس آمریکا واکنشی سرد نشان داد و از وتوی بیانیه شورای امنیت سازمان ملل که حمله را محکوم می‌کرد (بدون ذکر نام اسرائیل) خودداری کرد. هرچند گزارش‌هایی منتشر شد مبنی بر اینکه ترامپ از نتانیاهو خواسته دوباره به قطر حمله نکند، اما اعتبار چنین تضمین‌هایی زیر سؤال است؛ به‌ویژه وقتی مقامات اسرائیلی از جمله نخست‌وزیر تأکید کرده‌اند در صورت لزوم دوباره اقدام خواهند کرد.

    پیامدهای منطقه‌ای

    هرچند نتانیاهو حمله به قطر را واکنشی به اقدامات حماس معرفی می‌کند، اما این بیشتر به دستورکار توسعه‌طلبانه اسرائیل و تلاش برای بازسازی منطقه در قالب چیزی موسوم به «اسرائیل بزرگ» مرتبط است؛ موضوعی که در اظهارات و اقدامات مقامات اسرائیلی بازتاب یافته است. حملات ایران و اسرائیل در ماه‌های اخیر، این کشور کوچک خلیج فارس را به‌طور ناخواسته به میدان جنگ نیابتی در یک درگیری گسترده‌تر تبدیل کرده و پیامدهای عمیقی برای قطر و کل معماری امنیتی منطقه‌ای به همراه داشته است.

    از میان دو حمله، حمله اسرائیل برای قطر نگران‌کننده‌تر است. برخلاف ایران، اسرائیل متحد نزدیک آمریکا محسوب می‌شود و اینکه با وجود حضور نظامی ایالات متحده در قطر، دوحه را بمباران کرده، نشان‌دهنده شکاف اساسی میان تعهدات امنیتی آمریکا و واقعیت‌های درگیری‌های منطقه‌ای است. این حمله همچنین راه را برای گسترش عملیات اسرائیل به دیگر متحدان آمریکا، مانند ترکیه، باز می‌کند.

    IRAN-NUCLEAR-QATAR-EXPLOSIONS-4

    برای قطر، یکی از مشکلات اصلی در رویکردش، تمایل به پرهیز از تقابل با بیمه‌کردن خود از طریق تنوع روابط و تکیه‌گاه‌ها) بوده است. بر اساس یک مطالعه مقایسه‌ای تازه درباره این رویکرد در میان کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، دوحه کمترین میزان احتیاط را نسبت به آمریکا در مقایسه با عربستان و امارات داشته است. یکی از توضیحات این امر شاید این باشد که قطر خواسته جانب احتیاط را نگه دارد و از هرگونه واکنش تند واشنگتن جلوگیری کند. بنابراین، تلاش کرده وفاداری خود به آمریکا را نشان دهد و خود را به‌عنوان شریک باثبات و قابل اعتماد خلیج فارس برای واشنگتن جا بیندازد. با این حال، حتی این رویکرد محتاطانه نیز نتیجه امنیتی مطلوبی به بار نیاورده است.

    مسیر پرخطر پیش رو

    با وجود آنکه قطر در بزنگاهی حساس قرار دارد، نشانه‌ای از تغییر عمده در سیاست خارجی دیده نمی‌شود. دوحه واکنش خود به تهاجم اسرائیل را در سه مسیر تعریف کرده است:

    ساخت پرونده حقوقی علیه اسرائیل در نهادهای بین‌المللی بر اساس حقوق بین‌الملل، به رهبری محمد بن عبدالعزیز الخلیفی، وزیر مشاور در امور خارجه.

    تشکیل ائتلافی منطقه‌ای و بین‌المللی برای محکوم کردن اقدامات اسرائیل، دفاع از موضع قطر و ایجاد یک جبهه جمعی برای فشار و جلوگیری از حملات بیشتر اسرائیل؛ به رهبری نخست‌وزیر و وزیر خارجه.

    آمریکا قطر

    تأکید مجدد بر شراکت امنیتی با آمریکا و رد گزارش‌ها درباره بازنگری در این رابطه، که مقامات قطری آن را «تلاشی شکست‌خورده برای ایجاد شکاف میان متحدان» خوانده‌اند. این رویکرد احتمالاً با هدف منزوی‌کردن اسرائیل و جلوگیری از تیرگی بیشتر روابط با واشنگتن دنبال می‌شود. در واقع، طی یک دهه گذشته، اسرائیل تلاش کرده آمریکا را علیه دوحه تحریک کند و با تمدید حضور نیروهای آمریکایی در پایگاه العدید مخالفت کرده است. از این منظر، حفظ روابط خوب با واشنگتن راهی برای خنثی کردن تلاش‌های اسرائیل برای به حاشیه راندن قطر تلقی می‌شود.

    هرچند این استراتژی در حال حاضر به سود قطر است، اما دردی از آسیب‌پذیری‌های بنیادی امنیتی که آشکار شده دوا نمی‌کند. اعتماد به تضمین‌های امنیتی آمریکا به‌شدت فرسوده شده است و عادی‌سازی حملات به قطر یا دیگر اعضای شورای همکاری خلیج فارس بسیار نگران‌کننده است. افزون بر این، با ادامه مناقشه بر سر آینده برنامه هسته‌ای ایران و تداوم جنگ سایه میان ایران و اسرائیل، تهدید حملات بیشتر همچنان واقعی است.

    به این ترتیب، دلجویی قطر از ترامپ نتوانسته امنیت مورد نظرش را به همراه بیاورد و این کشور ناچار است مسیری پرمخاطره و نامطمئن را پیش ببرد. اینکه دوحه در بلندمدت گزینه‌های دیگری را دنبال خواهد کرد یا نه، همچنان نامعلوم است.

    منبع: اکوایران

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.