با تصمیم سه کشور اروپایی برای احیای تحریمهای پیش از سال ۲۰۱۵ سازمان ملل، سطح تنشهای هستهای میان ایران و غرب بار دیگر به نقطهای حساس رسیده است. اقدام فرانسه، آلمان و بریتانیا در بهکارگیری «سازوکار بازگشت خودکار تحریمها» موج تازهای از رویارویی دیپلماتیک میان تهران و قدرتهای غربی بهراه انداخته است
چرخش کامل به شرق؛ تعمیق شراکت تهران و مسکو در سایه بازگشت تحریمها
در پی این روند، مناسبات سیاسی و اقتصادی ایران با روسیه ، کشوری که بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل را اقدامی غیرمشروع میداند بیش از پیش گسترش خواهد یافت. این تحولات، جهتگیری راهبردی تهران بهسوی شرق را سرعت میبخشد؛ چرخشی که از زمان خروج دولت ترامپ از توافق هستهای در مه ۲۰۱۸ آغاز شد و اکنون نشانههای بلوغ آن آشکارا دیده میشود.
با وجود سابقهای سنگین از بیاعتمادی، تهران و مسکو همچنان دو بازیگر واقعگرا باقی ماندهاند. تا زمانی که غرب بر سیاستهای انزوای ایران اصرار ورزد، تعمیق همکاریهای اقتصادی و انرژی میان دو کشور امری ناگزیر خواهد بود. اشتراک در هدف مهار نفوذ ایالات متحده، روح تازهای در مناسبات تهران و مسکو دمیده و زمینه را برای ارتقای روابط دوجانبه و چندجانبه به سطحی بیسابقه فراهم کرده است.
ابتکار درج «سازوکار بازگشت خودکار تحریمها» در قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت، در سال ۲۰۱۵ از سوی خودِ روسیه پیشنهاد شد. در آن مقطع، مسکو این بند را راهحلی منطقی برای جلوگیری از بنبستهای دیپلماتیک میدانست؛ سازوکاری که بهمحض نقض توافق از سوی ایران، بدون نیاز به رأیگیری، تحریمها را بهطور خودکار بازمیگرداند و در عین حال اجماع میان قدرتهای بزرگ را حفظ میکرد.
اما امروز همان روسیه با اجرای همین سازوکار مخالفتی سرسختانه دارد. پس از آنکه سه کشور اروپایی در ۲۸ اوت روند بازگرداندن تحریمها را آغاز کردند، مسکو این اقدام را از منظر حقوقی «دارای ایراد اساسی» خواند. به باور کرملین، کشورهای اروپایی با نقض تعهدات برجامی خود، صلاحیت قانونی برای فعالسازی این مکانیسم را از دست دادهاند. علاوه بر این، روسیه تأکید میکند که احیای تحریمهای پیش از سال ۲۰۱۵ علیه ایران فاقد هرگونه وجاهت الزامآور در نظام حقوقی بینالملل است.
سایه تحریم بر برجام؛ احیای مکانیسم و مقاومت مسکو و پکن
در سال ۲۰۲۰، هنگامی که دولت دونالد ترامپ تلاش کرد بهصورت یکجانبه «سازوکار بازگشت خودکار تحریمها» را فعال کند، با موجی از مخالفت شدید از سوی روسیه و چین روبهرو شد. این دو کشور در بیانیهای مشترک اعلام کردند که خروج واشنگتن از برجام، ایالات متحده را از هرگونه مبنای قانونی برای توسل به این سازوکار محروم ساخته است.
مسکو و پکن برای تقویت موضع خود به نظر مشورتی دیوان بینالمللی دادگستری در ژوئن ۱۹۷۱ استناد کردند؛ نظری که درباره حضور غیرقانونی آفریقای جنوبی در نامیبیا صادر شده بود. بر اساس آن نظر حقوقی، هیچ کشوری که از اجرای تعهدات خود در چارچوب یک توافق سر باز زند، نمیتواند همزمان مدعی بهرهمندی از حقوق ناشی از همان توافق شود. این استدلال بهسرعت به پرونده تحریمهای تسلیحاتی ایران و روند «بازگشت خودکار» تعمیم یافت و مبنای حقوقی مخالفت دو قدرت شرقی با اقدام آمریکا را شکل داد.
روسیه که پیشتر بازگرداندن تحریمهای پیش از سال ۲۰۱۵ را اقدامی غیرقانونی دانسته بود، برای جلوگیری از اجرای آن تلاش گستردهای بهعمل آورد. مسکو تلاش کرد روند احیای تحریمها از سوی سه کشور اروپایی را به تأخیر اندازد، تضعیف کند یا بهطور کامل متوقف سازد. با این حال، پیشنویس قطعنامهای که روسیه و چین با هدف تداوم رفع تحریمهای ایران به شورای امنیت ارائه کردند، در ۲۶ سپتامبر شکست خورد. از مجموع اعضا، نه کشور از جمله ایالات متحده، بریتانیا و فرانسه رأی منفی دادند؛ چهار کشور یعنی روسیه، چین، الجزایر و پاکستان از آن حمایت کردند و دو عضو نیز رأی ممتنع دادند.
دیمیتری پولیانسکی، معاون نماینده دائم روسیه در سازمان ملل، در نشست شورای امنیت از نتیجه این رأیگیری ابراز ناخرسندی کرد و گفت: «امید داشتیم همکاران اروپایی و آمریکایی ما دوباره بیندیشند و به جای پناه بردن به باجخواهی خامدستانهای که تنها تنشهای منطقهای را تشدید میکند، مسیر گفتوگو و دیپلماسی را انتخاب کنند.» با پایان مهلت تعیینشده در اواخر سپتامبر و نبود هیچ قطعنامه جایگزینی، روند «بازگشت خودکار تحریمها» رسماً وارد مرحله اجرایی شد. این رویداد بار دیگر تناقض بنیادین سازوکارهای بینالمللی را آشکار کرد: ابزارهای حقوقیای که زمانی برای پیشبرد منافع یک کشور طراحی میشوند، ممکن است در آینده به زیان همان کشور عمل کنند.
با وجود ناکامی مسکو در جلوگیری از احیای تحریمها، روسیه هنوز ابزارهای مؤثری برای اخلال در روند اجرای آنها در اختیار دارد. یکی از کلیدیترین این ابزارها، جلوگیری از فعالسازی مجدد «کمیته تحریمهای ۱۷۳۷» است؛ نهادی که در سال ۲۰۰۶ با هدف نظارت بر تحریمهای سازمان ملل علیه ایران ایجاد شد. روسیه میتواند با بهتعویق انداختن انتصاب کارشناسان گروه نظارت این کمیته، روند احیای آن را متوقف کند؛ چرا که تمدید مأموریت این نهاد نیازمند اجماع کامل اعضای شورای امنیت است.
روسیه در برابر مکانیسم تحریمها: سپری برای ایران در میدان فشار غرب
موضع روسیه در مخالفت با «مکانیسم بازگشت خودکار تحریمها» صرفاً اقدامی نمادین نیست، بلکه بخشی از راهبردی هدفمند برای کاهش اثرگذاری تحریمهای تازه سازمان ملل علیه ایران و جلوگیری از انزوای تهران به شمار میرود. با این حال، حتی با وجود تلاشهای هماهنگ مسکو و پکن برای تضعیف این روند، نمیتوان انکار کرد که اقدام سه کشور اروپایی در فعالسازی این سازوکار، اقتصاد ایران را دوباره در تنگنا قرار داده است.
امتناع روسیه از تبعیت از تحریمهای جدید سازمان ملل علیه ایران، دستکم در کوتاهمدت، سپری اقتصادی برای تهران فراهم آورده است. انتظار میرود همکاریهای دو کشور در حوزههایی چون انرژی هستهای، تجارت و سرمایهگذاری، ذیل «پیمان مشارکت جامع راهبردی» گسترش یابد. در عین حال، مسکو در شورای امنیت از مواضع تهران دفاع خواهد کرد و انتقادات خود نسبت به سیاستهای غرب در قبال ایران را افزایش خواهد داد.
همزمان، همسویی میان روسیه، چین، پاکستان و ایران در مخالفت با اجرای مجدد «مکانیسم بازگشت خودکار تحریمها» این باور را در میان مقامات تهران تقویت کرده است که پیوستن به نهادهای غیرغربی مانند «بریکس پلاس» و «سازمان همکاری شانگهای» تصمیمی واقعبینانه و آیندهنگرانه بوده است. در چارچوب راهبرد «نگاه به شرق»، رهبران ایران بر این باورند که سرنوشت ژئوپولیتیکی ایران با روسیه، چین و دیگر قدرتهای غیرغربی از پاکستان تا جمهوریهای آسیای مرکزی و حتی کره شمالی گره خورده است. از دید تهران، اقدام سه کشور اروپایی بار دیگر بیاعتمادی تاریخی ایران به غرب را تثبیت کرده است. حمایت اروپا بهویژه آلمان از اسرائیل در جریان «جنگ دوازدهروزه» اخیر و نیز حملات نظامی آمریکا به تأسیسات هستهای ایران، فضای بدبینی متقابل را تشدید کرده است.
ایران میان بازدارندگی و گفتوگو
با این حال، ایران درِ گفتوگو با غرب را بهطور کامل نخواهد بست، اما اولویت راهبردی خود را به جای مصالحه دیپلماتیک بر «بازدارندگی» استوار می کند. گرچه نزدیکی تهران و مسکو روندی فزاینده دارد، اما تبدیل این همکاری به یک اتحاد واقعی با موانع قابلتوجهی روبهروست. اصلیترین مانع، روابط نزدیک و عملگرای روسیه با اسرائیل است که در دوران پوتین و نتانیاهو بهطور چشمگیری تقویت شده است. تمایل کرملین به حفظ مناسبات گرم با پادشاهیهای عربی حاشیه خلیج فارس نیز منبع دیگری از اصطکاک در این مسیر به شمار میآید.
واکنش محتاطانه روسیه به «جنگ دوازدهروزه» اخیر نیز نشان داد که مسکو در تلاش است میان روابط خود با ایران، اسرائیل و جهان عرب نوعی توازن ظریف برقرار کند. هرچند کرملین حملات اسرائیل به ایران را محکوم و خواستار خویشتنداری شد، اما هیچ اقدام عملی در حمایت از تهران انجام نداد. این موضع، بدگمانی در ایران را برانگیخت؛ بهویژه پس از آنکه محمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام مدعی شد روسیه در جریان درگیریهای ژوئن، اطلاعات پدافندی ایران را در اختیار اسرائیل قرار داده است. چنین ادعاهایی شکاف بیاعتمادی میان دو کشور را عمیقتر کرده است.
با وجود این، تهران همچنان در پی گسترش روابط با مسکو خواهد بود تا نیازهای اقتصادی، نظامی و فناورانه خود را در بحبوحه فشارهای روزافزون بینالمللی تأمین کند. در حالی که روسیه از اجرای تحریمهای پیش از ۲۰۱۵ سر باز میزند، ایران بر همکاریهای فنی، تبادل اطلاعات و انتقال فناوریهای نظامی از سوی مسکو حسابی ویژه باز کرده است.
در چشمانداز آینده، همگرایی فزاینده میان تهران و مسکو میتواند توان غرب برای منزویسازی ایران را کاهش دهد. این دو کشور با گسترش هماهنگیهای اقتصادی، نظامی و دیپلماتیک، نهتنها تلاش می کنند اثر تحریمهای غرب را کاهش دهند، بلکه هدفی بلندپروازانهتر یعنی به چالش کشیدن نظم جهانی تحت رهبری ایالات متحده را دنبال می کنند. هرچند امید به احیای برجام یا توافقی تازه در زمینه هستهای کمرنگ شده است، اما ناتوانی غرب در برقراری تعامل سازنده با تهران احتمالاً چرخش بیشتر ایران بهسوی مدار نفوذ مسکو را شتاب خواهد بخشید.
منبع: فرارو یه نقل از شورای آتلانتیک





ثبت دیدگاه