نشریه آمریکایی در مقالهای اشاره کرده است که تهدیدهای فزایندهٔ «دونالد ترامپ» رئیسجمهور ایالات متحده علیه ونزوئلا همراه با سلسلهای از حملات آمریکا علیه شناورها در دریای کارائیب، آغاز «دوران جدیدی از مداخلهگری آمریکا در نیمکرهٔ غربی» است، اقدامی که در امتداد سابقه طولانی و جنجالی مداخلات سیاسی آمریکا در سرتاسر آمریکای جنوبی طی در یک قرن گذشته انجام میشود.
نشریه «نیوزویک» یادآوری کرده است که سنت مداخلهگری آمریکا در آمریکای جنوبی پیش از جنگ سرد آغاز شده و به سده نوزدهم و «دکترین مونرو» بازمیگردد؛ دکترینی که در ابتدا توسط رهبران استقلالطلبی چون «سیمون بولیوار» مورد استقبال قرار گرفت. با این حال، مقاله تأکید کرده است که واشنگتن بعدها این دکترین را بهعنوان توجیهی برای سلطهٔ سیاسی و نظامی خود بهکار برد، از جمله با دخالت در جدایی پاناما از کلمبیا در سال ۱۹۰۳ و سپس اشغال کشورهای پیرامونی برای تضمین کنترل بر کانال پاناما.
مقاله اشاره کرده است که این مداخلات اولیه با هدف جلوگیری از بازگشت قدرتهای اروپایی انجام شد؛ امری که واشنگتن آن را تهدیدی برای منافع خود در این کانال تلقی میکرد.
رسانه آمریکایی همچنین به تغییر منطق مداخلهٔ آمریکا در دوران جنگ سرد اشاره کرده است؛ زمانی که واشنگتن از مقابله با نفوذ اروپاییها به سرکوب جریانهای چپگرا و سوسیالیست روی آورد، از جمله حمایت از کودتای ۱۹۶۴ در برزیل، کودتای ۱۹۷۳ در شیلی و همراهی آمریکا با رژیمهای عضو «عملیات کوندور» در آرژانتین، بولیوی، پاراگوئه، پرو و اروگوئه.
نیوزویک به نقل از یک تاریخنگار نوشته است که این مداخلات هیچ پیامد مثبتی نداشت و در عوض به نقض گستردهٔ حقوق بشر، از جمله ناپدیدشدن دهها هزار نفر فقط در آرژانتین، انجامید.
در این گزارش همچنین نقش آمریکا در منازعات آمریکای مرکزی در نیکاراگوئه، السالوادور، گواتمالا و هندوراس برجسته و تاکید شده که واشنگتن در دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ از نیروهای ضدشورشی علیه جنبشهای چپگرا حمایت کرده است. مقاله بیان کرده است که هرچند این جنگها بعدها با توافقهای صلح پایان یافت، اما بیثباتی ساختاری، مسیرهای قاچاق مواد مخدر و فشارهای مهاجرتی ماندگاری به جا گذاشت که امروز نیز بر آمریکا اثرگذار است.
مقاله یادآوری کرده است که میراث مداخلات آمریکا، بدگمانی عمیق نسبت به واشنگتن در منطقه ایجاد کرده و خطابههای ملیگرایانه رهبران برخی کشورهای آمریکای جنوبی از جمله «نیکولاس مادورو» را تقویت کرده است. این سابقه موجب شده است که ضدیت با آمریکا به ابزاری پایدار در سیاست تبدیل شود و افکار عمومی را شکل دهد. گرچه نیروهای راستگرا در آمریکای لاتین گاهی با رویکرد ترامپ همسویی دارند، اما دولتهای ترقیخواه در برزیل و کلمبیا نسبت به تشدید تنشها از سوی واشنگتن ابراز نگرانی کردهاند.
به گزارش نیوزویک، گرچه ترامپ رسماً سیاست سرنگونی مادورو را اعلام نکرده است، اما در نخستین دوره ریاستجمهور وی تلاشهایی برای جایگزینی «خوان گوایدو» در بحران سیاسی ونزوئلا صورت گرفت. مقاله اشاره کرده است که توان نظامی ونزوئلا و بسیج نیروهای مردی این کشور، آن را با اهداف قبلی آمریکا مانند پاناما غیرقابل قیاس کرده است. برخی تحلیلگران بر این باورند که اقدام نظامی آمریکا واکنش شدیدی را در سراسر آمریکای لاتین در پی خواهد داشت.
رسانه آمریکایی همچنین با بیان اینکه اصل «عدم مداخله» همچنان در روابط بینالملل آمریکای لاتین یک مسئله محوری است، به اظهارات کارشناسانی اشاره کرده که باور دارند حملهٔ یکجانبهٔ آمریکا به ونزوئلا نهتنها دولتهای چپگرا، بلکه متحدان آمریکا مانند برزیل، آرژانتین، اروگوئه، شیلی و کلمبیا را نیز خشمگین خواهد کرد. به اذعان رسانه آمریکایی، حتی اگر ایالات متحده در حمله به ونزوئلا به اهداف نظامی خود دست پیدا کند، هزینه دیپلماتیک بلندمدت آن برای کاخ سفید بسیار سنگین خواهد بود، زیرا جوامع آمریکای لاتین نسبت به حاکمیت ملی حساس هستند و بیم آن دارند که چنین اقدامی به الگویی تکراری در آینده تبدیل شود.
منبع: ایسنا





ثبت دیدگاه