طوفان تداوم و تغییر در خاورمیانه؛ پیش‌بینی اکونومیست از رویارویی بعدی تهران و تل‌آویو
  • آبان 26, 1404 ساعت: ۱۰:۲۹
  • شناسه : 99927
    0
    به نظر متناقض می‌آید، اما جنگ‌هایی که طی دو سال گذشته سراسر خاورمیانه را درنوردیدند، هم دگرگون‌کننده بودند و هم بی‌نتیجه.
    پ
    پ

    به شکلی متناقض، جنگ‌هایی که طی دو سال گذشته سراسر خاورمیانه را درنوردیدند، هم دگرگون‌کننده بودند و هم بی‌نتیجه. دو دهه بود که ایران و متحدانش اراده خود را بر منطقه تحمیل کرده بودند. اما بعد، اسرائیل شبکه  مورد حمایت ایران را هدف قرار داد  و قدرت آن را تضعیف کرد. حکومت اسد در سوریه فروپاشید. سپس اسرائیل با حمایت آمریکا، تابوی حمله به خود ایران را شکست.

    به شکلی متناقض، جنگ‌هایی که طی دو سال گذشته سراسر خاورمیانه را درنوردیدند، هم دگرگون‌کننده بودند و هم بی‌نتیجه. دو دهه بود که ایران و متحدانش اراده خود را بر منطقه تحمیل کرده بودند. اما بعد، اسرائیل شبکه  مورد حمایت ایران را هدف قرار داد  و قدرت آن را تضعیف کرد. حکومت اسد در سوریه فروپاشید. سپس اسرائیل با حمایت آمریکا، تابوی حمله به خود ایران را شکست.

    ایران همچنان پا بر جاست. حماس تضعیف شده اما  یک نیروی مؤثر است، همان‌طور که حزب‌الله در لبنان. در سوریه، احمد الشرع هنوز به‌سختی کشور را در اختیار دارد. بنابراین سال پیش رو میدان نبردی میان تغییر و تداوم است. دونالد ترامپ تصویر خود را  از تغییر ترسیم می‌کند: بازسازی غزه، توافق با ایران و عادی‌سازی روابط کشورهای عرب بیشتری با اسرائیل. اما نیروهای قدرتمندی برای حفظ وضع موجود مقاومت خواهند کرد.

    غزه چه می‌شود؟

    بزرگ‌ترین پرسش این است که در غزه چه اتفاقی می‌افتد. برای اینکه بازسازی واقعاً آغاز شود، باید بسیاری چیزها درست پیش برود. حماس باید با خلع سلاح موافقت کند. کشورهای عربی باید نیروهای حافظ صلح اعزام کنند، با وجود نگرانی از اینکه ممکن است درگیر نزاع با فلسطینی‌ها شوند. اسرائیل باید نقش مشخصی برای تشکیلات خودگردان بپذیرد و تضمینی بدهد که جنگ واقعاً تمام شده است. همه این‌ها بعید به نظر می‌رسد. اگر بازسازی کند پیش برود، بخشی از دو میلیون نفر جمعیت غزه ممکن است تلاش کنند از منطقه خارج شوند. این امر می‌تواند روابط اسرائیل با مصر را تحت فشار قرار دهد و ممکن است به اسرائیل بهانه‌ای بدهد تا جنگ در غزه را از سر بگیرد.

    تحقق کابوس دیرینه؛ چه کسی «خاورمیانه جدید» را می‌سازد؟

    حمله به دوحه و پیامدهای سیاسی آن نشان می‌دهد که چرا اسرائیل در موقعیتی نیست که بتواند آنچه نتانیاهو بارها «خاورمیانه جدید» نامیده را از دل ویرانه‌های نظم پیشین خلق کند.

    انتخاب دشوار و دور جدید درگیری؟

    سؤال دوم این است که آیا اسرائیل و ایران وارد دور تازه‌ای از درگیری خواهند شد یا نه. توافق جمهوری اسلامی ایران  با ایالات متحده ممکن است از چنین جنگی جلوگیری کند، اما به نظر نمی‌رسد تهران آماده دادن امتیازهایی باشد که ترامپ از او می‌خواهد. برنامه هسته‌ای ایران بعد از جنگ ۱۲ روزه‌ ماه ژوئن آسیب جدی دیده، اما تهران حاضر نیست کاملاً از آن دست بکشد. اگر جنگ دومی رخ دهد، احتمالاً اسرائیل تلاش خواهد کرد فراتر برود. در این صورت ممکن است خلیج فارس مورد حمله قرار گیرد. چنین وضعیتی ترامپ را مجبور می‌کند بین مهار اسرائیل و به‌خطر انداختن ثبات متحدان عرب آمریکا یکی را انتخاب کند.

    جنگنده اف 35

    چشم‌انداز سازش

    پرسش سوم این است که آیا ترامپ موفق می‌شود توافق‌های ابراهیم را گسترش دهد؛ توافق‌هایی که بر اساس آن‌ها چهار کشور عربی در سال ۲۰۲۰  روابطشان را با اسرائیل عادی کردند. انتظار این‌که سوریه و لبنان روابط کامل با اسرائیل برقرار کنند واقع‌بینانه نیست. اما محتمل است که سوریه برای مهار دست‌اندازی‌های اسرائیل به سرزمینش یک پیمان عدم تعرض امضا کند. لبنان شاید حتی تا همین حد هم پیش نرود، به‌ویژه با توجه به انتخابات پیشِ رو در بهار. اما صحبت درباره یک معاهده صلح کم‌کم به گوش می‌رسد.

    آیا خاورمیانه به سوی نظم دلخواه بی‌بی و ترامپ پیش می‌رود؟
    اسرائیل نمی‌تواند با بمباران خاورمیانه، نظمی تازه و پایدار در منطقه ایجاد کند. رهبری منطقه‌ای تنها با برتری نظامی به دست نمی‌آید؛ بلکه نیازمند سطحی از رضایت و همکاری دیگر قدرت‌های منطقه‌ای است. اما هیچ‌کس در خاورمیانه خواهان رهبری اسرائیل نیست، و همهٔ کشورها اکنون از قدرت مهارنشدهٔ آن بیم دارند.

    پیشرفت با محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی، حتی سخت‌تر خواهد بود. عربستان جایزه بزرگ است: اگر روابط خود را با اسرائیل عادی کند، دیگر کشورهای عرب و مسلمان احتمالاً پشت سرش خواهند آمد. اما سعودی‌ها بیش از یک سال است که روشن گفته‌اند اسرائیل را تنها در صورتی به رسمیت خواهند شناخت که این رژیم با یک روند واقعی صلح با فلسطینی‌ها موافقت کند. دلیلی هم ندارند که از این وعده عقب‌نشینی کنند. در سال‌های گذشته آن‌ها امیدوار بودند که پیوستن به توافق‌های ابراهیم راه را برای یک پیمان دفاعی رسمی با آمریکا باز کند. اما در سال ۲۰۲۶ شاید بدون آن هم به چنین پیمانی برسند.

    نمایندگان سکون و تغییر در سالی ناآرام

    اگر ترامپ بلندترین نماینده خواهانه تغییر موازنه قدرت باشد، ایران بزرگ‌ترین نیروی سکون است. تهران دهه‌ها تلاش کرده میان «نه جنگ» و «نه صلح» با اسرائیل تعادل برقرار کند و همزمان یک قدرت در آستانه  هسته‌ای شدن باقی بماند. این تعادل تا حدودی در حال از دست رفتن است و باید دید تهران تا چه حد آماده  تغییر مسیر  خواهد بود.

    جنگ غزه

    اسرائیل، به شکلی گیج‌کننده، هم نیروی تغییر خواهد بود و هم سکون. از طرفی از چشم‌انداز ترامپ برای منطقه‌ای دگرگون‌شده حمایت می‌کند، اما فارغ از اینکه چه کسی در انتخابات پیروز شود، هیچ بازیگری در اسرائیل حاضر نیست به فلسطینی‌ها امتیاز بدهد. رؤیای ادغام منطقه‌ای باید صبر کند: اسرائیل قدرت مسلط خواهد بود، اما قدرتی بی‌رحم و تنها.

    نتیجه این وضعیت، سالی ناآرام برای پادشاهی‌های خلیج فارس خواهد بود. آن‌ها نگران هدف قرار گرفته شدن هستند و همچنین بیم دارند مجبور شوند هزینه بازسازی غزه را بپردازند. سعودی‌ها همچنین می‌خواهند از هرگونه اولتیماتوم ترامپ درباره روابط با اسرائیل دور بمانند. آن‌ها همچنان به چاپلوسی و پاداش‌دادن به او ادامه خواهند داد، حتی در حالی که روابطشان را با قدرت‌های دیگر تقویت می‌کنند. این شاید مهم‌ترین و پایدارترین تغییر دو سال گذشته باشد: با در آغوش‌کشیدن اسرائیل، آمریکا کشورهای خلیج فارس را بیش از هر زمان دیگری درباره اتکا به واشنگتن برای ثبات منطقه‌ای نگران کرده است.

    منبع: اکوایران

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.