آنچه که رژیم صهیونیستی نتوانست با نیروی نظامی به دست آورد، آمریکا میخواهد برای این رژیم در چارچوب ادعایی قوانین حقوقی و قطعنامه به دست آورد.
روایتهای چینیها هم در مورد آمریکا رنگارنگ است. در چین، روایتی آمادگی تقابل نظامی با آمریکا را جدی میبیند و روایت دیگری همکاری با آمریکا را ضروری میداند و بین تقابل و همکاری، روایتهای دیگری نیز وجود دارد.
چنانکه جمهوری اسلامی ایران خواهان به رسمیت شناخته شدن قدرت و جایگاهش در نظم آینده منطقه غرب آسیا است، باید در گام نخست سیاستهایش را با مقدورات داخلی و خارجی اش هماهنگ سازد.
در جهان ترامپی که مبتنی بر آپارتاید هستهای است، آمریکا با وجود سابقه تاریک در حوزه اتمی به خود حق میدهد همچنان زرادخانه اتمیاش را تقویت و سلاحهای هستهای مرگبارتری بسازد اما برخی کشورها بهرغم رعایت کامل مقررات آژانس و پایبندی به معاهده انپیتی و پروتکلهای الحاقی آن و همزمان نظارت گسترده بازرسان آژانس، حق برخورداری از دانش هستهای صلحآمیز را نیز ندارند.
آمریکای ترامپ، ناراضی از موقعیت جهانی آمریکاست و میخواهد هژمونی جهانی را برقرار کند، اما این تجدیدنظرطلبی با همه آسیبها و تخریبها به هژمونی جهانی آمریکا منجر نخواهد شد.
پژوهش جدید مرکز «پیو» نشان میدهد اعتماد به دموکراسی در جهان بهویژه در آمریکا، بهشدت فرو ریخته است. بحران کنونی دیگر مدیریتی نیست، بلکه «ایمانی» است؛ مردم نهفقط از عملکرد دولتها، بلکه از خودِ قواعد بازی دموکراتیک سرخوردهاند. نهادهایی که روزی بیطرف تلقی میشدند، اکنون سیاسی و جانبدار دیده میشوند. این فروپاشی اعتماد زمینهساز صعود پوپولیسم بهویژه راستگرای انتقامجو شده است. احیای دموکراسی، نه با اصلاحات اقتصادی، بلکه با بازسازی ایمان و اعتماد عمومی ممکن است.
ایجاد صلح و ثبات پایدار در منطقه و بین همسایگان ، آرزوی کشورهای مسلمان و همسایه در منطقه است و کشورها دوست تلاش خواهند کرد با استفاده از ظرفیت های دیپلماتیک به این روند کمک کنند.
جامعه جهانی و بهویژه جمهوری اسلامی ایران باید با دقت تحولات را رصد کند؛ زیرا موضوع الحاق کرانه باختری امری ساده و گذرا نیست. این روند در صورت پیگیری، قطعاً موجب افزایش وسعت اراضی اشغالی و تشدید واکنش و مقاومت مردم فلسطین خواهد شد و در نتیجه، میتواند تحولات منطقه را وارد مرحلهای بحرانی کند.
از سال ۲۰۱۴ کشورهای عضو ناتو واقعیتهای راهبردی و ضرورتهای ژئوپلیتیکی روسیه که ماهیت تاریخی داشته را نادیده گرفته و به این ترتیب زمینه برای ظهور چالشهای امنیتی جدید در روابط روسیه با جهان غرب ایجاد شد.
دفترچه دیپلماسی ترامپ، که در خاورمیانه کارآمد است، در رقابت طولانی و ساختاری با چین کارایی ندارد.
آتشبس غزه موفقیتی نمایشی برای ترامپ بود، اما همین شیوهٔ دیپلماسی شخصی و معاملهمحور در برابر چین ناکارآمد است. او تأکید میکند سیاست خارجی ترامپ بر تهدید، عقبنشینی و بیثباتی بنا شده و در رقابت ساختاری با پکن، نیازمند صبر، ثبات و ائتلافسازی است. کاهش بودجهٔ پژوهش، سیاستهای مهاجرتی سختگیرانه و رویکرد واکنشی ترامپ، توان ملی و انسجام بینالمللی آمریکا را تضعیف کرده و نشان دادهاند «هنر معامله» جایگزین «معماری راهبرد» نیست.