در پی به قدرت رسیدن مجدد ترامپ دوباره با این بحث که آیا نظم بینالمللی جدیدی در حال شکلگرفتن است، مواجه شدهایم. اقدامات ترامپ در فاصلهگرفتن از تعهدات امنیتی در قبال متحدان اروپایی، نزدیکشدن به روسیه و نظامهای اقتدارگرا و نیز راهانداختن نوعی جنگ تجاری و... بار دیگر بحث درباره شکلگیری یک نظم بینالمللی جدید را به میان آورده است.
دونالد ترامپ رئیس جمهوری امریکا سرانجام پس از بازگشت به کاخ سفید، سیاست خود در قبال جمهوری اسلامی ایران را آشکار کرد
طرح ترامپ مبنی بر كوچاندن مردم غزه به كشورهایی مثل مصر و اردن و سوریه و نقاط مختلف، طرح بسیار وقیحانه و بیشرمانهای است؛ زیرا بهنوعی ازبینبردن هویت یك ملت و نسلكشی و نابودی یك ملت را در دستور كارشان قرار دادهاند.
تحلیلگر معروف جهان عرب با اشاره به دیدار امروز «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم صهیونیستی با «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا و دیدار هفته بعد سران مصر و اردن با ترامپ آنرا مورد واکاوی قرار داده است.
بیتوجهی آشکار ترامپ به قوانین بینالمللی، مرزهای حاکمیتی و متحدان ناتو، با مجموعه تهدیدات مضحک او برای الحاق «گرینلند» با زور، واکنش سریع و متحدانهای از سوی فرانسه، آلمان و اسپانیا را درپی داشته است. بسیاری از رهبران اروپا اعلام کردند از دانمارک حمایت میکنند و از اظهارات ترامپ شوکه شدهاند.
دولت انگلیس علاوه بر کارشکنیها و دشمنیهای آشکار خود در بحث استحاله عقاید و باورهای ایرانیان و مسلمانان از سالهای دور فعالیت میکرده و روباهگونه در پی اختلافافکنی بین مسلمانان و تخریب عقاید و باورهای دینی در میان آنان بوده است.
عمدتاً اخبار ملاقات و صحبتهای سیاسی در مورد این اجلاس، تبدیل به عناوین گزارشهای رسانهها میشود. دونالد ترامپ، حضور فیزیکی در این اجلاس نداشت و به صورت مجازی، سخنرانی کرد، ولی مهمترین بحثی که بر همه مباحث سایه افکند، دوران ریاست جمهوری او و ماهیت حرکتهای داخلی و خارجی آمریکا بود. شرکت در اجلاس داووس، تبدیل به یک زیارت اقتصادی و سیاسی، برای نخبگان حاکم در گوشه و کنار جهان به صورت سالانه شده است.
«رضا نصری» حقوقدان و تحلیلگر مسائل بین الملل معتقد است که سه تصور غلط درباره ایران بر گفتمان آمریکا حاکم شده که اغلب توسط منابع اسرائیلی ایجاد شده است.
تحولات غرب آسیا از دیدگاههای مختلفی قابل تحلیل است. هر دیدگاه مجموعهای از متغیرهای تاثیرگذار در روند تحولات را در نظرگرفته، حسب تغییرات بوجود آمده در آن متغیرها، تحلیل خود را ارائه کرده و نتیجهگیری میکند. بیشتر این تحلیلها فاقد چارچوب نظری است و صرفا تحولات روزمره را در نظر گرفته و با توجه به استنباطهای شخصی و گرایشهای سیاسی خود، تحولات را تحلیل نموده و نتیجهگیری مینماید.
تیجه مذاکرات احتمالی میان ایران و امریکا را «اهرمهای امنیتی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعیِ طرفین» مشخص خواهد کرد اما آنچه در این میان حائز اهمیت است، متغیرهای مداخلهگری است که برخی از آنها شتابدهنده و یا ترغیبکننده توافق هستند و برخیشان به مثابه ترمز، مانع از توافق میشوند.
ایران اگرچه روابط نزدیک و گسترده با روسیه دارد، ولی ساختار اقتصادی دو کشور هم پوشانی زیادی ندارند زیرا هر دو کشور صادر کننده نفت (که در برخی مواقع روسیه رقیب ایران می شود) و وارد کننده تکنولوژی های پیشرفته هستند. بازارهای هدف صادراتی هر دو کشور عمدتا شامل کشورهای وارد کننده انرژی و مواد خام است. هر دو کشور در شرایط کنونی مورد تحریم غرب قرار گرفته اند و این تنگنا اگرچه موجب نزدیکی آنها به یکدیگر شده ولی لزوما به معنای هم تکمیلی اقتصادی و تجاری نیست. با این حال در فضای موجود و شرایط منطقه ای و جهانی به یکدیگر نزدیک شده و در ساختارهای منطقه ای همچون «سازمان همکاری شانگهای»، «اتحادیه اقتصادی اوراسیا»، «گروه بریکس» در کنار هم قرار گرفته اند.