روزنامه صهیونیستی «جروزالم پست» مدعی شد که «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا در سفرش به عربستان قصد دارد که تشکیل کشوری فلسطینی را به رسمیت بشناسد.
به دنبال نگرانی جدی رژیم صهیونیستی نسبت به حضور ترکیه در کشور سوریه و نیز احتمال اقدامات ضد اسرائیلی در سوریه، این رژیم در حال تلاش برای تغییر سوریه در جهت منافع خود است، مسئلهای که ممکن است یک تهدید جدی برای آینده سوریه تلقی شود.
مسیر آینده اوکراین اکنون پرابهام و خطرناک به نظر میرسد. فشارهای داخلی و خارجی برای استعفای زلنسکی یا برگزاری انتخابات احتمالاً افزایش خواهد یافت، هرچند نحوه اجرای چنین اقداماتی در میانه جنگ، بدون لغو قوانین نظامی و ایجاد بیثباتی بیشتر هنوز مشخص نیست. یکی از نمایندگان مخالف در اوکراین هشدار داد: «درگیر شدن در چنین گفتگویی با ترامپ هیچ شانسی برای او باقی نمیگذارد. من نگرانم که بهای این کار، کل کشورمان باشد.»
درحالیکه ترامپ رئیسجمهور اوکراین، ولودیمیر زلنسکی، را سرزنش میکرد و به او هشدار میداد که «تو در برابر ولادیمیر پوتین کارت برندهای نداری»، و درحالیکه جیدی ونس، معاون رئیسجمهور، زلنسکی را «بیادب» و «قدرناشناس» خطاب میکرد، مشخص شد که شراکت سهساله میان واشنگتن و کییف بهشدت متزلزل شده است.
مؤسسه صلح کارنگی در اوایل فوریه امسال، توصیههایی برای جلوگیری از تکرار سناریوی لیبی در سوریه منتشر و طی آن هشدارهایی بسیار به جا و ضروری را مطرح و تأکید کرد، سوریه در مقایسه با لیبی با چالشهای بسیار بزرگتری مواجه است زیرا این کشور از لحاظ تنوع قومی و فرقهای، ساختاری پیچیدهتر و شکنندهتر از لیبی دارد.
فراخوان عبدالله اوجالان، رهبر حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک) در روز پنجشنبه، برای خلع سلاح و انحلال این گروه، موجب امیدواری و همچنین تردید در ترکیه شده است.
«آشتی جدید میان دونالد ترامپ و ولادیمیر پوتین ممکن است زمینهساز بازگشت مذاکرات هستهای ایران باشد. این مذاکره در صورتی که طرفین به توافقی صلحآمیز در اوکراین دست یابند، میتواند منجر به همکاری استراتژیک در حوزه های متنوع میان واشنگتن و مسکو شود.»
دونالد ترامپ با تضعیف دموکراسیها، سیاست خارجی آمریکا را به مسیری متفاوت سوق داده است. او با همسویی با پوتین و «شی جینپینگ»، احتمال کنار گذاشتن اوکراین و تایوان را افزایش داده است. در اروپا، نگرانیها درباره کاهش تعهد آمریکا به ناتو و افزایش نفوذ چین و روسیه رو به افزایش است.
در حالی که جامعه جهانی و تحلیلگران مسائل بینالمللی در حال بررسی پیامدهای سقوط اسد بر سیاست جهانی و معادلات امنیتی هستند، تأثیرات آن بر برخی مناطق همجوار همچنان مورد بررسی کمتری قرار گرفته است.
این واقعیت که ایالاتمتحده در حال حاضر پیشبینی میکند که سهم بیشتری از تولید ناخالص داخلی را صرف پرداخت بهره بدهی و سهم کمتری را صرف دفاع کند، نشان میدهد که قدرت آمریکا از لحاظ مالی بسیار بیشتر از آنچه اکثر مردم تصور میکنند، محدود شده است.
ترامپ این را نمیبیند که همان نظم جهانیای که واشنگتن ایجاد کرده، برتری ایالات متحده را تضمین کرده و موجب رونق اقتصادی این کشور شده است. در عوض، او جهان را جایی میبیند که آمریکا در آن بیش از حد مسئولیت به عهده گرفته، از سوی متحدانش فریب خورده و توسط دشمنانش مورد سوءاستفاده قرار گرفته است.