جنگ 12روزه منجر به بازدارندگی متقابل شد، وضعیتی که ایران میتواند با آن کنار بیاید، اما برای نتانیاهو و میراث او غیرقابل تحمل است
منابع مطلع گفتهاند که دونالد ترامپ در مکالمه اخیر خود با بنیامین نتانیاهو از وضعیت انسانی در غزه ابراز نگرانی کرده و خواستار گامهایی برای کاهش رنج غیرنظامیان شده است. این نگرانیها اکنون بخشی از سیاست عمومی واشینگتن هستند. مواضعی که بر خلاف انتظار بنیامین نتانیاهو بوده و از شنیدن آنها متعجب شده است.
آمریکاییها پیش از این گفته بودند که خواستار بازرسی مستقیم از تاسیسات هستهای ایران هستند. بازرسی مستقیم به این معنی که خارج از چارچوب آژانس، رائساً وارد عمل شوند و به سایتهای ایران دسترسی پیدا کنند. چنین درخواستی مبنای قانونی و عقلی ندارد.
برخی از شواهد و قرائن نشان میدهد احتمالا چین در حال آمادهسازی خود برای حملهای غافلگیر کننده به تایوان است؛ حملهای که میتواند به رویارویی دو ابرقدرت هستهای بدل شود.
«به نظر میرسد رئیسجمهور آمریکا دیدگاهی را که میگوید منطقه غرب آسیا باید مسئول مدیریت مشکلات خودش باشد را پذیرفته است.»
سایت تحلیلی «The Cradle» در گزارشی نوشت: انزوای دیپلماتیک اتحادیه اروپا، فوریت بروکسل برای بازپسگیری جایگاه خود در چارچوب مذاکرات هستهای را تشدید کرده است، حتی اگر این به معنای ایفای نقش مخرب با فعال سازی مکانیسم ماشه باشد؛ ابزاری تعبیهشده در برجام که به هر یک از امضاکنندگان اجازه میدهد تمامی تحریمهای سازمان ملل پیش از توافق ۲۰۱۵ را بازگرداند.
تحلیلگر امور سیاسی با اشاره به همسویی آمریکا با جنایات اشغالگران صهیونیست در غزه از موضع منفعلانه جهان عرب نیز در خصوص جنایات اسرائیل در این باریکه به شدت انتقاد کرد.
دیپلمات پیشین آمریکایی با تاکید بر اینکه ایران به مسیر هستهای خود ادامه میدهد، گفت: ترامپ میتواند توافقی کمی بهتر از برجام را بهدست آورد، چون کنگره و سنا را در اختیار دارد
دونالد ترامپ با کنارگذاشتن دیپلماسی سنتی، کاهش مداخلات نظامی و بیاعتنایی آشکار به اسرائیل در حال بازتعریف سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه است. او بهجای ملتسازی و مداخلهگری، بر عملگرایی، منافع ملی و روابط شخصی با دولتهای منطقهای تمرکز کرده است. این چرخش راهبردی، میتواند آغازگر دورهای تازه از واقعگرایی باشد که مسئولیت ثبات منطقه را به خود دولتهای خاورمیانه بازمیگرداند.
دونالد ترامپ با نگاهی امپراتوریمحور، بهدنبال بازتعریف نظم جهانی از طریق تقسیم حوزههای نفوذ میان آمریکا، روسیه و چین است. او ضمن تمجید از پوتین و شی جینپینگ، پیشنهادهایی برای صلح در اوکراین داده که عملاً تجزیه این کشور را میپذیرد و دست آمریکا را برای بهرهبرداری از منابع طبیعی اوکراین باز میگذارد. همزمان، در پی توافقی گسترده با چین است که احتمالاً شامل معاملهای بر سر تایوان و شرق آسیا نیز خواهد بود.
سیاستمدار آمریکایی در یادداشتی نوشت که واشنگتن چگونه میتواند به توافقی با ایران دست پیدا کند.