این مقاله نشان میدهد که دولت ترامپ در دوره دوم، سیاست خارجی تهاجمیتری را دنبال میکند که بر «نمایش قدرت و ایجاد شوک راهبردی» استوار است. بحران ونزوئلا بهعنوان صحنهای برای ترکیب سیاست داخلی و رقابت ژئوپلیتیک با چین و روسیه به کار گرفته میشود. ترامپ با افزایش حضور نظامی، تهدید و فشار، میکوشد تصویر رهبری قاطع را بازسازی کرده و اعتماد داخلی را احیا کند. هدف اصلی، بازتعریف نقش آمریکا و بازگرداندن هژمونی از مسیر قدرت سخت است.
رسانه فرانسوی در گزارشی تحقیقی نوشته حملات ایران آسیب گستردهای به مراکز راهبردی و نظامی رژیم صهیونیستی وارد کرده است.
در پی پیروزیهای نظامی اخیر اسرائیل، نتانیاهو تلاش دارد بدون امتیاز جدی به فلسطینیها، جایگاه منطقهای اسرائیل را تثبیت و توافقهای جدیدی با کشورهای عربی رقم بزند. با این حال، نادیده گرفتن مسئله فلسطین و بیتوجهی به افکار عمومی جهان عرب، چشمانداز عادیسازی پایدار را تضعیف کرده و خطر تداوم جنگ در غزه، بیثباتی در کرانه باختری و انزوای بینالمللی اسرائیل را افزایش داده است.
رسانه آمریکایی نوشته بایدن جنگ اوکراین را متوقف نکرد، اما صرفنظر از تلاشهای ترامپ برای تغییر، اکنون این رویه به جنگِ ترامپ تبدیل شده است.
افشای اسناد جلسات محرمانه مقامات سیاسی و امنیتی رژیم صهیونیستی نشان میدهد که در جریان آخرین توافق آتشبس در غزه، امکان بازگرداندن تمامی زندانیان صهیونیست و پایان دادن به جنگ وجود داشت؛ اما نخستوزیر این رژیم، عمدا این گزینه را رد کرده است.
روزنامه «رایالیوم» به واکاوی تحرکات دولت لبنان و مقامات این کشور درباره سلاح مقاومت و خواسته حزب الله پرداخت و نوشت: به نظر میرسد که حزب الله تصمیم خود را برای تحویل ندادن سلاح و تداوم خط مشی دبیرکل شهیدش «سید حسن نصراالله» گرفته است
نخستوزیر هند نارندرا مودی، در واکنش به تهدیدات تعرفهای رئیسجمهور آمریکا دونالد ترامپ، لحنی سرسختانه اتخاذ کرد و مردم کشورش را به خرید کالاهای تولید داخلی تشویق کرد، در حالیکه دولت او نشان داد خرید نفت از روسیه را ادامه خواهد دا
نشریه آمریکایی با اشاره به تجاوز نظامی آمریکایی-صهیونیستی علیه ایران: «با کنار رفتن اروپا، تلاش کشورهای عربی خلیج فارس برای ایجاد توافقی تازه میان تهران و واشنگتن، شاید تنها راه نجات از چرخه جنگ و ناامنی در منطقه باشد».
در پی اجرای سیاستهای تعرفهای دونالد ترامپ، آمریکا نظم نوین و یکجانبهای را بر تجارت جهانی تحمیل کرده که با افزایش تعرفهها و اعمال فشار بر شرکای تجاری، اقتصاد جهانی را دستخوش بیثباتی کرده است. اگرچه درآمدهای کوتاهمدت و رشد سرمایهگذاری در حوزه هوش مصنوعی تا حدی آثار منفی را پوشانده، اما در بلندمدت این سیاستها به ضرر مصرفکنندگان آمریکایی، تضعیف رقابت و افزایش ریسک و لابیگری در اقتصاد آمریکا منجر میشود.
رشد اقتصادی قابلتوجه چین، قیمت نیروی کار این کشور را افزایش و سود شرکتهای غربی را کاهش داد تا جاییکه این عامل در کنار سایر پیشرفتها در چین از جمله در حوزه فناوری، آمریکا و غرب را نگران از دست دادن فرصت انباشت سرمایه کرده و از این رو آنها به بهانه تهدید چین، مدام بر طبل جنگ علیه این کشور میکوبند.