ارتش اسرائیل در ۱۵ سپتامبر عملیات گستردهای علیه غزه آغاز کرد و سهطرف شهر را محاصره نمود، اما بسیاری از ساکنان به دلیل ناتوانی در جابهجایی ماندهاند. طی دو سال جنگ، بیش از ۶۴ هزار فلسطینی کشته و غزه ویران شده است. در حالیکه افکار عمومی اسرائیل و حتی بخشی از ارتش خواستار آتشبس هستند، نتانیاهو برای بقای سیاسی بر ادامه جنگ اصرار دارد. همزمان، فشارهای بینالمللی و احتمال انزوای اسرائیل افزایش یافته و حمایت آمریکا نیز مشروط و شکننده شده است.
در شرایطی که صدای طبل جنگ با ایران در واشنگتن بلندتر شده، تحلیلگران هشدار میدهند که اقدام نظامی نهتنها بیثباتی منطقه را تشدید میکند، بلکه منافع استراتژیک آمریکا را تضعیف خواهد کرد. راهکار واقعبینانه، بازگشت به دیپلماسی، توافقی مرحلهای و قابل راستیآزمایی است که برنامه هستهای ایران را مهار کند، از جنگ جلوگیری نماید و موقعیت آمریکا را بهعنوان بازیگر مسئول جهانی حفظ کند.
چین و روسیه با توسعه موشکهای مافوقصوت، تهدیدی مستقیم برای برتری دریایی آمریکا ایجاد کردهاند؛ سلاحهایی که سرعت، مانورپذیری و قدرت نفوذ آنها، ناوهای هواپیمابر آمریکا را آسیبپذیر کرده است. اگرچه واشنگتن با سرمایهگذاری سنگین در ساخت ناوهای جدید و تولید موشکهایی مانند «دارک ایگل» درصدد حفظ برتری است، اما در حال حاضر کفه ترازو به سود موشکهاست و تداوم سلطه دریایی آمریکا نیازمند جهشی فناورانه در پدافند پیشرفته است.
منابع آگاه از رایزنی های گسترده قاهره و دوحه برای برقراری آتش بس در غزه قبل از عید فطر خبر دادند.
به جای تمرکز بر آسیبهای واقعیای که جمهوریخواهان بر طبقه کارگر آمریکایی وارد میکنند، دموکراتها در حال استفاده از نشت چت گروهی سیگنال برای وسواس بر نقضهای هنجارها و پروتکلها هستند. این استراتژی به شکست خواهد انجامید.
دولت نتانیاهو با افزایش بودجه دفاعی و تشدید حملات نظامی، هدف جلب حمایت سیاسی داخلی و جلوگیری از پاسخگویی قانونی را دنبال کرده است. در این میان، اقدامات ترامپ در حمایت از سیاستهای نظامی اسرائیل، تعهد واشنگتن به کاهش تنشهای منطقهای را زیر سؤال برده و آمریکا را به سوی درگیریهای گستردهتر سوق داده است. در حالی که باید منافع ملی آمریکا اولویت داشته باشد، این رویکرد منابع و اهداف بلندمدت کشور را با خطر مواجه میکند.
در بهترین حالت، ترامپ رفتاری را در پیش گرفته که میتواند ادبیات و اقدامات توسعهطلبانه را به عنوان ابزاری برای کسب مزایای ژئوپلیتیکی مشروع جلوه دهد. در این روند، او درِ جهانی خطرناک را میگشاید.
اسرائیل پس از حملات هفتم اکتبر، رویکرد امنیتی خود را از دفاعی به تهاجمی تغییر داده و با اتکا بر اقدامات یکجانبه، تلاش دارد موقعیت خود را در غزه، لبنان، سوریه و کرانه باختری تثبیت کند. هرچند طرحهای صلح منطقهای مطرح هستند، اما واقعیتهای سیاسی داخلی و حمایت بیقید و شرط آمریکا مانع تحقق آنها شدهاند. در این میان، اسرائیل در غیاب فشارهای بینالمللی، با آزادی عمل کامل به پیشبرد اهداف خود ادامه میدهد.
«بنیاد دفاع از دمکراسیها» در تحلیلی با اشاره به ناکامی دولت «دونالد ترامپ» در مقابله موثر با انصارالله یمن تاکید کرد: دولت ترامپ در مواجهه با یمن و مهمتر از آن، در مورد ایران با اختلافات درونی جدی مواجه است و این یکی از عواملی است که مانع پیروزی آمریکا در یمن می شود.
نظم جهانی لیبرال که پس از جنگ جهانی دوم با محوریت آمریکا شکل گرفت، امروز با افولی درونی از دل خود ایالات متحده و ظهور قدرتهای اقتدارگرا مانند چین و روسیه مواجه است. بیثباتی سیاسی، افول دموکراسی و گرایش به ملیگرایی، نهتنها جایگاه رهبری واشنگتن را تضعیف کرده، بلکه جهان را بهسوی نظمی پراکنده، مبتنی بر زور و فاقد قواعد مشترک سوق داده است؛ نظمی که در آن، قدرت جای قانون مینشیند.
روزنامه «اکسپرس تریبیون» در گزارشی نوشت، پاکستان در دوراهی دشواری قرار دارد، از یک سو نیاز شدید به گاز ایران برای تأمین تقاضای داخلی، و از سوی دیگر خطر تحریمهایی که ممکن است کشور را بار دیگر تا مرز سقوط مالی پیش ببرد.