این گزارش استدلال میکند حمایت بیقیدوشرط آمریکا از اسرائیل از مرز دفاع راهبردی عبور کرده و به تقابل آشکار با عدالت و نهادهای بینالمللی رسیده است. واشنگتن با وتوی مکرر قطعنامهها و تحریم قضات دیوان کیفری بینالمللی، عملاً سپری سیاسی برای اشغالگری ساخته و نظم حقوقی پساجنگ را تضعیف کرده است. نویسنده نتیجه میگیرد این رویکرد نه به سود آمریکا، بلکه مبتنی بر تعصب، تبعیض و روحیه استکباری است و ثبات و همزیستی جهانی را تهدید میکند.
سیاست خارجی ترامپ، ترکیبی از غرور، تهدید و واکنشهای غریزی است که نهتنها رهبران جهان، بلکه مشاوران نزدیک او را نیز در مدیریت بحرانها سردرگم کرده است. نامهنگاری با رهبر ایران، اظهارات متناقض درباره جنگ یا توافق و بحرانهای داخلی اسرائیل همگی نشان میدهند که جهان بار دیگر در آستانه آشوبی ناشی از بیثباتی تصمیمگیری در کاخ سفید قرار گرفته است؛ آشوبی که ممکن است تبعاتی جبرانناپذیر داشته باشد.
روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی نوشت: اگر دونالد ترامپ واقعاً قصد دارد توافقی در ارتباط با برنامه هستهای ایران حاصل کند، دولت او باید از مسیر تنشزایی فعلی فاصله بگیرد.
به نظر میرسد برای آمریکا، ترامپ فرد مناسبی برای این لحظه نیست.
از منظر اقتصادی، ادعاهای ترامپ بیپایه و گمراهکنندهاند. او بارها تأکید کرده که تعرفهها ابزاری ضروری برای بستن کسری تراز تجاری ایالات متحدهاند؛ چراکه بهزعم او، این کسری معادل «انتقال ثروت» از آمریکاییها به خارجیهاست. اما هر اقتصاددان صادق و مستقلی بهروشنی خواهد گفت که چنین برداشتی نهتنها سادهانگارانه، بلکه نادرست است. واقعیت آن است که کسری تجاری آمریکا ریشه در یک حقیقت ساختاری دارد: آمریکاییها بهطور مزمن کمتر از آنچه اقتصادشان سرمایهگذاری میطلبد، پسانداز میکنند؛ و این شکاف، با ورود سرمایه خارجی جبران میشود؛ پدیدهای که دهههاست وجود دارد، بیآنکه مانعی برای پیشتازی اقتصاد آمریکا نسبت به سایر اعضای گروه هفت باشد.
واشنگتن با محدود کردن ایران، یکی از شرکای کلیدی چین در زمینه انرژی را تضعیف می کند و نفوذ پکن را در منطقه ای که برای برنامه های طرح کمربند و جاده اش حیاتی است، محدود می کند.
در خاورمیانه یک نظم جدید در حال ظهور است.
از اروپای شرقی تا آسیای شرقی، قدرتهای بازنگریطلب به دنبال تغییرات چشمگیر در توازن جهانی قدرت هستند.
بی ان ای نوشت: با توجه به افزایش فشارهای ایالات متحده علیه ایران در روزهای اخیر و تهدید دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، به حمله نظامی به مواضع ایران، اقدام سریع روسیه برای پیشبرد تصویب این معاهده تلاشی آشکار برای جلوگیری از اقدامات تهاجمی احتمالی واشنگتن علیه ایران تلقی میشود.
ترامپ از زمان روی کار آمدنش در ژانویه، موضع ایالات متحده نسبت به روسیه را به سمت رویکردی آشتیجویانهتر سوق داده است.
به نوشته فایننشال تایمز، چالش اصلی برای تهران این است که بفهمد ترامپ دقیقاً چه نوع توافقی را میپذیرد: آیا هدف او دستیابی به یک توافق دوطرفه قابل قبول است تا بتواند ادعا کند که یک بحران جهانی را حل کرده، یا اینکه بهدنبال تسلیم کامل ایران است؟