اواخر ماه گذشته، ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه با واقعیتی تلخ روبهرو بود. او در آستانه از دست دادن دونالد ترامپ قرار داشت، تنها رهبر غربی که احتمالاً حاضر بود به او برای رسیدن به خواستهاش در اوکراین و تحقق هدف دیرینهاش در برهمزدن نظم امنیتی اروپا کمک کند.
ایالات متحده و ایران دور سوم مذاکرات هستهای را آغاز کردهاند و وارد مرحلهای شدهاند که کارشناسان آن را دشوارتر از مذاکرات فنی در این آخر هفته توصیف میکنند، زیرا واشنگتن و تهران شرایط خود را مطرح میکنند.
سؤال این است که چه عامل یا عواملی باعث شده که عربستان ناگهان به این ابتکار عمل جدید و جهشی در روابط با ایران دست زده است؟ آنچه مسلم است اینکه اقدام عربستان ناشی از تحولات اخیر در منطقه بهویژه مذاکرات دو جانبه ایران و آمریکا ست و اینکه ریاض برای تقدیم نامه پادشاه به رهبری انقلاب وزیر دفاع را انتخاب کرده و اصرار وی مبنی بر اینکه سرلشکر محمد باقری ، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی میزبان او باشد، نشان می دهد که موضوع این ماموریت بیشتر جنبه نظامی دارد، هرچند بعضی استدلال کرده اند که امیر خالد بن سلمان موقعیتی فراتر از وزارت دفاع دارد و پس از برادرش، محمد بن سلمان، ولیعهد، شخص دوم در هرم تصمیمگیری محسوب می شود.
«عبدالباری عطوان» تحلیلگر جهان عرب با اشاره به فحاشی و به کار بردن الفاظ زشت از سوی رئیس تشکیلات خودگردان علیه حماس و مقاومت غزه، او را همدست و خیانتکار بزرگ خطاب کرد.
میسر اقتصادی اتحادیه اروپا با اشاره به مهلت ۹۰ روزه «دونالد ترامپ» رئیسجمهوری آمریکا به بروکسل برای مذاکره بر سر پایان تعرفهها، گفت که هنوز کار زیادی باید انجام بگیرد و از توافق فاصله داریم.
حل همزمان سه بحران برای هر کسی کاری دشوار خواهد بود، اما بهویژه برای کسی که کاملاً در عرصه دیپلماسی تازهکار است، چالشی عظیم به شمار میآید.
ترامپ باور دارد که با رویکردی معاملاتیتر میتوان از اختلافات ایدئولوژیک که ممکن است مانع همکاری با چین و روسیه شوند، عبور کرد. اما کنسرت قدرتها، با وجود اتحاد ظاهری قدرتهای بزرگ، اغلب اختلافات ایدئولوژیک را پنهان میکنند، نه آنکه آنها را کاهش دهند.
نشریه اکونومیست به سیاستهای دونالد ترامپ، واکنش نشان داد.
روزنامه تلگراف بامداد شنبه گزارش داد، آمریکا با ارائه ضمانتهای امنیتی به طرح «ائتلاف داوطلبان» حامی اوکراین برای اعزام نیروی خارجی به این کشور موافقت کرده است.
روزنامه «نیویورک تایمز» مینویسد: عربستان سعودی در میانه برنامهای بزرگ برای تنوعبخشی به اقتصاد خود قرار دارد که هدف آن، تبدیل این کشور از یک اقتصاد وابسته به نفت به قطبی برای تجارت، فناوری و گردشگری است؛ در نتیجه تنشهای منطقهای تهدیدی جدی برای این چشمانداز اقتصادی است.
در حالیکه پنج سال از خروج رسمی انگلیس از اتحادیه اروپا میگذرد، نشانههای تازهای از چرخش آرام لندن بهسوی همکاریهای گستردهتر با اروپا پدیدار شده است؛ چرخشی که برخی ناظران آن را عقبنشینی تدریجی از رؤیای برگزیت و نشانهای از شکست پروژه جداییطلبی تلقی میکنند.