لبنان با ساختاری سیاسی مبتنی بر توافق طائف و میثاق ملی ۱۹۴۳، به دلیل نظام طایفهای، وابستگی خارجی و فساد، قادر به پاسخگویی به نیازهای جامعه نیست. پذیرش «سند باراک» نماد بحران حاکمیت و ناتوانی دولت در تصمیمگیری مستقل است. تاریخ نشان میدهد مشکل اصلی، سلاح مقاومت نیست، بلکه امتناع نخبگان از اصلاحات ساختاری و ایجاد دولت مقتدر شهروندی است.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی اعلام کرد که گروهی از بازرسان این سازمان امروز (جمعه) تهران را به مقصد وین ترک کردند.
جنگ دوازدهروزه ایران و اسرائیل، توازن قدرت در خاورمیانه را دگرگون کرد و زمینهساز رقابت بیسابقه و خطرناک ترکیه و اسرائیل شد. ترکیه با چرخشی راهبردی، اسرائیل را دشمن اصلی خود معرفی کرده و هر دو کشور نفوذ خود را به سوریه گسترش دادهاند. این رقابت ژئوپلیتیک، نظم منطقه را تهدید میکند و آمریکا که سالها هر دو را متحدان کلیدی میدانست، اکنون با چالش آشتی این دو رقیب روبهروست.
در شرایطی که حملات نظامی اسرائیل به غزه، کرانه باختری، لبنان، سوریه و اکنون ایران ادامه دارد، نگرش امنیتی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس به تهدید اسرائیل در منطقه دستخوش تحولی جدی شده است.
رسانه آمریکایی مینویسد صحبتهای اولیه در مورد دیدار دیپلماتهای ایران و آمریکا برای دستیابی به یک توافق هستهای حداقل فعلاً از بین رفته، چراکه ایرانیها اصرار دارند که میخواهند در طول مذاکرات، اطمینان حاصل کنند که دوباره مورد حمله قرار نخواهند گرفت.
الجزیره مطرح کرد: ترامپ با توسل به خدا برای بمباران ایران، در حال احیای یک سنت مرگبار خشونت آمریکایی است که از نظر مذهبی توجیه شده است.
آنچه تحت عنوان «آتشبس» میان تهران و تلآویو مطرح شد، نه نشانهای از عقبنشینی یا تردید، بلکه نماد تثبیت جایگاه ایران بهعنوان یک قدرت نظامی برتر در منطقه و جهان بود.
هاآرتص نوشت: نقشههای تکاندهنده نشان میدهندف موشکهای ایران محلههای اسرائیلی را نابود کردند و در آماری از وسعت تخریب موشک های ایران طی جنگ ۱۲ روزه اعلام کرد طی موشک باران صورت گرفته از سوی ایران، حداقل ۹۶ مجموعه ساختمانی به طور کامل منهدم شده و حداقل ۱۲۵۷ مجموعه ساختمانی دچار صدمه شده است
یک پایگاه خبری در گزارشی تفصیلی به چگونگی جاسوسی آژانس بینالمللی انرژی اتمی از ایران و همکاری این نهاد بینالمللی با آمریکا و رژیم صهیونیستی پرداخت.
در واقع، به نظر میرسد دو طرف نوعی «ابهام راهبردی» را پذیرفتهاند؛ به این معنا که واشنگتن دیگر بر برچیدن کامل زیرساختهای هستهای ایران پافشاری نمیکند و ترجیح داده است با ابزار دیپلماسی و بستههای تشویقی اقتصادی، مسیر کاهش تنش را دنبال کند. ایران نیز ترجیح میدهد ظرفیت کنونی خود را به شکل غیرشفاف حفظ کند و از تشدید دوباره تنش بپرهیزد. این رویکرد عملگرایانه و دوطرفه شاید در کوتاهمدت به مهار بحران کمک کند، اما مسئله اساسی هستهای همچنان حلنشده باقی میماند؛ موضوعی که ممکن است در آینده نزدیک، به تهدیدی بزرگتر و پیچیدهتر تبدیل شود.
«اگر هدف آمریکا ضربه به تاسیسات هسته ای ایران بود آنها توانسته اند خسارات سنگین و گسترده ای را به تاسیسات هسته ای ایران وارد کنند. اما اگر هدف نابودی توان هسته ای ایران بوده باشد، آنها شکست خوردند.»