رای الیوم نوشت: شانس موفقیت طرح اسرائیلی-آمریکایی برای نابودی ایرانَ، اگر نگوییم کاملاً منتفی است، بسیار اندک به نظر میرسد.
نگرانی اصلی دربارهی سیاستهای تعرفهای ترامپ این است که او بدون هدف مشخص یا برنامهریزی، این تعرفهها را اعمال میکند و پیامدهای آنها بهویژه برای اکوسیستمهای اقتصادی جهانی قابلتوجه است. در دنیای امروز، تولید محصولات پیچیده نیازمند همکاری و اعتماد میان کشورها و شرکتهاست. این اکوسیستمهای گسترده که بر پایه تقسیم دانش و تخصص استوارند، بدون اعتماد و مقررات شفاف نمیتوانند رشد کنند. اقدامات ترامپ، با تخریب این اعتماد، ممکن است به زیان آمریکا و جهان تمام شود.
« ایران اهل باج دادن نیست. ترامپ اگر دست از باجخواهی بردارد و زبان زور و قلدری را کنار بگذارد، با ایران هم میتواند مذاکره کند.»
فارغ از شگردهای متنوع دولت ترامپ برای تحقق شعار «اول آمریکا» و البته در عمل شعار «دوم اسرائیل!» آنچه برای جمهوری اسلامی ایران اهمیت دارد؛ در درجه نخست آگاهی به اهداف و ترفندهای دولت آمریکاست و در گام بعد بهره برداری از شرایط و فرصتهای منطقه ای و بین المللی که در اثر رویکردهای وی ایجاد شده و همچنان در حال شکل گیری است.
بدیهی است که بحران افغانستان که معلول مداخلات قدرت های بزرگ، منطقه و همسایه های آن است. اما روی علت اصلی این بحران که معلول این فرایند امنیتی سازی می تواند محسوب شود، کمتر تماس گرفته شده است. مسائلی مانند مهاجرت غیر قانونی، تروریسم، بیماری های همه گیر و تغییرات اقلیمی، همه در قالب فرایند امنیتی سازی در تفکر امنیتی و اقدامات متعاقب آن در رویکرد های کشورهای بیرونی در قبال مساله افغانستان، تبلور یافته اند.
اکنون سوریه در اختیار ترکیه قرار دارد و می تواند بخشی از قلمرو امپراتوری سابق عثمانی را که ترکیه در آرزوی دست یافتن بدان است، بروی ترکیه بگشاید. در صحنه سیاست و دیپلماسی، جنگجویان هیئت تحریر الشام، بازیچه ای دست سیاستمداران کهنه کاری چون رجب طیب اردوغان هستند.
جمله معروف دونالد رامسفلد، وزیر دفاع کابینه جرارد فورد و کابینه جورج واکر بوش (بوش پسر) در این زمینه قابل توجه است که یک جانبه گرایی هرجا لازم، چند جانبه گرایی هرجا ممکن، اما اکنون دونالد ترامپ رادیکال تر عمل کرده و عملا چند جانبه گرایی را ذیل یکجانبه گرایی آمریکا تصور میکند.
یک دیپلمات پیشین ایران گفت که صلح و ثبات در غرب آسیا بدون اصلاح سیاست منطقهای آمریکا، امکانپذیر نخواهد بود.
اگر ترامپ بهراستی برای امنیت مردم فلسطین و آرامش در منطقه نگران است، اشغالگران و غاصبان جنایتکار را به مکانی دیگر انتقال دهد تا بومیان اخراج شده و آواره بتوانند به سرزمینشان برگردند و در آرامش زندگی کنند.
در ۴۵ سال گذشته ، ما و آمریکا حکایتهای تکراری متعددی داشتیم که هر چند در شکل متفاوت ولی در محتوا مشابه بوده است.
تجارت و مهاجرت جهانی پس از پایان جنگ سرد شتاب گرفتند، زیرا تغییرات سیاسی و پیشرفت فناوری ارتباطات باعث افزایش شفافیت اقتصادی و کاهش هزینههای انتقال سرمایه، کالا و افراد از مرزها شد. اما اکنون، با رشد نفوذ پوپولیستها، احتمال اعمال تعرفههای بیشتر و کنترلهای شدیدتر مرزی وجود دارد، که میتواند روند جهانی شدن را محدود کند.