در پی به قدرت رسیدن مجدد ترامپ دوباره با این بحث که آیا نظم بینالمللی جدیدی در حال شکلگرفتن است، مواجه شدهایم. اقدامات ترامپ در فاصلهگرفتن از تعهدات امنیتی در قبال متحدان اروپایی، نزدیکشدن به روسیه و نظامهای اقتدارگرا و نیز راهانداختن نوعی جنگ تجاری و... بار دیگر بحث درباره شکلگیری یک نظم بینالمللی جدید را به میان آورده است.
واضح است که رژیم صهیونیستی با حومه پرجمعیت بیروت همان کاری را می کند که در نوار غزه انجام داد. این جنایات ضد بشری در برابر چشم و گوش جهانیان صورت می گیرد و از رژیم های غربی صدای اعتراضی شنیده نمی شود. منطقه به یک جنگ فراگیر نزدیک شده است و جبهه های یمن و عراق نیز آماده اند باران موشک های ویرانگر را به سمت حیفا و تل آویو سرازیر کنند. روزهای پرحادثه ای را پیش رو داریم.
متاسفانه تحولات اخیر این احتمال را که رهبران ایران تصمیم به کنار گذاشتن سیاست فعلی خود و ساخت سلاح هسته ای بگیرند تقویت می کند. چنین تصمیمی احتمال وقوع یک جنگ تمام عیار منطقه ای را بیشتر خواهد کرد اما اسرائیل مدام در حال دادن انگیزه های بیشتر به رهبران این کشور برای حرکت به سمت یک بازدارندگی نهایی است. اگر این اتفاق رخ دهد، موفقیت های اخیر اسرائیل به شکل قابل توجهی کوته بینانه به نظر خواهد رسید.
تقریباً همه اعضای سازمان ملل در اجلاس اخیر به لزوم ایجاد اصلاحات در سازمان ملل پرداختند. گویی هیچ کدام از صد و نود و سه عضو، از این نهاد بینالمللی راضی نیستند.
حجم تخریب تجهیزات روسیه در طول جنگ بسیار بالا بوده است - نزدیک به ۸۰۰۰ تانک، ۱۵۰۰۰ پرسنل زرهی، ۱۳۵۰۰ سیستم توپخانه، ۷۰۰ هواپیما و هلیکوپتر و یک سوم ناوگان دریای سیاه (از جمله یک زیردریایی) از بین رفته است.
اکنون اسرائیلیها و کلاً دنیای غرب روی حد فاصل موجودیت و امنیت ایران برنامهریزی میکنند. یعنی شما تهدید امنیتی را کف موضوع و تهدید موجودیت را سقف موضوع در نظر بگیرید و اکنون غرب و اسرائیل روی این کف و سقف با هم معامله کردهاند. ما باید روی تهدیدات امنیتی دست به یک باز تعریف و یک باز تولید جدی از معادلات ذیل دیپلماسی فعال بزنیم. اما به هر طریقی شده نباید اجازه دهیم که کف تهدید امنیتی به سقف تهدید موجودیت نزدیک شود.
هدف اسرائیل ظاهرا استفاده از فرصت عملیات ۷ اکتبر برای خاتمه «جنگ سایهها» یا جنگ فرسایشی نامحدود و مدیریتشده توسط گروههای محور مقاومت در مناطق پیرامونی خود است. این راهبرد میتواند با حمایت اروپا و آمریکا و سکوت چین و روسیه و بیتفاوتی کشورهای اسلامی-عربی دنبال شود.
جنون حملات رژیم اسرائیل به لبنان و یمن و ترور سید محبوب محور مقاومت، جدیدترین اماره از استیصال «نظم حقوق جهانی» موجود و «مرگ» آن می باشد، بطوریکه در حال حاضر، در قالب حقوقی، در عمل، اهرم بازدارنده حقوقی موثر برای توقف تروریسم دولتی رژیم صهیونیستی وجود ندارد. آینده بشریت، نیاز به بازسازی «نظم حقوقی جهانی» دارد.
جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری تاثیرگذار در منطقه و تکیه گاه محور مقاومت با توجه به شرایط جدید باید دیپلماسی و راهبردها و تاکتیک های خود را بازتعریف کند و همه ظرفیت های خود را برای ناکام گذاشتن دشمن در منطقه بهویژه لبنان به کار برد و دشمن صهیونیستی را در این جبهه زمین گیر کند و هزینه ها آن را بالا ببرد.
«عبدالباری عطوان» تحلیلگر جهان عرب با اشاره به مصائب بزرگ در لبنان و دامن زدن رسانههای صهیونیستی، غربی و عربی به آن، به موقتی بودن این وضعیت،بازگشت مقتدرانه مقاومت و طولانی نبودن شادمانی نتانیاهو و زورگویی او پرداخت.
اگرچه با شهادت سیدحسن نصرالله ضایعه جبران ناپذیری بر محور مقاومت و حزب الله وارد شده اما اساس چنین خسارتی با توجه به ساختار نظامی و عقیدتی حزب الله به معنای پایان کار این بازوی توانمند محور مقاومت نیست و بدون تردید این نیروی جهادگر همچنان با تمام توان در برابر رژیم اشغالگر قدس خواهد ایستاد.