به گزارش گاردین آتشبس اعلام شده در غزه تنها نامی از آتشبس را یدک میکشد، در حالی که خشونتها و محرومیتهای انسانی در این منطقه همچنان به قوت خود ادامه دارد.
جامعه جهانی و بهویژه جمهوری اسلامی ایران باید با دقت تحولات را رصد کند؛ زیرا موضوع الحاق کرانه باختری امری ساده و گذرا نیست. این روند در صورت پیگیری، قطعاً موجب افزایش وسعت اراضی اشغالی و تشدید واکنش و مقاومت مردم فلسطین خواهد شد و در نتیجه، میتواند تحولات منطقه را وارد مرحلهای بحرانی کند.
اما نباید فریب این صحنهسازیها را خورد. آنچه در حال شکلگیری است، نه صلح، بلکه مرحلهای تازه از رقابت راهبردی میان دو ابرقدرت اقتصادی است؛ رقابتی که در آن تجارت و فناوری، به ابزارهای فشار ژئوپلیتیکی تبدیل شده اند. حتی اگر در ظاهر، چین برندهٔ جنگ تجاری ترامپ به نظر برسد، نتیجهٔ نهایی برای نظم جهانی تلخ و ناامیدکننده است: دو قدرتی که زمانی ستونهای تجارت آزاد جهانی بودند، اکنون خود در حال ویران کردن همان بنیانیاند که بر آن ایستاده بودند. در این جنگ بیبرنده، پکن شاید مقتدرتر شود، اما واشنگتن خستهتر و جهان، فقیرتر و قطبیتر از همیشه خواهد بود.
استقرار ناو هواپیمابر پهنپیکر از سوی آمریکا در آبهای نزدیک ونزوئلا، نشانهای از تشدید حضور نظامی در منطقهای است.
«قطر در فضای پرتنش پس از جنگ غزه، تنها کشور عربی است که هم واشنگتن و هم تهران به آن برای میزبانی مذاکرات تدریجی کاهش تنش، اعتماد دارند. اگر دوحه حتی در میانجیگری یک گفتوگوی محدود امنیتی یا تجاری بین کشورهای خلیج فارس و ایران موفق شود، دیپلماسی منطقه را پس از دههها اختلاف و خصومت ورزی دگرگون خواهد کرد.»
از سال ۲۰۱۴ کشورهای عضو ناتو واقعیتهای راهبردی و ضرورتهای ژئوپلیتیکی روسیه که ماهیت تاریخی داشته را نادیده گرفته و به این ترتیب زمینه برای ظهور چالشهای امنیتی جدید در روابط روسیه با جهان غرب ایجاد شد.
اکونومیست در سرمقاله این هفته خود تحلیل میکند که چین در حال پیروزی در جنگ تجاری با آمریکاست چراکه با فشارهای تعرفهای ترامپ مقابله به مثل میکند و در حال ایجاد نظم جدیدی در تجارت جهانی است.
گروه داعش که هشت سال پیش در سوریه شکست خورده بود، دوباره در حال قدرتگیری است؛ کاهش حضور نظامی آمریکا و بیثباتی پس از سقوط حکومت بشار اسد فرصت تازهای برای این گروه ایجاد کرده است.
آتشبس شکننده میان ایران و اسرائیل، آسیای مرکزی را در معرض تهدیدی تازه قرار داده است. این منطقه که با سیاست بیطرفی و توازن میان تهران، تلآویو و قدرتهای جهانی مسیر توسعه خود را پیش میبرد، نگران سرایت درگیریها و آسیب به مسیرهای تجاری حیاتی است. هرچند ایران از میراث فرهنگی و تاریخی مشترک برای نفوذ نرم بهره میگیرد، اما بیاعتمادی ایدئولوژیک و ملاحظات ژئوپلیتیکی مانع نزدیکی سیاسی شده است. در مقابل، کشورهای منطقه بر منافع اقتصادی و ثبات داخلی تمرکز دارند.
گروههای فلسطینی نشستهایی را در قاهره برای پیگیری اجرای توافق شرم الشیخ و تضمین تثبیت آتشبس در نوار غزه برگزار کردند.
رسانه آمریکایی مینویسد: ترامپ با دکترین تازه «دانرو»، نسخه تهاجمی دکترین «مونرو» را احیا کرده و نیمکره غربی را حوزه نفوذ مستقیم آمریکا میداند؛ از تحریم و حملات هوایی تا بسیج نظامی، هدفش تثبیت سلطه و حذف مخالفان منطقهای است.