وال استریت ژورنال نوشت: اسرائیل و ایالات متحده در حال پیشبرد تلاشهایی برای جابجایی صدها هزار فلسطینی از نوار غزه هستند، اقدامی که آنها با عبارات بشردوستانه ارائه دادهاند، اما دولتهای اروپا و جهان عرب آن را غیرواقعی و نقض بالقوه قوانین بینالمللی دانسته و مورد انتقاد قرار دادهاند.
کارشناسان و تحلیلگران معتقدند گروههای ضدحوثی در یمن ممکن است بهدنبال افزایش حملات هوایی آمریکا به اهداف حوثیها، برای جلب حمایت آمریکا جهت حمله به مناطق تحت کنترل این جنبش، رقابت کنند.
روزنامه گاردین در مطلبی، دیپلماسی عقبنشینی «دونالد ترامپ» در قبال جنگ غزه را مسبب افسارگسیختهتر شدن سیاستمداران رژیم صهیونیستی در قبال فلسطین دانست و نوشت: سیاست رئیسجمهوری آمریکا، «بنیامین نتانیاهو» را به پرتگاه فصل جدید و مخوفی از این جنگ رسانده است.
نشریه «بیزنس میرور» مینویسد: نه روبیو و نه والتز هیچیک هدایتکننده اصلی در برخی از مهمترین مسائل سیاست خارجی مورد توجه رئیسجمهور نبودهاند و نفوذشان هرگز بهطور جدی آزموده نشده است.
همان گونه که ماهیت و رفتارهای طرف مقابل و تجربه به دست آمده از مذاکرات برجام نشان می دهد باید همه عناصر و الزامات یک مذاکرات را مورد توجه و محاسبه قرار داد.
انگیزه یمنیها تنها مذهبی و دفاعی نیست بلکه انسانیترین جنبه جنگ آنها، کمک به تداوم زندگی و رساندن کمکهای حیاتی به مردم مظلوم غزه است؛ موضوعی که موجب افزایش طرفداران و حمایت جهانی از حرکت یمن شده است.
روابط جمهوری اسلامی ایران و سه کشور اروپایی بریتانیا، فرانسه و آلمان، در حالی که این سه کشور از مذاکرات هستهای میان ایران و آمریکا کنار گذاشته شدهاند همچنان پر تنش باقی مانده است.
هفتهنامه آمریکایی نیوزویک نوشت: واشنگتن هنوز برنامه روشنی برای خارج کردن داراییهای نظامی خود از اروپا ندارد. این بلاتکلیفی باعث شده که برنامهریزان دفاعی اروپا در پر کردن شکافهای احتمالی در بازدارندگی نظامی دچار چالش شوند.
اگرچه دونالد ترامپ در سخنرانیهای پیشین خود از پایان قریب الوقوع جنگ اوکراین خبر داده بود، اما ادامه حمایتهای کشورش از کییف، ماجرا را جور دیگری رقم زده است.
گرچه هنوز زود است که بگوییم نیروهای ضدترامپ در سطح جهانی در حال قدرتگیری هستند، اما روشن است که رأیدهندگان در زمان تصمیمگیری، ترامپ را در ذهن دارند.
با نزدیک شدن به ضربالاجل اعلامی ترامپ برای توافق هستهای جدید با ایران، مذاکرات در شرایطی پیچیده و پرابهام ادامه دارد؛ از اختلافات بر سر مدل لیبی تا نقشآفرینی غافلگیرکننده عربستان در حمایت از دیپلماسی. با وجود پیشرفت فنی، گرههای سیاسی همچنان باقی است و در نبود تخصص کافی در تیم آمریکایی، آژانس انرژی اتمی به محور اعتمادسازی تبدیل شده است.