حمله به دوحه و پیامدهای سیاسی آن نشان میدهد که چرا اسرائیل در موقعیتی نیست که بتواند آنچه نتانیاهو بارها «خاورمیانه جدید» نامیده را از دل ویرانههای نظم پیشین خلق کند.
«بنیامین نتانیاهو» پس از بحران حملات ۷ اکتبر، در بازسازی موقعیت سیاسی خود موفق بوده، اما بازگشت احتمالی ترامپ چالشهای جدیدی ایجاد میکند. ترامپ، با تمرکز بر گسترش «توافقنامههای ابراهیم» و فشار بر اسرائیل برای امتیازات به فلسطینیها، میتواند ائتلاف نتانیاهو را تضعیف کند. اختلاف بر سر سیاستهای ایران و خطر تنشهای نظامی نیز روابط این دو را پیچیدهتر کرده و دوره دوم ترامپ را برای نتانیاهو غیرقابل پیشبینی میسازد.
رژیم صهیونیستی پس از تحولات هشتم دسامبر فرصت را مغتنم شمرده و علاوه بر بمباران گسترده سوریه به اشغال مناطقی از این کشور روی آورده است و اهداف توسعه طلبانه و خطرناکی را دنبال میکند.
با بازگشت ترامپ به کاخ سفید، روابط شکننده آمریکا و چین به سمت تنشهای جدیتر پیش میرود. سیاستهای ترامپ شامل افزایش تعرفهها، محدودیتهای فناوری و تقویت روابط با تایوان، پکن را به واکنشهای سختتر سوق میدهد. در مقابل، چین با محدودیت صادرات مواد حیاتی و تلاش برای حفظ ثبات داخلی پاسخ میدهد. رقابت استراتژیک دو کشور، با وجود تلاشهایی نظیر میانجیگری احتمالی ایلان ماسک، بهسوی تشدید تنشها پیش میرود.
مانند گشایش تاریخی نیکسون به سوی چین، دونالد ترامپ نیز با لحظهای سرنوشتساز روبهروست که میتواند روابط دیرینه و پرتنش ایران و ایالات متحده را بازتعریف کند و اثری ماندگار بر سیاست خارجی آمریکا برجای بگذارد. با این حال، در حالی که تنشزدایی کامل میان دو کشور، به دلیل دشمنیهای عمیق و ریشهدار، چشماندازی بعید به نظر میرسد، دستیابی به توافقهایی هدفمند و مبتنی بر معامله، میتواند نتایج ملموسی به همراه داشته باشد. تمرکز بر منافع مشترک، نظیر امنیت منطقهای یا محدودیتهای هستهای، میتواند زمینهای برای پیشرفت محدود، اما معنادار در روابط واشنگتن و تهران فراهم کند.
نشریه اینترنتی کانورسیشن در مطلبی پر از جزئیات مختلف درباره فضای سیاسی جهان در سال ۲۰۲۵ نوشته که عرصه سیاسی جهان در سال جاری- چه در زمینه بینالمللی و چه در زمینه سیاستهای داخلی کشورهای مختلف- تحت تاثیر عواملی مانند تغییرات بالقوه انتخاباتی، نوسانات اقتصادی و بیاعتمادی عمیقی که در مورد چشمانداز آینده صلح و رفاه جهانی وجود دارد، رقم خواهد خورد.
ترامپ نسبت به روسایجمهور دوران پس از جنگ سرد متفاوت به نظر میرسید، اما احساسات او شباهتهایی با ریچارد نیکسون داشت، که او نیز دوست داشت به هر دو معنی کلمه دیوانه باشد. طبق گفته اچ. آر. هالدمن، کارمند نیکسون، این وی بود که اصطلاح «نظریه مرد دیوانه» را ابداع کرد.
طالبان افغانستان برای مقابله با پاکستان که یک قدرت هستهای و دارای یکی از بزرگترین ارتشهای جهان است، گزینههای محدودی دارد.
بیانیه اخیر روسیه درباره تلاشهای آمریکا و بریتانیا برای حمله به پایگاههای نظامی مسکو در سوریه، رقابتهای ژئوپلیتیکی در منطقه را برجسته کرده است. دولت موقت سوریه ملزم به حفظ توافقات پیشین است، اما دولت دائمی میتواند خروج نیروهای روسی را درخواست کند. روسیه برای حفظ منافعش، به رویکردی عملگرایانه و ائتلاف با شرکایی چون ترکیه و قطر روی آورده و احتمالاً از حذف تحریر الشام از فهرست گروههای تروریستی حمایت کند.
«جیمز لیندسی» تحلیلگر ارشد «شورای روابط خارجی آمریکا» معتقد است سیاست فشار حداکثری ترامپ در دولت دوم نیز احتمالاً تکرار خواهد شد، اما موفقیت آن به عوامل ژئوپلیتیکی، نقش چین و روسیه و چالشهای داخلی بستگی دارد. او بر پیچیدگی محاسبات ایران و پیامدهای احتمالی نظامی تأکید دارد و هشدار میدهد که مذاکرات هستهای به دلیل اختلافات داخلی دولت ترامپ و مقاومت ایران ممکن است به نتیجه نرسد.
دیپلمات ارشد دولت جرج بوش پسر و مدیر پیشین اندیشکده شورای روابط خارجی در مقاله ای در نشریه «فارن افرز» به رئیس جمهوری منتخب آمریکا توصیه کرد که فرصت راهبردی دیپلماسی و دستیابی به توافق با ایران را غنیمت بشمارد.