برخی از تحلیلگران از مناسبات مسکو و پکن با عنوان شراکت بدون محدودیت یاد میکنند، اما واقعیت آن است که این اتحاد با وجود اشتراکات بسیار و انکارناپذیر، با چالشها و تناقضهایی هم همراه بوده است.
تحلیلگران معتقدند پس از جنگ اخیر، قواعد بازی تغییر کرده است.
روزنامه آمریکایی وال استریت ژورنال در گزارشی نوشت که کشورهای عربی خلیج فارس به دنبال پاسخ واحد و هماهنگ به حمله رژیم صهیونیستی به خاک قطر هستند.
«شیخ محمد بن عبدالرحمن آلثانی» نخستوزیر قطر در نشست اضطراری شورای امنیت درباره حمله اسرائیل به کشورش با بیان اینکه شورای امنیت سازمان ملل متحد «مسئولیتی تاریخی» بر عهده دارد، به این شورا هشدار داد که «سکوت در برابر قانون جنگل» اعتبار آن را به عنوان یک نهاد تضعیف میکند.
وزیر خارجه ایران گفت: آژانس بینالمللی انرژی اتمی پذیرفته که شکل همکاریها با ایران مانند سابق نمیتواند باشد، قانون مجلس برای ایران الزامآور است و همکاری در این چارچوب باشد. آژانس همچنین پذیرفته همکاری باید از طریق شورای عالی امنیت ملی باشد و بین تاسیسات بمبارانشده و نشده تفکیک قائل شود.
رهبران عرب خلیج فارس این حمله را نقض حاکمیت قطر دانستند و مفسران هشدار دادند که این واقعه میتواند منطقهای که همین حالا هم به شدت متشنج است را به مرز انفجار بکشاند.
ایده بازگرداندن نام «وزارت دفاع آمریکا» به «وزارت جنگ» در واقع بازگشت به نامگذاری اصلی این نهاد است، نه ابداعی تازه.
دوحه این حمله را نقض آشکار قوانین بینالمللی خواند و کشورهای عربی خلیج فارس و سازمان ملل نیز آن را محکوم کردند. همزمان، تحلیلگران میگویند این رویداد پروژه عادیسازی اسرائیل با اعراب و اعتبار آمریکا بهعنوان ضامن امنیت منطقه را تضعیف کرده است.
سفیر و نماینده دائم روسیه نزد سازمانهای بینالمللی در وین تلاش تروئیکای اروپایی برای فعالسازی اسنپبک (پسگشت) و بازگشت تحریمهای سازمان ملل علیه ایران را غیرقانونی خواند و تأکید کرد که موضوع هستهای ایران، تنها از مسیر دیپلماسی حل میشود.
پایتخت قطر عصر روز سهشنبه صحنه حمله هوایی گسترده رژیم صهیونیستی بود؛ حملهای که نشست رهبران حماس را هدف گرفت و تلاشی آشکار برای تخریب مسیر میانجیگری قطر و مصر ارزیابی شد. این عملیات بدون هماهنگی و رضایت آمریکا ممکن نبوده و به همین دلیل پرسشهای جدی درباره عمق تبانی واشنگتن و تلآویو ایجاد کرده است.
پرسشهای مربوط به آینده هرگز ساده نیستند. اما وقتی رهبران سلطهگر میراثی طولانی و ویرانی نهادی برجای میگذارند، این پرسشها بسیار دشوارتر میشوند.