اتحادیه اروپا پس از دو سال جنگ غزه، سرانجام بستهای از تحریمها علیه وزیران افراطی اسرائیل، شهرکنشینان خشونتطلب و تعلیق امتیازات تجاری تصویب کرد. این اقدام که اورسولا فوندرلاین آن را همسو با راهحل دوکشوری دانست، فشار اقتصادی واقعی بر اسرائیل وارد میکند. بااینحال، منتقدان این بسته را دیرهنگام و ناقص میدانند؛ چراکه ممنوعیت تجارت با شهرکها و توقف فروش سلاح را شامل نمیشود. این رویکرد، اتحادیه اروپا را میان تعهدات حقوقی و منافع سیاسی سرگردان کرده است.
آمریکا قصد تمدید کمکهای امنیتی به کشورهای شرق اروپا را پس از سال میلادی آینده ندارد.
در ۲۸ مه ۲۰۲۵، اتحادیه اروپا از یک استراتژی بسیار مورد نیاز برای دریای سیاه رونمایی کرد و سرانجام به رسمیت شناختن اهمیت ژئوپلیتیکی حیاتی منطقه و ضرورت داشتن یک استراتژی بلندمدت برای مقابله با تجاوز روسیه اشاره کرد که مدتها به تعویق افتاده بود. کایا کالاس، معاون رئیس کمیسیون اروپا، در اظهارات خود اذعان کرد که «امنیت دریای سیاه برای امنیت اروپا نیز حیاتی است.»
در درگیریهای اخیر میان یمن و رژیم صهیونیستی، جنبش مقاومت با پرتاب موشکها و اقدامات نمادین، قدرت و اتحاد خود را در منطقه به نمایش گذاشته و رژیم اشغالگر را در برابر چالشی بیسابقه قرار داده است.
با تضعیف فرصتهای دیپلماتیک و تشدید موانع سیاسی و میدانی، بحث «چرا» و «چگونه»ی تشکیل یک کشور مستقل فلسطینی، نه فقط برای فلسطینیها بلکه به شکلی واقعگرایانه، برای منافع بلندمدت اسرائیل نیز موضوعی ضروری است.
ارتشهای غربی شاید هنوز از نظر عملیاتی برتری داشته باشند، اما تردیدی نیست که چین میخواهد نشان دهد بهسرعت در حال نزدیک شدن به آنها است.
خبرها حاکی از آن است برگزاری اجلاس شانگهای و رژه نظامی چین سبب خشم ترامپ شده است.
رژه بزرگ چین در پکن نه تنها نمایش قدرت نظامی بود، بلکه به صحنهای برای نمایش اتحاد سیاسی میان چین، روسیه و کره شمالی تبدیل شد؛ رویدادی که سلطهجویی غرب را آشکارا به چالش کشید.
رسانه آمریکایی مینویسد، بحران سیاسی و اقتصادی فرانسه به مرحلهای رسیده که حتی استعفای ماکرون هم کارگشا نخواهد بود. بنبست پارلمانی، نارضایتی اجتماعی و خطر بحران بدهی، «جمهوری پنجم» را فلج کرده و آینده سیاسی این کشور را مبهم ساخته است.
تهدید نظامی آمریکا علیه ونزوئلا، بیش از یک زورآزمایی، نبردی روانی برای ارعاب کاراکاس است؛ با این حال، پیامدهای این تنش در کارائیب، خواه به رویارویی مستقیم بیانجامد یا به دیپلماسی، در سه سطح داخلی، منطقهای و بینالمللی قابل ارزیابی است و سرنوشت آن به مقاومت ونزوئلا، اتحاد آمریکای لاتین و نقشآفرینی روسیه و چین گره خورده است.
استفان والت در این مقاله تاکید می کند که جهانیسازی جای خود را به حمایتگرایی داده و نهادهای بینالمللی نسبت به گذشته ضعیفتر شدند. سهگانه هراس یعنی بحرانهای اقتصادی، تغییرات اقلیمی و رقابت قدرتهای بزرگ همراه با تروریسم، مهاجرت و همهگیریها، فضای جهانی را پر از ناامنی و ترس کرده است. این ترسها ابزار دست خودکامگان برای تمرکز قدرت و تضعیف دموکراسی شده و مردم، بهجای بررسی عقلانی واقعیتها، به وعدههای فریبنده اقتدارگرایان پناه بردهاند.