در نهایت، پایداری نتایج دیپلماتیک دولت به توانایی آن در مدیریت این محدودیتهای نهادی و ایجاد اجماع در میان ذینفعان مختلف بستگی دارد. گفتوگوهای آتی بین روسیه و ایالات متحده آزمونی برای این پویایی خواهد بود و نشاندهنده تعادل قدرت بین قوه مجریه و قوه مقننه در شکلدهی به سیاست خارجی ایالات متحده خواهد بود.
پایگاه تحلیلی «آنهرد» در گزارشی مینویسد: در واشنگتنِ امروز، افشاگریها شکل دیگری از جنگ سیاسی هستند و شمار قربانیان این نبرد در پنتاگون رو به افزایش است.
واشنگتن نیز درست مانند مسکو، گفتوگوهای دوجانبه را به یک روند دیپلماتیک گستردهتر ترجیح میدهد. کییف و دیگر دولتهای اروپایی، بهدرستی نگراناند. هیچ شاهدی روشنتر از حمله اخیر دونالد ترامپ به ولودیمیر زلنسکی و بیاعتنایی دقیقه نودی دولت آمریکا به مذاکرات صلح لندن وجود ندارد که نشان دهد آنچه برای او اهمیت دارد، نه حاکمیت و امنیت اوکراین، نه اتحاد فراآتلانتیکی، بلکه رسیدن به توافقی با ولادیمیر پوتین است.
اسرائیل با سوءاستفاده از خلأ قدرت آمریکا و سکوت جهان عرب، پروژهای راهبردی برای بازآرایی ژئوپلیتیک منطقه آغاز کرده که شامل تسلط بر حریم هوایی سوریه، حملات روزانه به لبنان و یمن، الحاق کرانه باختری و حذف سیاسی فلسطینیان است. این طرح، تهدیدی فراگیر برای کل منطقه بهویژه اردن و مصر محسوب میشود. در مقابل، غیبت اتحادیه عرب و انفعال دیپلماسی عربی، عملاً مسیر این سلطهجویی را هموار کرده است.
انتصاب چهرهای وابسته به وزارت جنگ اسرائیل بهعنوان مسئول میز ایران در شورای امنیت ملی آمریکا، نشانهای از نفوذ روبهگسترش تلآویو در قلب سیاستگذاری ایالات متحده است؛ آنهم در شرایطی که کارزار تازهای برای جایگزینی جنگ با دیپلماسی در جریان است.
دولت دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا آماده است به جمهوری اسلامی ایران اجازه دهد که یک برنامه هستهای غیرنظامی داشته باشد که بهطور کامل به سوخت هستهای وارداتی متکی باشد.
میزان رضایت عمومی از دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا، به ۴۳ درصد کاهش یافته است که پایینترین سطح از زمان بازگشت او به کاخ سفید در ژانویه ۲۰۲۵ محسوب میشود.
مذاکرات پاریس در حالی برگزار شد که تنشها در اوکراین همچنان ادامه دارد و مذاکرات غیرمستقیم میان آمریکا و ایران در مسقط، عمان، وارد مرحله حساسی شده است. منابع آگاه به وال استریت ژورنال گفتند که این نشست با هدف ایجاد اجماع میان متحدان غربی درباره مسیر پیشرو در هر دو موضوع برگزار شد.
آنچه در ادامه میخوانید، تحلیلی است از چرخشهای استراتژیک ایالات متحده از رقابت به سوی همسویی با رقبای دیرینهاش و بازگشت احتمالی به ایدهای تاریخی بهنام «کنسرت قدرتها».
استفان والت میگوید ریاستجمهوری دوم ترامپ زیرساختهای اعتماد جهانی به آمریکا را ویران کرد: آشفتگی نهادی، سیاستهای نوسانی و انتصابهای ناکارآمد، بازارهای مالی را لرزاند و متحدان را بدبین ساخت. او برای بازیابی اعتبار آمریکا چهار راهکار پیشنهاد میکند: ۱) اعتراف صریح به خطاها و عذرخواهی، ۲) بازطراحی ترتیبات بینالمللی با منافع دوسویه، ۳) انتصاب مدیران کارآمد و محترم و ۴) پاسخگو کردن قانونشکنان دوره ترامپ. بدون این اصلاحات، دموکراسی آمریکا در خطر فرسایش است.
مذاکرات آمریکا و ایران در برهه حساسی قرار دارد. در حالیکه اتحادیه اروپا در انفعال فرو رفته و دیپلماسی فعال گذشته خود را از دست داده است، سوسیالدموکراتها باید به این رکود پایان داده و ابتکار عمل را در دست گیرند. با رویکردی جامع، اتحادیه اروپا میتواند با گسترش تعاملات غیرهستهای، مذاکرات تجاری و همکاریهای اقلیمی، بازسازی سازوکار اینستکس و تقویت تبادلات فرهنگی، علمی و دانشجویی، نقش خود را در تحولات ایران بازتعریف و از حاشیهنشینی جلوگیری کند.