اندیشکده «شورای روابط خارجی اروپا» با اشاره به طرح عقبنشینی تدریجی آمریکا از امنیت اروپا تحت دولت کنونی واشنگتن، نوشت: مرکز ثقل سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) در حال دگرگونی است و برای آنکه این ائتلاف معتبر و متحد باقی بماند، اروپاییها نهتنها باید هزینه بیشتری کنند، بلکه باید رهبری را نیز بیاموزند.
«قطر در فضای پرتنش پس از جنگ غزه، تنها کشور عربی است که هم واشنگتن و هم تهران به آن برای میزبانی مذاکرات تدریجی کاهش تنش، اعتماد دارند. اگر دوحه حتی در میانجیگری یک گفتوگوی محدود امنیتی یا تجاری بین کشورهای خلیج فارس و ایران موفق شود، دیپلماسی منطقه را پس از دههها اختلاف و خصومت ورزی دگرگون خواهد کرد.»
با وجود بیاعتمادیهای دیرپا، ایران و روسیه بازیگرانی بهشدت عملگرا هستند. تا زمانی که غرب به سیاستهای انزواگرایانه خود ادامه دهد، تعمیق همکاری اقتصادی میان تهران و مسکو نتیجهای منطقی خواهد بود. ایران و روسیه که در مخالفت با نفوذ آمریکا اشتراک منافع دارند، در آستانه گسترش همکاریهای دوجانبه و چندجانبه خود قرار گرفتهاند.»
با متقاعد کردن حماس برای پذیرش توافق آتشبس و تبادل گروگانهای غزه که توسط دونالد ترامپ پیشنهاد شد، رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، بار دیگر آنکارا را به مرکز دیپلماسی خاورمیانه بازگردانده است.
از سال ۲۰۱۴ کشورهای عضو ناتو واقعیتهای راهبردی و ضرورتهای ژئوپلیتیکی روسیه که ماهیت تاریخی داشته را نادیده گرفته و به این ترتیب زمینه برای ظهور چالشهای امنیتی جدید در روابط روسیه با جهان غرب ایجاد شد.
تحلیلگر سرشناس جهان عرب در یادداشتی از وجود پنج شاخص عمده سخن میگوید که حاکی از آمادگی رژیم صهیونیستی برای آغاز حملهای وسیع علیه لبنان با حمایت آمریکا است. او معتقد است بهای این اقدام برای تلآویو بسیار سنگینتر از شکست در جنگ ۲۰۰۶ خواهد بود و در مقابل، حزبالله نیز در تدارک پاسخها و سلاحهای پیشرفتهای است که ممکن است معادله منطقه را تغییر دهد.
اکونومیست در سرمقاله این هفته خود تحلیل میکند که چین در حال پیروزی در جنگ تجاری با آمریکاست چراکه با فشارهای تعرفهای ترامپ مقابله به مثل میکند و در حال ایجاد نظم جدیدی در تجارت جهانی است.
گروه داعش که هشت سال پیش در سوریه شکست خورده بود، دوباره در حال قدرتگیری است؛ کاهش حضور نظامی آمریکا و بیثباتی پس از سقوط حکومت بشار اسد فرصت تازهای برای این گروه ایجاد کرده است.
آتشبس شکننده میان ایران و اسرائیل، آسیای مرکزی را در معرض تهدیدی تازه قرار داده است. این منطقه که با سیاست بیطرفی و توازن میان تهران، تلآویو و قدرتهای جهانی مسیر توسعه خود را پیش میبرد، نگران سرایت درگیریها و آسیب به مسیرهای تجاری حیاتی است. هرچند ایران از میراث فرهنگی و تاریخی مشترک برای نفوذ نرم بهره میگیرد، اما بیاعتمادی ایدئولوژیک و ملاحظات ژئوپلیتیکی مانع نزدیکی سیاسی شده است. در مقابل، کشورهای منطقه بر منافع اقتصادی و ثبات داخلی تمرکز دارند.
مقاله به تشدید جنگ تجاری میان آمریکا و چین میپردازد و نشان میدهد که هر دو قدرت با تهدید، تعرفه و محدودیت صادرات به نبرد اقتصادی فرسایندهای کشیده شدهاند. چین با استفاده از عناصر نادر، دارو و فناوری بهعنوان سلاحهای فشار، برتری نسبی یافته، در حالیکه آمریکا در یافتن جایگزین برای کالاهای چینی ناکام مانده است. با وجود قدرت اقتصادی پکن، نویسنده تأکید میکند که این تقابل برای هر دو کشور پرهزینه است و در نهایت به تضعیف اقتصاد جهانی میانجامد.
نسخه دوم ترامپ قواعد دیپلماسی واشنگتن را به هم ریخته است؛ دوستان قدیمی را کنار زده و دشمنان را وارد حلقه نفوذ خود کرده - به شرط آنکه چیزی برای عرضه داشته باشند. و تاکنون، پاکستان در این بازی استادانه عمل کرده است.