شهباز شریف، نخستوزیر پاکستان، که با جنگندههای اف-۱۵ سعودی، فرش قرمز و پروتکل کامل سلطنتی مورد استقبال قرار گرفت، روز چهارشنبه (۲۶ شهریورماه) در دیدار با محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان سعودی، «توافقنامه دفاع متقابل استراتژیک» (SMDA) را امضا کرد. ناظران میگویند این لحظهای برجسته در اتحاد چند دههای بین دو کشور است که روابطشان تقریبا به هشت دهه پیش برمیگردد.
نشریه آمریکایی در گزارشی تحلیلی تأکید کرد که ایالات متحده در حال فاصله گرفتن از الگوی تاریخی قدرتهای دریایی و لغزیدن به سوی یک راهبرد قارهای پرهزینه است؛ الگویی که پیشتر امپراتوریهایی چون آلمان و شوروی را به فروپاشی کشاند.
در ادامه مناقشههای داخلی در آمریکا بر سر میزان خسارات حملات تجاوزکارانه اخیر به تأسیسات هستهای ایران، برنامه زنده شبکه سیانان به این موضوع و همچنین اخراج ژنرال آمریکایی از پنتاگون اختصاص یافت.
مقامات پکن میگویند، نشست آتی سازمان شانگهای که با حضور 20 رهبر جهان از جمله رهبران روسیه، هند، ایران و پاکستان برگزار میشود به دنبال محرکهای تازهای برای همکاری در برابر ذهنیت هژمونیطلبی ایالات متحده خواهد بود.
رئیسجمهور آمریکا حتی برای زلنسکی خطرناکتر از پوتین است، از این نظر که ترامپ میتواند آسیبی به اوکراین وارد کند که این کشور توان دفاع از خود در برابر آن را ندارد.
روزنامه عبری هاآرتص امروز (جمعه) بنیامین نتانیاهو را به تلاش در پشت پرده برای نابودی هرگونه فرصت دستیابی به توافق جهت پایان دادن به جنگ در غزه متهم کرد.
با توجه به شرایط نیروی هوایی ایران و بیاعتمادی به تأمینکنندهای مانند روسیه، به نظر میرسد که تهران به چین روی آورده است.
پوتین همچنان بر این هدف اصرار دارد که اوکراین را به یک دولت دستنشانده و ضعیف تبدیل کند، کشوری منزوی از متحدان غربیاش. در چنین فضایی، «صلح» بیشتر شبیه بازتنظیم موازنه به سود کرملین است تا توافقی پایدار. شاید به همین دلیل باشد که ترامپ، اگرچه مشتاق است خود را معمار صلح معرفی کند، برای دریافت جایزه نوبل باید بیش از اینها صبر کند.
وزیران خارجه ایران، بریتانیا، فرانسه و آلمان قرار است روز جمعه در تماسی تلفنی درباره تهدید سه کشور اروپایی برای فعالسازی مکانیزم ماشه و بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل علیه ایران گفتوگو کنند.
بیش از دو ماه پس از آغاز درگیری مستقیم ایران و اسرائیل، تنشها به اوج تازهای رسیده است. اسرائیل با تهدید رهبر ایران و مانورهای نظامی گسترده، بهدنبال کشاندن آمریکا به رویاروی ی مستقیم است. همزمان، طرح اشغال غزه و فشار برای تضعیف حماس و حزبالله دنبال میشود، در حالیکه اروپا هشدار داده در صورت شکست مذاکرات، «اسنپبک» فعال خواهد شد. فشار لابی اسرائیل بر ترامپ، جنگ روانی تلآویو و سناریوی حمله همزمان به ایران و لبنان، آینده منطقه را در وضعیتی پرتنش و مبهم قرار داده است.
ترامپ ممکن است در حال حاضر احساس پیروزی کند، اما ممکن است خلق و خو، ظرفیت یا اراده سیاسی لازم برای تحمیل یک صلح جامع را نداشته باشد. در عوض، او باید بر غزه تمرکز کند. این به معنای تضمین آتشبس پایدار، رسیدگی به فاجعه انسانی و زمینهسازی برای راه حل دو کشور است. این به معنای حمایت از ابتکاراتی مانند ماموریت تثبیت پیشنهادی نسیبه است و اطمینان از این که صدای فلسطینیان در هر طرح حکومتداری پس از جنگ محوری است. و این به معنای به رسمیت شناختن این است که صلح منطقهای را نمیتوان بر ویرانههای غزه بنا کرد.