روایتهای چینیها هم در مورد آمریکا رنگارنگ است. در چین، روایتی آمادگی تقابل نظامی با آمریکا را جدی میبیند و روایت دیگری همکاری با آمریکا را ضروری میداند و بین تقابل و همکاری، روایتهای دیگری نیز وجود دارد.
درگیریهای مرزی افغانستان و پاکستان در امتداد «خط دیورند» به مرحله جدیدی رسیده است. این تنشها که با حمله هوایی پاکستان به داخل خاک افغانستان آغاز شد، اکنون با عملیات زمینی گسترده حکومت سرپرست طالبان و ادعای تصرف پایگاههای مرزی پاکستان وارد فاز تازهای شده است. در این میان، جامعه بینالمللی از دو طرف میخواهد با خویشتنداری و گفتوگو، تنشها را کاهش دهند.
تنها کشوری که با روسیه و ایران هم مرز است، به نقطه محوری تعاملات اقتصادی و استراتژیک چین تبدیل شده است.
به تازگی بار دیگر شعله جنگ تجاری میان چین و آمریکا در آستانه زبانه کشیدن است.
رسانه آمریکایی مدعی شده واشنگتن، ایران را به اجلاس شرمالشیخ که درباره صلح در غزه است، دعوت کرده است.
طبق توافقی که میان یکی از مقامهای ارشد آمریکایی و مشاوران ارشد مادورو مطرح شد، رهبر ونزوئلا پیشنهاد داد تمامی پروژههای فعلی و آتی نفت و طلا به روی شرکتهای آمریکایی باز شود، قراردادهایی به کسبوکارهای آمریکایی داده شود، جریان صادرات نفت ونزوئلا از چین به ایالات متحده معکوس شود، و قراردادهای انرژی و معدن کشورش با شرکتهای چینی، ایرانی و روسی بهشدت کاهش یابد.
قطر در پایگاه آمریکایی آیداهو، تأسیسات جت جنگنده میسازد.
بر اساس انگاره ترامپ «صلحسازی» در شرایطی حاصل میشود که نشانههایی از «تغییر در موازنه قدرت» به وجود آید. موازنه قدرت کشورها در شرایطی تغییر پیدا میکند که جنگهای جدیدی شکل گیرد، ائتلافهای نوظهور سازماندهی شود و در نتیجه زمینه برای شکلگیری سطح جدیدی از موازنه فراهم شود.
توافق آتشبس میان اسرائیل و حماس به ابتکار ترامپ، هرچند نقطهای روشن در بحران غزه است، اما بیش از آنکه نوید صلحی پایدار باشد، وقفهای شکننده برای تنفس طرفین بهشمار میآید. این توافق که عمدتاً منافع اسرائیل را تأمین میکند، اجرای دشوار و پرریسکی دارد و احتمال بازگشت به جنگ همچنان جدی است. فشار سیاسی ترامپ عامل کلیدی حفظ آن است، اما آیندهاش وابسته به معادلات پیچیده داخلی اسرائیل و تحولات میدانی غزه خواهد بود.
مرحله اول طرح صلح غزه تا دوشنبه اجرا خواهد شد. اما برای قضاوت درباره کل طرح صلح غزه ترامپ باید منتظر بمانیم و ببینیم که آیا مراحل دیگر این طرح و مخصوصا موضوع خلع سلاح حماس هم اجرایی خواهد شد یا نه، زیرا تا الان میتوان گفت که حماس دست به نوعی عقبنشینی تاکتیکی زده است، چون نه خلع سلاح را پذیرفته و نه قرار است از غزه خارج شود.
نه تسلیم حماس، نه تضمین عدم حمله دوباره اسرائیل. چارچوب کلی این توافق از ماهها پیش روی میز بود، اما چرا دو طرف به توافقی کمتر از اهداف حداکثری خود رضایت دادند؟ و چرا اکنون؟